فرازی از وصیتنامه شهید:
… از خداوند تبارک و تعالی تنها آرزویم رسیدن به کربلا و یا شهادت در خط امام حسین و امام خمینی میباشد؛ چون شهادت فوزی عظیم است و اگر خدا خواست و شهید شدم که زهی سعادت که به قافله شهیدان بپیوندم و از شماها مخصوصاً مادرم و همسرم میخواهم که اصلاً پشت سرم گریه نکنید و خواهشمندم بگویید هر کس که نماز نمیخواند، پشت سر تابوت من نیاید.
…استدعا دارم بچههایم را طوری تربیت کنید که مسلمان واقعی بار آیند. به نماز جماعت و دعای کمیل و توسل و ندبه اهمیت بدهید. ما هر چه داریم از امام حسین داریم، باور کنید وقتی به این برادرهای رزمنده که هر کدام چندین سال از من کوچکترند، ولی دین و دیانتشان از من بهتر و والاتر است، نگاه میکنم، از خودم خجالت میکشم و از شما دوستان و آشنایان و اقوام میخواهم که از همین حالا بخود بیایید و بچههایتان را طوری تربیت کنید که در خط ولایت فقیه باشند که اگر نباشند، فردای قیامت بازخواست میشوند.
غلامرضا، هفدهم اردیبهشتماه سال 1336 در شهر كرمان به دنیا آمد. پدرش اسماعیل، كارمند شركت ذغالسنگ بود و مادرش عصمت نام داشت. غلامرضا تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. سال 1359 ازدواج كرد و صاحب سه دختر شد.
غلامرضا كارمند شركت ذغالسنگ بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این بسیجی دلاور کرمانی بیستم دیماه سال 1365 در عملیات کربلای پنج در شلمچه بر اثر اصابت تركش به ناحیه سر، شهید شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه