علی اصغر رستمی

بسم الله الرحمن الرحیم
رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ
پروردگارا بیامرز برای ما گناهان ما را و بپوشان از ما گناهان ما را و بمیران ما را با نیکان. همانا شهادت مردن با نیکان است.
با سلام بر یگانه منجی انسانها و نایب برحقش امام خمینی و با سلام بر شهیدان همیشه زنده انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی که در نبرد با کفر جهانی و مزدوران بعثی در راه اعتلا پرچم توحید در خون پاک خود غلطیدند و به لقاالله رسیدند.
درود خدا و رسول او و سلام پرافتخار امام و امت شهیدپرور بر تمامی عزیزان رزمنده و پیکارگران […] ‌جبهه های جهاد فی سبیل الله که امر امام یعنی فرمان خدا را لبیک گفتند و برتری سلاح ایمان را […] شیاطین شرق و غرب با اثبات رساندند. اولا این را بگویم که من خودم داوطلب به جبهه رفتم حالا که به لطف خدا موفق شدم پا به جبهه گذاشتم و بسوی دیار عاشقان شتافتم تا وجود ناقص خویش را فدای قرآن و اسلام در کربلای مکرر تاریخ کنم و خدا را سپاس می گویم که چنین سعادتی نصیب من شده. خدایا آیا می توان کشته شدن مرا شهادت نامید. خدایا ای معبودم و ای […] نمی دانم در برابر عظمتت تو را چگونه ستایش کنم و هم اکنون که می توان نام مرا شهید نامید وصیتهایم را شروع می کنم.
اولین وصیت من به خانواده های شهیدان این است که در برابر شهادت فرزندانشان صبور و بردبار باشند و هرگز دست از دامان امام عزیز بر ندارند و شما ای ملت مسلمان سعی کنید در کارها نیتتان را خالص گردانید و اعمالتان را از هر گونه شرک و حسادت و بغض پاک کنید و جنگ یک مسئله اساسی است فراموش نکنند و از همکلاسانم می خواهم که در راه گسترش اسلام بکوشند و در هر سنگری که هستند آن سنگر را خوب حفظ کنند.
پدر و مادرم را سلام می رسانم و از آنها تقاضا دارم که مرا ببخشند و از خدا هم بخواهند که مرا ببخشد و در وهله دوم می گویم که اگر من کشته شدم هیچگاه غصه را در دل خود راه ندهید و از خداوند بخواهید که این قربانی ناجیز را از شما قبول کند و اگر برای من خواستید گریه کنید بر حسین و جوانش علی اکبر و علی اصغر گریه کنید و از اینکه آرزو داشتید حجله دامادی فرزند حقیرتان را ببینید هم اکنون حجله من سنگر من است که در آن به معشوقه ام یعنی خدا رسیدم و امیدوارم که ادامه دهنده راه شهیدان باشید. من از برادران و خواهرانم می خواهم که مرا ببخشید و امیدوارم که در برابر مرگ من شکیبا و بردبار بوده باشید و خصوصا از برادرانم می خواهم که اسلحه افتاده مرا بردارند و نگذارند که این اسلحه در روی زمین زنگار بزند و در پایان از همگی اقوام امید بخشش دارم و از همگی آنها می خواهم جنگ را فراموش نکنند زیرا که امام جنگ را مسئله اساسی نامیده است و شما را به جان مهدی قسم که امام را تنها نگذارید و رزمندگان را دعا کنید.
خدایا من بنده حقیر و کوچک را بیامرز و به خانواده شهیدان صبر عطا بفرما.
در پایان از پدر و مادرم می خواهم اگر کسی ادعای طلبی از من کرد اگر در ادعای خودش صادق است بپرداز و مرا در محل پهلوی زیارت سیدحسین دفن کنند و روزهای جمعه بر مزارم دعا بخوانند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر جهانی.

دوم شهريور 1346، در روستاي سرلرد از توابع شهرستان رابر متولد شد. پدرش درويش و مادرش كبري نام داشت. دانش‌آموز سال چهارم متوسطه بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. سي‌ام اسفند 1362، در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تركش به سر و پهلو، شهيد شد. مزار وي در زادگاهش واقع است.