سید اکبر کارآموزیان

«بسم الله الرحمن الرحيم » بنام خداوند بخشنده مهربان
سوره دخان آيه 39تا اخر 40
همانا روز قيامت روز فصل و جدايى مومن و كافر وعده گاه جميع خلايق است روزى است كه هيچ حمايت خويش و يار و ياورى كسى را از عذاب نرهاند و احدى را نصرت نكنند مگر انكه خدا به او رحم كند كه او تها بر خلق مقدر و تواناست همانا درخت زقوم جهنم قوت و غذاى بدكاران است كه آن غذا در شكمهايشان چون مس در اتش گداخته مى‌جوشد ان طورى كه اب بروى اتش جوشان است . خطاب قهر رسد كه بگيريد بد كاران را و به ميان اتش بيندازيد . و پس از ان اب جوشان بر سرشان فرو ريزيد و به استهزاءو مى گويند . عذاب دوزخ را بچش كه تو نزد خود بسيار عزيز و گرامى هستى اين همان عذابى است كه از ان در شك و انكار بودبيد . همانا آن روز سخت انانكه خدا ترس بودند در بهشت اند و مقام ابدى امن و امان خواهند داشت .
بسم رب الشهدا                                                                       حالا كه جانها براى مرگ افريده شده اند وانسان براى مردن روى دنيا امده است بهتر است مرگ اوشهادت در راه خدا باشد . كه اجرى بس عظيم است .           امام  حسين (ع)
شادى كنيد كه من در حجله ام و به خدا قسم هيچ آرزويى جز اين آرزو نداشتم و ندارم .
برادرم احمد م كسى را محترم تر از تو نداشتم اگر روزى لياقت و سعادت شهادت نصيب من شد
دفترچه بانكى «91»نود و يك هزار تومان پول در ان است و سند خانه پيش مادرم هستند انها را بگيريد و همراه اين نوشته به سپاه پاسداران منطقه (6)بده واقع در بلوار «بانك صادرات‌شعبه سرباز  »
خدمت برادر عزيزم – سيد احمد كار اموزيان پس از انكه ارزوى سلامتى شما را از درگاه خداوند  خواهانم . اميد وارم كه قدمهاى مثبت در راه دين خدا برداشته وكوله بارى براى دنياى آينده برداريد كه در عالم برزخ وروز قيامت باعث افتخار و سربلندى شما باشد .
پروردگارا انچه دارم از تو دارم و در راه تو بايد بدهم.
2/2/61

سیداكبر، چهاردهم بهمن‌ماه سال 1336 در شهر كرمان متولد شد. پدرش سیداسدالله و مادرش خانم نام داشت. او تا دوم متوسطه ‌تحصیل کرد. پس از آن به عضویت نهاد نوپای بسیج مستضعفین درآمد و در زمان جنگ تحمیلی در جبهه حضور پیدا کرد. این سید بزرگوار شانزدهم اردیبهشت‌ماه سال ‌1361 در عملیات بیت‌المقدس در خرمشهر بر اثر جراحات جنگی شهید ‌شد.