ابراهیم حسین زاده

گزیده ای از وصیت نامه شهید معظم:

بسم رب الشهداو صديقين  بنام خداوند بخشنده مهربان اى كسانى كه به خدا ايمان آورده ايد بايد از دستورات آن اطاعت كنيد مگر جهاد يكى از واجبات فروع دين ما نيست اگر شخص مسلمان در پايه وفروع دين آن را حسا ب كند بايد عمل نمايد و اگر عمل نكند بر خلاف دين اسلام مى باشد و خود را گرفتار و سزاوار اسلام نموده است . پس من اگر در راه خدا كشته شدم بايد شما هايى كه ادعاى چنين دين اسلامى داريد بدانيد به وظيفه خود عمل نمودم و درسى عبرت از من بگيريد و در راه خدا جهاد كنيد .

پدر و مادر مهربان اميد وارم كه بعد از من آمرزش طلب نمائيد و اين راهى را كه  من انتخاب نمودم راهى است بدون هدف نيست بلكه راهى است كه اولاد امام اولمان امير المومنين كه فرزندى دلير و شجاع ؟؟؟ سرور آزادگان حسين ابن على ( ع ) در خدا و براى خدا و بر جاى نمودن و محكم كردن ريسمان اسلام ؟؟؟ خون خويش را به چنين هدفى نثار كرد .

اى پدر و مادرم افتخار كنيد كه چنين فرزندى را در راه خدا داده ايد كه هم در اين دنيا و هم در آخرت برايتان اميد وارى است ، از شما ميخواهم كه بعد از من سرپرستى فرزندانم به عهده يگيريد و اگر همسرم خواست ازدواج كند مجاز است تز نظر من حلال نمودم و اين طفل معصوم بيست روزه را بنام صديقه نام گذارى كنيد و نگهدار شده آن خداست . و وصيتى دارم به خواهرم فاطمه خواهر جان بعد از من آمرزش طلب و بخشش نمائيد چون كه در دوران كودكى شما را نا دانسته آزار داده ام و به همسرت خدايار اميرى بگوئيد راه مرا ادامه دهيد كه ان شاء الله پيروز خواهيد شد و از مرگ نهراسيد كه نعمت خداست .

وصيتى دارم به برادران مهربانم

شما بايد بدانيد كه چنين برادرى را اگر از دست داده ايد بدون هدف نبوده و راهش را ادامه دهيد . و از خط امام منحرف نشويد كه چنين رهبرى براى ملت ايران آرزوى است  در آخرت شما جوانان آينده جامعه باشيد و بايد بتوانيد چند نفرى را در خط اسلام معرفى و راهنمائى كنيد .

ووصيتى دارم به عمه و همسرش – بعد از من آمرزش طلب و بخشش فرمائيد و شكر گذار باشيد كه چنين فرزندانى را در راه خدا مى دهيد و خونش را در پاى درختى بنام درخت اسلام مى ريزيد كه روز به روز رشد و تنو مند مى شود .

ووصيتى دارم به عمو و پسر عمو هايم  و دختر عمو هاى و تمام وابستگان عمويم بعد از من امرزش طلب نمائيد و ناراحتى ندارد كه انسان از اول از خدابوده و اخر هم بايد به نزد خود خدا برود . پس چه بهتر است كه در راه هدف و درراه خدا و آينده اى براى همه ملت ايران و جهان كشته شود و درسى عبرت براى باز ماندگانش باشد .

ووصيتى دارم به تمام فاميل و همسايگان و دوستان و آشنايان كه از اين موضوع متنفر نباشند و خيال كنيد كه ماها و برادران ديگر بدون هدف در راه خدا كشته مى شويم بلكه بايد بدانيد كه راهى مى  رويم كه پيامبران و رهبران دوران گذشته طى كرده اند و شما هم از اين راه كه ما مى رويم ادامه دهيد و بهره ببريد كه در آخرت گرچه ماها و شما ها نمى دانيم چه موضوعى دارد كه كسى در راه خدا مبارزه كند و كشته شود مقام بالا دارد . و ارزش او نزد تمام ملائكها چقدر است . تا اسلام پايدار نباشد شما ادامه دهيد تا بالا تر رود

چهارم ‌خرداد 1336، در روستاي سروني از توابع‌ شهرستان‌جيرفت به‌دنيا آمد. پدرش‌شيخ‌علي و مادرش ماه‌صنم نام داشت. تا دوم راهنمايي درس خواند. سال 1357، ازدواج نمود و صاحب يك پسر و يك دختر شد. كارمند مخابرات بود، به عنوان بسيجي در جبهه‌ حضور يافت. بيست‌‌ و‌ پنجم ‌‌تير 1361، در كوشك به‌شهادت رسيد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس‌از تفحص سال 1377، در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.