حسن سيستاني

بسم الله الرحمن الرحیم
فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ
پس آنانکه از وطن خود هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شده و در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کرده و کشته شدند همانا بدیهای آنانرا(در پرده لطف خدا) بپوشانیم و آنها را به بهشتهایی در آوریم که زیر درختانش نهرها جاری است این پاداش است از جانب خدا و نزد خداست پاداش نیکو(یعنی بهشت لقای الله)
خدایا هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است و خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق موجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم. بارالها من کوچکم و ضعیفم و ناتوان و ناچیزم پرکاهی در مقابل طوفانها هستم به من چشمانی بز و حقیقت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال ترا براستی بفهمم و بدرستی حمد و ثنا کنم. خدایا تو خود می دانی که بزرگترین آرزوی من ریختن خونم در راه توست چرا که تو خود بوجود آورنده آنی و این چیز ناقابل شاید سبب خطاها و گناهانی باشد که در این دنیای فانی و بیهوده انجام داده ام.
خدایا این حکومت، حکومت تو بر این ملت است. خدایا ریشه کسانی که مخالف این حکومت هستند را بردار. بارالها عمر رهبر ما را زیاد کن رهبر عزیزی که همه ما را بلکه ایران را از فساد و سقوط نجات داد. خدایا عمر او را چنان زیاد بگردان که تا انقلاب مهدی ادامه داشته باشد و تو ای مادر عزیز می دانم که چه رنجها کشیده اید تا من را بزرگ کرده اید. مادرجان می دانم که چه خون دلها خورده ای تا مرا تربیت کنی و می دانم که چه آرزوها برای من داری اما چه کاری بهتر از این که فرزندی در راه خدا بدهی چه بهتر از این که انسان هدیه ناقابلی به معبودش که ما را بوجود آورده بدهی، ما همه امانتی هستیم در روی زمین که هر کداممان باید امتحان پس بدهیم و چه امتحان بهتر از این که انسان در راه خدا قیام کند و از این امتحان سرافراز بیرون بیاید.
در اینجا سخنی با مردم دارم. ای مردم عزیز ایران همانطور که از اول انقلاب یار امام بودید و در راه اسلام خدمت می کردید اکنون و نیز در آینده همچنان استقامت کنید چه از نظر مادی و چه حضورتان در جبهه های حق علیه باطل و همیشه در صحنه حاضر باشید و نگذارید امام تنها بماند و گول این منافقین و دیگر نوکران شرق و غرب را نخورید به امید پیروزی .
در پایان از کلیه برادران سپاه و جهادگر و این یاران صدیق امام امید عفو دارم. خدا نگهدار شما. 62/1/16  

هشتم دي 1337، در روستاي كرك از توابع شهرستان بم چشم به جهان گشود. پدرش رمضان و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته تجربي‌درس خواند و ديپلم گرفت. كارمند فرمانداري بود، به‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم فروردين 1362، در شرهاني توسط نيروهاي عراقي بر ‌اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار وي در شهرستان زادگاهش واقع است.