در این هنگام شما را وصیت می کنم و مصیبت های سخت و مظلومانه سیدالشهداء امام حسین (ع) موقعی که سرهای یاران باوفایش را یک به یک در بغل می گرفت و هر کدام را یک به یک در خون غلطان می دیده . مادرم در شهادت من گریه و زاری نکن چون گریه برای شهیدان درست نیست و با گریه خود، دشمن من را شاد می کنید. بلکه شاد باش و خندان همچون که من نیز در هنگام شهادت شاد و خندان بودم. در شهادت، سعادت است و شهادت شربت شیرینی است که شهیدان با آن تشنگی ابدی خود را رفع می کنند. خدمت همه دوستان و آشنایان و قوم و خویشان سلام عرض می کنم. امیدوارم که اگر از من بدی دیده اید جداً مرا مورد عفو و بخشش قرار دهید. پدر و مادر مهربانم از اینکه نتوانستم در آخر پیری دست شما را بگیرم طلب عفو و بخشش می کنم. برادران و خواهران عزیز و مهربانم بودن با شما باعث خوشحالی من بود. شما نیز باید مرا عفو کنید و ببخشید از اینکه نتوانستم حق برادری شما را ادا کنم معذرت می خواهم. من که با زنده بودنم نتوانستم خدمتی نه به جامعه و نه خدمتی به شما خانواده و مخصوصاً شما برادران و خواهران خود بکنم اما امیدوارم که با خودم بتوانم بزرگترین و بهترین خدمت را مخصوصاً در حق شما بکنم انشاالله این خون و شهادت باعث رشد و سعادت شما بشود. ان شاالله. به همشهریانم سفارش می کنم که مراسم دعاهای کمیل و توسل را برپا دارید که اسلام از همین دعاها زنده است. انا لله و انا الیه راجعون. به نام خداوندی که همه از اویند و به سوی او باز می گردند.
دیگر نکشید انتظار من سر قبرم بخوانید فاتحه برای من
گریه نکنید برادر و خواهر من زاری نکنید پدر و مادر من
دعا کنید برای امام من خدانگهدار امام امت من
حافظ شود منتظری را خدای من
وصیت نامه حقیر ابراهیم عباس آبادی که در تاریخ 1356/10/20 نوشته شد.
والسلام علی من اتبع الهدی
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه