مرتضی بینا

بسم الله الرحمن الرحیم
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّكِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/چند روزی از بدنم قفسی ساخته اند
ماها که عاشق بروی مهدییم/ از جان گذشته ایم و از دستها زنجیر ساخته ایم.
خداوندا سوگند بنام پرشکوهت که به نظر خودم خالصانه روی به سوی تو آورده ام مرا بپذیر. من بنده ضعیف و درمانده تو هستم همان گونه که امر فرموده ای برای برآورده شدن حوائج و رفع مشکلات به درگاهت روی آورده و دعا می کنم و در حضورت به خاک ذلت می افتم خدایا می دانم که مرا دوست داشتی که با این همه گناه و نافرمانی از دستورات تو باز مرا پذیرفتی و به من لطف کردی و مرا به این جایگاه که محل افراد خالصانه تو است آورده ای و تو را شکر می کنم که مرا توفیق و نیکوکاری بخشیدی و در عمل صالح قوت و پایداری بخشیدی و از این همه گناهانم صرف نظر کردی و باز مرا جز بندگان خالصت قرار دادی. خداوندا خودم اعتراف می کنم که بسیار گناهکار و بی ارزش در مقابل دستورات تو بوده ام و از اینکه مرا بخشیدی چگونه از این نعمتی که نصیب من کردی سپاسگزاری کنم. اگر می خواستی که در مقابل این همه گناهی که کرده بودم به کیفر و مجازات برسانی با بهترین سهولت می توانستی اما اینکه از تمامی تقصیرات و لغزشهایم درگذشتی می دانم که از رحمت بی منتهای تو است. خداوندا رضای تو است منم بنده بی قابل در اختیار تو. و پیامم به ملت شریف و همیشه آگاه ایران این است که دست به دعا برداشته و از خدا بخواهید که از عمر ما کم کند و به عمر این خورشید تابان و این پیر جماران و رهبر عزیزمان و امام بزرگوارمان اضافه کند و زیان را و هر گونه مزاحمتی در انجام دین است از میان بردارد و این دین باعظمت و این دین خدایی را در تمام دنیا مقرر بسازد که همگی شما می دانید زیان و ضرر دنیا همیشه از بین رفتنی است ولی زیان و ضرر آخرت طولانی و همیشه باقی است. همیشه کار ی که رضا و خشنودی خدا را در پی دارد بر هر کاری که موجب خشم خدا است مقدم بشمارید و همیشه برخلاف هوای نفس خود بکوشید و به طرفداری از حق برخیزید و مخالف ناحق و ظلم و ستم و حکومت های استکباری باشید و همیشه بدانید که خدا ما را از پست ترین مراتب به قوت و قدرت می سازند و بدانید که قدرتی که به یاری خدا که آن را در راه اطاعت و بندگی صرف کنیم و نه در راه عصیان و ظلم به خلق خدا. اگر که همیشه در راه اطاعت و پیروی از دستورات خداوند گام برداریم همیشه پاداشی نیکو و آخرتی بسیار عالی به ما نایل می گردد و این را ای مردم شهیدپرور ایران بدانید هیچ دری به روی مردم ایران و بلکه همه مسلمانان جهان باز نیست مگر درگاه رحت الهی”والسلام”.
سلام بر تو ای سالار شهیدان حسین بن علی(ع). حسین جان فرزند پاک زهرا(س) دوست داشتم و هنوز هم که دارم که اگر به رضا خدا باشد به زیارت قبر شش گوشه ات بیایم و این خاک کربلا که جایگاه شما عزیزان است مرهم دردهایم کنم. امیدوارم که اگر زنده ماندم که خدا این آرزویم را نصیبم کند و دستی به این قبر شش گوشه و جایگاهی که همه عاشق دیدار آن هستند برسانم ولی اگر زنده نماندم امیدوارم که این سعادت بزرگ زیارتت در آن دنیا نصیب من گردد. اما مهدی جان هر چه را که دعا می کنم و عاشق دیدارت هستم اما چهره نورانیت را هنوز نیافتم. مهدی جان تو را به پروردگار یکتا قسمت می دهم مرا ناامید نکن. لااقل در آخرین لحظات عمرم رویت را ببینم آقاجان. مهدی جان می خواهم از شما که میان ما و خدا شما شفیع باشی. ولی وصیتم به پدر و مادر مهربانم پدرجان و مادر مهربان از محبتها و نیکوییهایی که درباره ام کردید سپاسگزارم و از خدا می خواهم که در مقابل زحماتی که تاکنون از کودکی تا بحال برایم کشیده اید و حالا اگر فدای اسلام و کشور شدم به شما صبر و بردباری دهد و اگر تاکنون در برابر دستورات شما کوتاهی کرده ام مرا ببخشید اگر که شهادتم مورد قبول پروردگارم شد بدانید که اول شفاعت شما را از خدا خواستارم و از شما می خواهم که جسدم را در پهلوی برادرم دفن کنید. پدرجان و مادر مهربانم و همچنین برادرجان از همگی امید بخشش دارم به امید پیروزی حق علیه باطل و هم چنین سفارشم به خواهران و برادران و نسل جوان این انقلاب و هم شهریانم که شما می دانید که شهدا گردانندگان چرخ این انقلاب عظیم بوده اند پس لحظه ای کوتاهی از راه شهیدان گناهی بزرگ بلکه از گناه کبیره بالاتر است پس خودتان باید بدانید و همیشه ادامه دهنده راه شهیدان باشید و از مال و منال دنیوی دل بر کنید و تقوا و معنویت را در تمام اوقات زندگی پیشه کنید که فردا دیر است. باید هر لحظه مرگ را در نظر داشته باشی. و ای خدای متعال بدانید که هدفی جز راه تو و تکلیفی که بر ما شده هدف دیگر نداشتم و هدف دوم اینکه بعد از شهادت پسرعمویم شهید علی بینا و همچنین شهید اعتماد تاجیکی تصمیم گرفتم که ادامه دهنده راه پاک این مخلصان خدا داده باشم و پیامم به پدر و مادرم این است که اگر شهید شدم در این راه چه سعادتی که از این بالاتر باشد و دیگر از شما می خواهم که مرا عفو کنید می دانم شما که فرزندی با این همه ناراحتی بزرگ کرده اید می خواهید در سایه اش بنشینید ولی چون تکلیف کرده اند چاره ای جز دفاع از اسلام نبود و شما هم […] شهید شدم گریه برایم نکنید و هر وقت خواستید برایم گریه [….] کربلا گریه کنید و بیاد زینب سلام الله علیها گریه […] باشد که خداوند هدیه ناقابل مرا قبول نمایید.
اما ای برادر و ای خواهرانم امید بخشش از شما را دارم و برادرم اگر شهید شدم مزاحم همسرم نشوید و آزادش بگذارید و هم چنین مبلغ4000 تومان به فقیران بدهید و بقیه پولم را خرج خانواده مان کنید در پایان از همگی امید بخشش دارم.

دهم‌شهريور 1346، در روستاي‌سرگز اسفندقه از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرش حسين، كارگر شهرداري بود و مادرش مهناز نام داشت. تا پايان مقطع‌ راهنمايي درس‌خواند. سال 1365، ازدواج نمود، به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست‌و‌هشتم فروردين 1367، در فاو بر اثر اصابت گلوله شهيد شد. پيكر وي‌ مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس ‌از تفحص سال 1376، در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.