محمدعلی بهزادی شهربابک

نــام :
محمدعلی
نـام خـانوادگـی :
بهزادی شهربابک
نـام پـدر :
شیرعلی
تـاریخ تـولـد :
1343
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ و مپندارید البته آنانرا که کشته شدند در راه خدا مردگان بلکه زندگانند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.
ما پیروزیم برای اینکه خدا با ماست ما پیروزیم برای اینکه ایمان داریم ما پیروزیم برای اینکه شهادت را در آغوش می گیریم ما پیروزیم برای اینکه شعار ما این است که اگر بکشیم پیروزیم و اگر کشته شویم هم پیروزیم. با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و رزمندگان اسلام و شهیدان راه الله و امت شهیدپرور ایران که با مال و جان خود در راه قرآن و اسلام از هی چیز دریغ نمی کنند. ای امام به خون خدائیت قسم خورده ام و می خورم که همیشه یاور و پشتیبانت باشم چون یاری تو یاری اسلام و مسلمین است و چون راه تو راه حسین(ع) و راه همه شهدای اسلام می باشد. پروردگارا اکنون که پس از دو سال و اندی توفیق نصیبم کردی تا به جبهه نبرد بروم از تو سپاسگزارم اما خدایا این شکرگزاری را خالص و بی ریا گردان و اکنون که در این راه قدم برمیدارم نه برای انتقام بلکه برای خدا و احیا اسلام و قرآن است و هر تیری که به طرف دشمن نشانه روم بخاطر خدا است و من خود آگاهانه این راه را انتخاب نموده ام راهی که حسین برای خویشتن انتخاب نموده و من هم به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین(ع) و فرزند عزیزش خمینی بت‌شکن لبیک گفته و می روم تا به این ندا پاسخ گویم و امیدوارم خونی که از من ریخته می شود در راه اسلام و مکتبم و پیروزی مستضعفان جهان باشد و حال که پس از انتظارهای فراوان موقعیت آن فراهم گردیده اینکه که به نقطه اوج و تکامل که همان شهادت در راه اسلام است نزدیک می شوم و به آرزوئی که همه آرزویم در آن نهفته شده میرسم خدای را ستایش می کنم که به من لیاقت چنین کاری که همان جنگ با کفار است را داده و همانطور که دعا میکردم دعایم را استمرار می دهم که در این جنگ مرا جزو شهدای اسلام قرار دهد و سخنی با امت شهیدپرورمان و برادران عزیزم ای برادران من، امروز روزی است که خداوند تبارک و تعالی ما را مورد امتحان قرار داده ما میگفتیم ای کاش ما در آن زمان با امام حسین(ع) بودیم و او را یاری می کردیم و همراه او شهید می شدیم. برادران آن زمان حالا فرا رسیده بیایید تا دیر نشده از این فرصت استفاده کنیم و به جبهه برویم و دین خود را ادا کنیم و ما باید از این موقعیت استفاده کنیم و خدا را سپاس گذاریم که چنین موقعیتی به ما داده تا ما در راه او و  قرآن و اسلام جهاد کنیم و چه کاری از این بالاتر و ما همه امانتی هستیم از جانب خداوند متعال تا هر آن خواهان این امانت شد ما باید با کمال مسرت و خوشحالی خود را تسلیم کنیم و اگر این امانت را طوری در راه خدا تقدیم کنیم که مورد قبول او باشد سعادتی است بزرگ و اگر هم لیاقت شهادت را داشته باشیم به خدای منان افتخاری است بسیار بزرگ که این افتخار کمتر نصیب همه کس می شود و نصیحتی به پدرم و برادر و خواهرم و دیگر خویشان اگر من شهید شدنم که افتخاری است خیلی بزرگ برای شما و هم برای من هیچ ناراحت نباشید حتی گریه هم نکنید و هر وقت بیاد من افتادی و خواستی برای من گریه کنی به یاد امام حسین(ع) و طفل شیرخوارش علی اصغر(ع) و یارانش بیفتید و به آنها گریه کنید که آنها چطور در آن هوای داغ و سوزان کربلا جنگیدند مردانه و شهید شدند و در پایان چند دعا با هم می کنیم. خدایا خدایا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. خدایا خدایا تو را به جان زهرا رزمندگان ما را پیروزشان بگردان. یاران باوفای امام را نگهدار.

بیوگرافی

بيستم آذر 1343، در روستاي بهزاد فرخ از توابع شهرستان شهربابك بدنیا آمد. پدرش‌شيرعلي و مادرش فاطمه(فوت) 1358، نام داشت. دانش‌آموز سال چهارم متوسطه در رشته اقتصاد بود، به‌ عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست‌ويكم فروردين 1362، در زبيدات عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه بر جا ماند وپس ازتفحص بیست و یکم آبان 1374، درگلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/01/21
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
زبيدات عراق
عـملیـات :
نامشخص
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *