احمد اسماعیل زاده

نــام :
احمد
نـام خـانوادگـی :
اسماعیل زاده
نـام پـدر :
حسین
تـاریخ تـولـد :
1341
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
از مومنین مردانی درستکار و راستگو که با خدا پیمان بستند پس عده ای از آنها به عهد خود وفا کرده(شهید شدند) و عده ای دیگر منتظرند و هیچگاه تصمیم خود را عوض نمی کنند.
درود بی پایان بر انبیاء عظام از آدم تا خاتم النبیین(ص) این انسانهای والا که به امر خداوندی هدایت انسانها را بعهده گرفتند و درود بر پیامبر اکرم که بنیان گذار مکتب انسان ساز اسلام بود و بر او که در عصر جاهلیت که تمامی ابرقدرتهای آن زمان که خود را مهد تمدن می دانستند و انسانهای مستضعف و پابرهنه را به دیده حقارت می نگریستند او آمد دینی نو و شریعتی نو و مکتبی نو را بنیان گذاشت و تمامی معادلات و ضوابط و روابط آن روزگار توحش و ستمگری را بر هم زد و نوید حاکمیت و وراثت و راه امت زمین را به انسانها داد و برای ادامه خط خونین و سرخ اسلام به امر خداوندی شیر بیشه روز، زاهد معابد را، مجاهد دلیر، مرد میدان جنگ و ناله کننده شبهای نخلستان عربستان و بالاخره دشمن هر چه ستمگری و یاور هر چه مستضعفی را به جانشینی خود بر انگیخت و درود بر اولیا خدا باد که به شیعیان خود استقامت و پایداری و صبر و مبارزه را آموختند و آری درود بر ولی فقیه عصر ما نایب امام زمان روح خدا مرد تقوا و فضیلت و علم و عمل مردی که با تکیه بر اسلام و ایمان تمامی ابر جنایتکاران قرن را به وحشت انداخته مردی که خاری در چشم  ظالمین و ستمکاران و مانع چپاول غارتگران جهانی می باشد و در مقابلش خاضع در برابر آفریدگارش یار مستضعفان رهبر مظلومیت، پناهگاه آوارگان می باشد و او مردی است که در عصر ما به نسل ما چگونه زندگی کردن و چگونه مردن را آموخت و آموخت که هیچگاه نباید به ظلم و ستم آری گفت بلکه باید به شدت هر چه تمامتر با اینها به مبارزه برخواست و سلام بر امت حزب الله که با حضور خود در نماز جمعه و دعای کمیل مشت محکمی بر دهان منافقین زدند و پشتوانه ای محکم برای رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد بودند و سلام بر برادران و خواهران عزیزم که مصمم اند و راه خونین شهدا را ادامه می دهند و در این راه هیچگونه سستی و تزلزل به خود راه نمی دهند. برادران و خواهران عزیز شهادت و مرگ در راه خدا را افتخار بدانید و برخود ببالید زیرا که اینگونه مردن و کشته شدن خواسته تمامی اولیا و اوصیای خدای بزرگ بوده است . مگر نه این است که ما شیعه آن امامی هستیم که وقتی شمشیر بر فرقش فرود آمد فرمود فزت و رب الکعبه به خدای کعبه رستگار شدم. ای امت حزب الله بر خود ببالید که در عصری زندگی می کنید که تمامی زمینه ها برای سعادتمند شدن فراهم می باشد و اگر می بایست در گذشته سالها ریاضت بکشیم و به گفته امام عزیز این گونه شد و مورد توجه باری تعالی قرار گرفتن 50 سال زحمت می خواست ولی امروز ره صد ساله را می شود یک شب رفت. حیف است این فرصت ها از دست برود و ما بهره ای نگیریم حیف است متاعی که اولیاء خدا خود را تشنه آن می دانستند و در پی آن بودند امروز در دسترس می باشد و ما این متاع را گرامی بداریم امید است خدای بزرگ این فوز عظیم را نصیب همه مسلمین بگرداند و اما بر خود لازم می دانم به یک پندار که در بعضی اذهان پدید آمده است و در بعضی مواقع چنین می گویند اگر این برادر به جبهه نمی رفت  و اگر او به سپاه نمی رفت و اگر او داوطلب به جنگ نبود کشته نمی شد جوابی از قرآن کریم بدهم خدای بزرگ در قرآن خطاب به مومنین می فرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، همچون كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند؛ و به برادرانشان – هنگامى كه به سفر رفته [و در سفر مردند] و يا جهادگر شدند [و كشته شدند]، گفتند: «اگر نزد ما [مانده‌] بودند، نمى‌مردند و كشته نمى‌شدند.» [شما چنين سخنانى مگوييد] تا خدا آن را در دلهايشان حسرتى قرار دهد. و خدا[ست كه‌] زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و خدا[ست كه‌] به آنچه مى‌كنيد بيناست. و بعد خداوند ادامه دادند  والله یحیی و یمیت والله بما تعملون بصیر یعنی مرگ و زندگی بدست من است و خدا به هر کاری می کنید بیناست. امید است با این آیه از قران جواب دندان شکنی به منافقین و کفار باشد برادران و خواهران ، من به عنوان یک فرد مسلمان به حکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر می کنم که چنین سعادتی نصیب من کرد و چنین رهبری در جلو راهم قرار داد و اکنون که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرد چنانکه خود را لایق نمی دانستم. من بدون هیچ جبر و زوری در این راه قدم نهادم و ای کاش هزار جان هم داشتم برای امر خدا و پیاده شدن کلام لااله الا الله  می دادم و بر شماست ای امت شهیدپرور که در هر منطقه ای هستید وحدت کلمه را حفظ کنید که با این وحدت و هماهنگی پیروزی و آزادی قدس هم بدست ما خواهد آمد و هیچ وقت این آیه شریفه غافل نشوید که خداوند می فرماید واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقو و از اهالی شهیدپرور نوق و مردم مسلمان و انقلابی دقوق آباد و هر کس من را می شناسد خصوصا قوم و خویشان اگر در این چند سال عمری که من در آنجا گذراندم ناراحتی از من دارند از آنها طلب عفو دارم و امیدوارم که مرا ببخشید. به امید پیروزی رزمندگان اسلام و سلامتی امام امت خداحافظی می کنم.

بیوگرافی

نهم‌ خرداد 1341، در روستاي دقوق‌آباد از توابع شهرستان‌رفسنجان ديده به‌جهان گشود. پدرش‌حسين (فوت 1350) كشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. پاسداربود، بيست‌و‌ چهارم ‌تير1361، در كوشك به شهادت رسيد. پيكر وي بر اثر ماندن در منطقه متلاشي شد و پس از تفحص‌ سال 1377، در زادگاهش به خاك سپرده شد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1361/04/24
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
کوشک
عـملیـات :
رمضان
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *