حسن سالاری هابیلی

بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندی که وقتی عاشق بنده اش می شود او را […] و درود بر شهیدان از هابیل تا این ساعت. اگر کشته شوید یا بکشید هر دو پیروز هستی.
خدا و خداوندا یکی از آرزوهای من این است شهادت […] مرا برسان.
[…] از والدین عزیز گرامی ام می خواهم مرا به حل کنند چونکه می دانم فرزند خوبی و بااخلاقی نبودم و در زندگی باعث اذیت شما بودم امیدوارم که بعد از شهادت من پرسه نگیرید و در میان مردم شیرینی پخش کنید و به همدیگر تبریک عرض کنید و بدانید که خداوند به شما صبر و شکیبایی می دهد. پدرجان هیچگونه ناراحتی بعد از شهادت من نداشته باشید تا منافقین و ستون پنجم سو استفاده نکنند و همچون سدی آهنین در مقابل منافقین بایستید. پدرجان می دانم خون من از علی اصغر و از مصعب عزیز و از سایر شهیدان امام حسین و دیگر شهدا که برای نماز و روزه و حکومت خدا در جامعه و آزادی مستضعفین شهید شدند هیچگونه فرقی بین من و آنها نیست. پدرجان مرگ حق دارد و حقیقت دارد  و بایستی یک روزی برویم و ما همگی زمینی هستیم و این دنیای فانی بر هیچ کس فایده ندارد و کسی که امروزه در رختخواب بمیرد حیف است. مادر من را ببخش و از تو می خواهم که بعد از شهادت من گریه نکنی و خونسردی خودت را حفظ کنی. مادر اگر تو گریه بکنی بدان که منافقین از اینکه تو گریه می کنی برای من سو استفاده می کنند. مادر من هیچ راضی ندارم که تو برای شهادت من گریه کنی و بلکه شهادت من باعث افتخار تو است. مادر به خدا قسم که خداوند به شما صبر و شکیبایی عطا می کند و بدان که نزد خداوند اجری بزرگ داری و تو انگار کن که من در نزد خودت دارم زندگی می کنم و زنده هستم ای مادر تو بعد از نماز برای مستضعفین و مریضها و رزمندگان و نابودی منافقین و هر چه زودتر ظهور امام زمان ولی عصر عجل الله تعالی فرجه دعا کن. بهدا سوگند که دعای شما مادران و هر چه زودتر از ما مستجاب می شود چونکه شما در نزد خداوند عزیز هستید.
خدمت خواهر عزیز گرامیم آباجی محترم سلام و دعای فراوان می رسانم آباجی تو هیچ گونه ناراحتی نداشته باش و پدر و مادر را دلداری بده و مرا ببخش چونکه در زندگی برادر خوش اخلاقی برای شما نبودم خدمت حسین عزیز گرامی ام و محترم سلام و دعای فراوان می رسانم حسین جان تو از اینکه سوال می کردی و می گفتی که خودکشی برای چه بوده است من در آن زمان خجالتم می شد که به تو بگویم و آن هم ناراحتی بین خود و خدای خودم بوده که چرا در فلان روز به چنین گناهی مرتکب شدم و من در روز رستاخیز جواب خون شهدا را چه بدهم و همین ها بود که مرا دیوانه کرده بود و نمی دانستم چه کار بکنم برادر مرا ببخش که از تو اجازه نگرفتم و همچنین خواهر  خدمت […] سلام و دعای فراوان می رسانم برادرجان من از تو می خواهم که کارهایی را که می خواهی انجام بدهی با هدف باشد هرگاه که با کسی رابطه برقرار می کنی درباره او و اخلاق و ایثار و تقوی او تحقیق کن. سلام من را به […] فریده […] برسان خدمت فاطمه سلام و دعای فراوان می رسانم ای خواهر اخلاق اسلامی را و تقوی را پیشه خود ساز و تا آنجایی که من در خانه بودم برخورد خوب داشتی خدمت علی سلام و دعای فراوان می رسانم برادر با بچه ها خوب رفتار کن به طاهره عزیز سلام می رسانم. به همسایگان سلام و دعای فراوان می رسانم. بچه های کوچه را سلام و دعای فراوان می رسانم از جمله رضا باقری، حسین فاطمی ، حمید ناظمی و […] را سلام و دعای فراوان می رسانم. از حسین ناظمی می خواهم که بچه ها را به طرف مسجد روانه کند و بدانند در نزد خداوند اجر بزرگی داری به رضا باقری بگو این دو روز آخر با تو رابطه ای نداشتم و به او بگویید همیشه حرف به گوش مادرش بکند و جبهه نیازی به امثال تو ندارد همیشه با مادرت رابطه خوبی داشته باش خداوند در قرآن می گوید اطاعت از پدر و مادر اطاعت از خداوند است.
و به […] صمدانی بگویید از اینکه با شما هم رابطه خوبی نداشتم مرا بهل کن و همیشه از نفاق دوری کن و همانطور که […] را مانند سدی آهنین در مقابل ضد اسلامی بایستیم و پیام من برای ملت این است که راه شهیدان را ادامه دهند. دعای توسل و فرج و کیل بخوانید و برای امام زمان و امام خمینی و مزیضها و معلولین دعا کنید و نماز شب بخوانید و خطابم به افراد […] این است که بدانند ذلیل ترین و خوارترین افراد جامعه خصوصا جامعه امروز شما هستید.

وصیتی دیگر:

یا ثارالله خداوندا یکی از آرزو های من شهادت است و عاجزانه می خواهم می خواهم شهادت را نصیبم گردانی والدین عزیز از شما حلالیت می طلبم چونکه می دانم فرزند خوبی برای شما نبودم و همیشه باعث ناراحتی شما بودم خواهش میکنم بعد از شهادت من پرسه نگیرید و در میان مردم شیرینی پخش کنید و به یکدیگر تبریک بگوئید و بدانید که خداوند به شما صبر و شکیبائی میدهد پدر جان هیچگونه ناراحتی به خود راه نده تا منافقین نتوانند سوء استفاده نمایند و همچنین سدی آهنین در مقابل منافقین بایست خون من از علی اصغر و سایر شهیدان که برای نماز و روزه و حکومت خدا در جامعه و آزادی مستضعفین شهید شدند فرقی ندارد و بالاخره یک روز همگی باید برویم . این دنیای فانی برای هیچکس ماندنی نیست و حیف است انسان در بستر بمیرد. قسمتی از وصیت نامه شهید حسن سالار هابیلی محل شهادت : خونین شهر عملیات بیت المقدس تاریخ شهادت :61/2/10

حسن، یكم‌ فروردین‌ماه سال 1347 در روستای سرآسیاب از توابع شهرستان كرمان متولد شد. پدرش امیر، كارگر بود و مادرش صغری نام داشت. او تا مقطع متوسطه درس خواند سپس به عنوان بسیجی در جبهه‌‌ حضور یافت. حسن، دهم ‌‌اردیبهشت‌ماه سال 1361 در خرمشهر بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.