عطاالله بهزادپور

بسم الله الرحمن الرحیم
وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
اینجانب عطاالله بهزادپور خدمت پدر خودم سلام عرض می کنم. پس از عرض سلام سلامتی شما را از خداوند یکتا می خواهم امیدوارم که شما سهی و سالم بوده باشید و هیچگونه کسالتی نداشته باشید و ناراحت نباشید اگر احوال پسر خودت را خواسته باشید الحمدلله سهی و سالم هستم. پدرجان من شما را بسیار اذیت کرده ام و نافرمانیهای زیادی کرده ام امیدوارم که شما مرا ببخشید و عفو کنید شاید شهادت نصیب ما هم شد اگر پدرجان من شهید شدم مرا حتما بهل و عفو کنید خداوند شما را ببخشد و از شما راضی و خشنود شود. اگر […] نامه ای به من بنویسید.
خدمت خواهر و برادر خودم سلام عرض می کنم امیدوارم که شما هم همه سالم بوده باشید و هیچ ناراحتی نداشته باشید اگر احوال مرا خواسته باشید الحمدلله سهی و سالم بوده باشید. از شما هم تقاضای بخشش می کنم چون من شما را بیشتر از همه اذیت کرده ام و مخصوصا برادر کوچکم عیسی بهزادپور را امیدوارم که خداوند او را حفظ کند و همیشه تندرست باشد و سالم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشد. من که اکنون در اهواز هستم هر آن امکان بردن ما در خط مقدم هست. شاید ما را برده و شهادت نصیبمان شد یا اینکه به امید خدای یکتا بتوانیم با این عملیات بزرگی در پیش داریم بتوانیم راه کربلا را آزاد کنیم و همدیگر را در حرم حسین(ع) ملاقات کنیم انشاالله. برادرجان مرا ببخشید و من هر لحظه شما را در نظرم مجسم می کنم و در فکر شما هستم و از یادتان نخواهم برد. خداوند شما را در کارتان درسخوانی حفظ و کوشا کند. خدمت دائی خودم […] و اهل منزل سلام عرض می کنم سلام مرا به همگی بچه های دائی و همه دوستان را سلام برسانید. سلام مرا به خانواده بهرام و بچه هاشان برسانید. والسلام. به امید دیدار در کربلا. پیروزی نزدیک است.

سوم دي 1345، در روستاي دهنو از توابع شهرستان‌ منوجان به دنیا آمد. پدرش عباس و مادرش زهره (فوت 1359) نام داشت. دانش‌آموز سوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به‌‌‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست ‌و ‌دوم ‌فروردين 1362، در دهلران توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پيكر وي مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و بیست و هشتم بهمن 1367،  پس از تفحص در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.