عيسي جهان شاهي

نــام :
عيسي
نـام خـانوادگـی :
جهان شاهي
نـام پـدر :
امامعلي
تـاریخ تـولـد :
1343
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه
بیوگرافی

يكم‌ فروردين ‌1343، در روستاي گتك از توابع‌ شهرستان رابر چشم به جهان گشود. پدرش ‌امامعلي، كشاورز بود و مادرش بي‌بي‌جان (فوت 1358) نام‌ داشت. تا سال چهارم متوسطه درس خواند، به عنوان ‌بسيجي در جبهه حضور يافت. دوازدهم اسفند 1362، در جزيره‌مجنون عراق بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار وي در زادگاهش واقع است.

بسمه تعالی

در جنوب رابر زمین دره ای با طبیعتی خر م و ؟؟؟معطر به عطر گلهای و حشی و گیا هانی نجیب بالاخص بادام کوهی که به هنگامه بار سپید چتری به زیبا ئی خلقش فضا رامی پو شاند و تپه های ز یبای سر خ فام با قللی سا ئیده و شکلهای گوناگون از میان توده های جنگل و گیاه خود را در نظر فضا قرار میدهند وجود دارد در میان این دره دهکده هایی پله ای و دامنکشان وجود دارد که در مدخل ان روستای گتگ و اسید و این بالا تر سنگودیه اقامتگاه خانواده ای مهاجر به نام عبدالحسین جهانشاهی و تنی چند از اقربایش می باشد اینر سوتاها در محاصره سه زیار تگاه مشتا قا ن خاندان امامت و او لادیشان می باشند که من حیث المجموع در ربع مسکون دیده بینا تلولو وحدتی را در بر دارد که خدا وند جمیل در سطور آفرینش و ضع نموده است .
در این مکان جغرافیا یی ازخا نواده فوق الذکر فریبنده ای زادی فریبا پا به عر صه حیات میگذارد عیسی فرز ندی از آدم ابو البشر انسان اجما لا “اند کی از گذ شت زمان براو شرح میشود .هفت سال در خانه وپس آنگاه روانه مدر سه دهکده گتک میگردد نبو غی بی ما ننددر فرا گیری دانش را به نمایش میگذارد مضا فا”در او قات خارج از درس از همان اوان فعالیتی کم نظیر در کار کشت وزرع و مشغله های زند گی منطقه ای که مستلزم تا مین زند گی خانوادگیشان بو ده را آغاز مده وباز همراه هیچ گاه کتاب از کفش برزمین رخ نیست چه در گرمای تابستان و ازدحام فعالیت بای حیات و چه دیگر فصول دورا ن تحصیلی راهنمایی را دربخش رابربا فت ؟؟؟ عقب راند و راهی دبیرستان گردیداین زمان دیگرلحظا ت قرار و آرام نسبی یکسره جای خویش را به جنب و جوش و تحر ک وصف ناپذری سپرد زیرا که بلندی بینش و ادراک قوه تمیز وتلقی او از خلقت و آفرینش و عالم زنده وقع با ستیغ انقلاب اسلامی و بلندای ماورا ء الطبیعه او آهنگ موز ونی تر نم میکرد و پس آنگاه شتاب در طی طر یق و تکا ملعقیده و ایمان افرزون و افزونتر گردید انگونه که دردعوتنامه محمدی مر سوم صدر تا کنون و پس از حال اسلا م بوده می باشد و یارا ن حق وتعالی ان گونه ؟؟؟ نموده اند .
آی برادرعزیز فر زند خلف حق جهانشاهی که جلوه های عظمت و هیبت انقلاب اسلامی را بر باله قلب خویش حک زده بود واز محراب وجود صنوبر تن به رادی احساس تکلیف نموده و بحقا نیت آیه آیه دلگشای ر وح فزای قران و انطباق ان برراستای انقلاب پی برده و قسم خورده به آن بود که از ان پا سداری نماید لذا رهسپارخطه ای که حادثه سا زان جاه طلب دنیا پر ست کور چشمان یمین و یسار که تب وتوان هویدائی هاله امید که رب ماهرخ انقلاب اسلا می نقش بند بود نداشتند تا انجا که از گستاخی انقلابی گری مسلمانان بو یژه فزندان ایران زمین هراسان و بیمناک نوار مرزی میهن ما را در میان آتش ودود و خون قرارداده بودند گردید .
زیرا امیدو رجاء را ستین و واقعی را در شکوفائی انقلاب اسلا می جستجو گر بود. زیرا اقا مه عدل و داد و اصاف و مروت را در گوش به فرمانی رهبری دانست .
زیرا ضجه و اه هزارا ن ساله مردم ایرا ن را در حسر ت دین خاموش شده شنیده بود .زیرا ظلم را دیده بود و استعمار زد گی جامعه مسلمین را از خانواده خویش تا این اجتماع لمس کرده بود زیرا او محر ومیت دیده بود .اما او یک محقق بود پا سخ به سوالا تی که گاه و بیگاه درذهن هر انسان بیدار دل که مایل به اطلاع از کلیه مسائل ورسدین به واقعیتها و حقا یق و پر ورش آرما نها که عظمت و بزر گی آنچنانی دارند که آدمی را ملزوم مینماید .کتاب دل و اورا ق زند گی راتا آخر ی برگ فرا نماید شیوه پژوهش وتحقیق شهید بود افق د ید وبرد افکار و انچنان وسیع بود که از رزق و برقها و چسپیدن به حاشیه مسائل که کلید سود جوئی به نفع خویش است تنفرداشت .
اودانسته بود این سو ژه ها اسا نها را از اصل ارزش نظا م و چهار چوبه مکتب و ملاک ومعیار ها وبنیادهای ایمانی که درشرا یط سخت و زما نهای ناهمگون که می بایستی انسان را چون بنیانی مر صوص نگه دارد .سقو ط میدهد او تاب مستوری و کتمان حق و حقیقت را نداشت .
این اندیشه که ابتدا با یستی صاحب و طن و میهنی بود تا در ونش را مز ین به نقش د ین نمود اورا عصیا نگر نموده که میدان جنگ و جهاد  اتش وخون را به بهای عبادت در کنج خلو ت و تسخیر بهشت به قیمت ریا ضت نمی توان فروخت .
زیرا که او لی راه مجاهد مردان مکتب تشییع است و راهی است که ر یشه در عمق جگر حمزه سیدالشهدا ء دارد راه ر فته گان بدر واحد وحنین و سیره رسو ل الله ابرمرد د ین اسلا م ودومی راه در نیا فته گان سری پر سودا سودای حقیقت جوئی ودست یابی به کمال و ازادی جسم وجان از کمین وبند نا اهل پس قبل از انکه انگشت حسر ت بگزم وعرق شر م وخجالت از جبین و گونه هایم سرازیرشد عمل به تکلیف نمایم .
حال که می دانم اینکه حققیت ناب زلال و مصفی است که هیچ بالی به راستی بال اما م توولایت برای پر واز به ستیغ قسط نیست کدامین راه را بر گزینم که به این عظمت باشد پس دل به راستی محکم کنم و لبیک یا خمینی گو یم پی به جبهه می روم .
شهید در اذر ماه 1360به جبهه شتافت ودر بهه کر خه نور پا سداری از ثغو ر عز م نمود پیروزبرگشت و ر وانه کلاس ومدر سه گر دید وبا همت وتلاش ار تقاء به کلاس بالاتر را میسر ساخت ایضا “به جبهه ستافت ودر کورا ن جنگ در عملیات فتح خونین شهر شرکت جسته که شرح ایثار ودلاور یها وفدا کار یهای او زبا نزد سنگر نشینان آشنان ونا اشنا پیر وزتر برگشت .سومین بار مقارن سال چهار م دبیرستان که جد یت وکوشش را در کار مدر سه سر حد رسا نیده و نه تنها ر وز رابلکه شب نیزیار سحر شده بود  وبا همه ارزش و سرنوشت سازی که ای سال تحصیلی درزند گی ؟؟؟

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/12/12
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
جزيره مجنون
عـملیـات :
خيبر
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *