محمدرضا سرافراز

نــام :
محمدرضا
نـام خـانوادگـی :
سرافراز
نـام پـدر :
ابراهيم
تـاریخ تـولـد :
1341
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهى تَرَدُّدى فِى الاْثارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ، فَاجْمَعْنى عَلَيْكَ بِخِدْمَة تُوصِلُنى اِلَيْكَ
خدای من تماشا و تردد من در نمودهای جهان هستی مقصدم را که زیارت بارگاه توست دور می سازد. توفیقت را شامل حالم فرما تا با انجام وظیفه بسوی تو رهسپار شوم. آمین یا رب العالمین.
الهی با کدامین آبرو به درگاهت بیایم در حالیکه گردش زبان از روی قلب و در راه تو نیست. الهی تو را به حق مهدی(عج) قسمت می دهیم ما را در راهت مستدام بفرما.
الهی توفیق شهادت فی سبیلک
سلام مادر، تبریکت باد. نکند آه و ناله کنی و اجرت را در پیشگاه خدا زائل گردانی. آن روزی که پسرت به دنیا آمد آن تربتی که به دهانش گذاشتی چه بود. از کدامین خاک بود. آیا این تربت پاک حسین(ع) نبود و تو با زبان بی زبانی نگفتی لبیک یا حسین پسرم را برای تو بزرگ میکنم، که ادامه دهنده اسلام عزیز باشد. و حال حسین زمان ما را به فریادرس اسلام خواند ما را به فریاد رس هل من ناصر حسین(ع) جد بزررگوارش خواند و ما هم فریاد برآوردیم لبیک لبیک لبیک.
راستی مادر با کدامین امید و آرزو اذان را در گوش ما خواندی. بگو ما را برای نگه داشتن اسلام عزیز، برای نگهبانی از اسلام عزیز این مکتب انسان ساز، بزرگ نکردی و ما گنه کاران را خدا چه توفیقی داد که پاسخ گوی فریادهای مظلومان که در زیر چکمه ابرقدرتهای شرق و غرب له می شوند باشیم. پاسخ گوی مردی از تبار حسین(ع) که ما را برای دادخواهی خون مظلومان می خواند باشیم.
هان! ای مادران بپاخیزید و بچه های عزیز خود را همچون مادران شهید داده و لیلا قاسم از دست داده مهیا کنید و آماده کارزار با دولتهای شرق ذو غرب و صهیونیست گردانید که این پاسخی است به هل من ناصر حسین(ع) یاور و سرور شهیدان و پاسخی است به نائب برحق امام زمان، امام خمینی که لبیک لبیک لبیک یا روح الله.
و شما ای جوانها بشتابید که مظلومان با چشمهای گریان و مهدی(ع) با رهبری و فرماندهی کردنی بی مانند و حسین زمان با قلبی شکسته دست به دعا برداشتن تو را همراهی می کنند. بشتابید و حق را دریابید.
بشتابید و از این خوان نعمت توشه ای برگیرید که تجارت گرانبهایی به فروش می رسد. “إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىمِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ”
پدر عزیزم خوشحال باش از اینکه فرزندی داشته ای که در راه […] و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی حرکت کرده و مسرور باش از اینکه جان ناقابل را هدیه کرده است.
برادران عزیزم امیدوارم پویندگان راه حسین(ع) باشید و نگذارید اسلحه ای که از دستم رها شده بر زمین بیفتد.
خواهران عزیز: سعی کنید همچون زینب کبری پیام رسان واقعه های کربلاهای ایران باشید و حجاب و عفت این بانوی بی مانند سرمشق زندگیتان قرار گیرد.
همانا این سلاح آتشینی که در اختیار دارید همچون تیری است برقلب دشمنان اسلام.
ای مردم شهیدپرور: به ندای حسین زمان لبیک گویید و از لحظه به لحظه کلام گهروارش پند گیرید و در راهش گام بردارید که همانا خط امام خط انبیا و اولیا خداست و پشتیبان ولایت فقیه و تابع امر ولی فقیه باشید تا از هر آتشی  و فلاکت و بدبختی نجات خواهید یافت و این نعمت بزرگ را این انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را از دست ندهید.
در آخر از پدرم می خواهم که خمس مقدار پولی که دارم بدهد و بعد مقداری از آن پول را خرج کفن و دفنم گرداند و مابقی را صرف خرید کتاب بخصوص کتابهای استاد گرانمایده شهید مطهری جهت یکی از دهات که نیاز دارد بشود.
کتابهایی که دارم برادران و خواهران عزیزم حتما بخوانید و جهت مطالعه دیگران امانت بدهید. چندین کتاب موجود است که از برادر اکبر بیگلری می خواهم آن کتابها را پاکسازی بکند در کنار عکسم عکس شهید مطهر مطهری عزیز را نصب بکنید. انا لله و انا الیه راجعون..
خدایا خدایا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. آمین. 61/2/7

بیوگرافی

بيست‌و‌دوم فروردين 1341، در شهرستان سيرجان‌ زاده شد. پدرش ‌ابراهيم، شيشه‌فروش بود و مادرش صغري نام داشت. تا پايان مقطع‌ متوسطه درس خواند و ديپلم تجربي گرفت. به‌عنوان پاسدار درجبهه‌ حضور يافت. دهم ارديبهشت ‌1361، در خرمشهر بر اثر جراحات جنگي به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1361/02/10
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
خرمشهر
عـملیـات :
بيت المقدس
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *