محمود انجم شعاع

بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عندربهم یرزقون    سوره آل عمران آیه 169
من محمود انجم شعاع وصیت نامه را با نام خدایی که ما را خلق کرد شروع می کنم اگر سعادت شهادت نصیبم شد این وصیت را به دوستان و خانواده دادم که ناراحت نباشند که من شهید شده ام بلکه خوشحال باشند و جشن بگیرند وشربت شیرینی بدهید که باعث شادی روح من می شود وصیتی که به مادرم دارم این است مادرم برای من گریه نکن که شهید گریه ندارد مادر هر وقت که به یاد من افتادی واگر سرقبر من آمدی و اگر بالای جسد من آمدی و خواستی گریه کنی به فکر امام حسین (ع) بیفتید مادر به تفکر علی اکبر و مادرم به فکر ابوالفضل و به یاد بهشتی و یاد بدنهای جزغاله رجایی و باهنر بکن وبعد اگر خواستی گریه کن آن وقت آنها گریه کن نه به خاطر من اگر خوستی من را عفو کن پدر جز طلب صبر از خدا بخواه که من را ببخشد چون من خیلی گناه کارم و خود عفوم کن برادر و معلم هستی تو به پدر و مادرم بگو که برای من گریه نکنند و از خدا صبربرای آنها بخواه برادر به دوستان بگو که شهادت من یک پیروزی است من در مقابل شهیدان دیگر چیزی نیستم و نمی دانم که خداوند جز شهیدان حسابم می کند یانه ولی به دوستان بگو که من پیروزمندم و پیروزی ما پیروزی اسلام است و پیروزی اسلام بر همه مبارک باشد و خواهرم انشاءالله که تو مثل برادر معلم خوبی برای خواهران مسلمان خواهی شد توفیق تو را از خدا می خواهم وصیتی که به دوستان دارم این است که برادر آن به خاطر من پوستر چاپ نکنید پول این مستضعفین را خرج پوستر نکنید و دوستان خانواده و امت شما گوش به حرفهای این منافقین و شایعه پراکنان ندهید و رادیوهای بی بی سی را گوش نکنید و همیشه گوش به فرامین امام امت بدهید امیدوارم که خداوند پیروزی نهایی را هر چه زودتر نصیب اسلام و مسلمین کند.   والسلام

يكم‌تير1341، در روستاي رباط از توابع شهرستان كرمان متولد شد. پدرش‌ حسين، كشاورز بود و مادرش طاهره نام‌ داشت. تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند بنا و معمار بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست‌و‌يكم‌اسفند 1363، در جزيره‌مجنون براثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.