
بسم ر ب الشهدا والصد یقین
یا الله -یاالله -یا الله .انا لله وانا الیه را جعون .یا مهدی ادر کنی
خدمت پدر م برای رضای خدا وند تبارک و تعالی . دست پرو رده مکتبی هستم که شا گردا نش و قتی که می خواستند پدر را ازخواب بیدارکنند برای اینکه احترا م به حقو قش گذا شته با شند صورت نازکشان را بر ته پای اومی کشید ند این است نمونه اخلا قی مکتبی راکه این شهیدا ن عزیز از ان باخونشان دفاع میکرد اما همین مکتبی که اینچنین حقو ق وسعادت مردم راخوا هان است اگردر آن واردشدیم و خواستیم به سعادت اخروی و به تکا مل برسیم باید همچون شمع بسو ز یم واز خداوند بخوا هیم که سوختنمان دو د و غباری نبا شدواجا زه فر ما ید که تاآخربسوزیم وخاکستری ازوجو دمان با قی نماند . خدا وندا قبول بفر ما از اینکه جهاد درراهت را انتخاب نمود م .خدا وندا تمام سعادتها و نیاز های اخروی رابرآورده می کنی بجای خود.اما ما بخا طر وظیفه شرعی و به لحا ظ آنکه آنچه رابرما وا جب دا نستی آمده ایم .
ای امام زمان ای فر مانده بر حقم تو گواه با ش ووجب به و جب این مرزو بو م فقط بخا طردفاع ازاسلام و حراست جمهوری اسلا می دراین مملکت و بخا طر صدور انقلاب اسلامی و اهدا فش ازقبیل حمایت مستضعفین جهان و غیر ه چه شهیدا نی بخا ک خفته اند.
پدرم -خوا هر م و برادر م وکسی که بجای مادر م نشسته ای وهمه اقوام ودو ستانم قصد داشتم خد مت همگی عرض ادب نمایم اما وقتی نمانده و باید راه اصلی را پیش گیرم وبسوی خدا یم بشتابم چرا که بابسوی اورفتن تمام مشکلات حل شده و خودش جوابگوی همه مسا ئل می با شد .
(من طلبنی وجدنی و من وجدنی عر فنی و من عرفنی اجبنی و من اجبنی عشقنی ومن عشقنی عشقته و من عشقته قتلته ومن قتلته فعلی د یته و من علی د یته فا ناد یته ) آنکس که مراطلب کند می یابد و آنکس که مرا یا فت می شناسد وآنکس که مرا شناخت دوستم میدار د آنکس که دوستم داشت به من عشق می و رزد ونیزمن به اوعشق می و رزم آنکس که به او عشق ورزیدم می کشم او را و آنکس را که من بکشم خو نبها یش بر من است و آنکس که خونبهایش بر من واجب است پس خودم خو نبهای او هستم .
پدر جانم چونکه خریدارت خداونداست پس هر چه راکه برایم زحمت کشیدی وه رچه را که ازاین کالایت سو دمی خواستی از او طلب کن .قصد داشتم و صیت نامه ای را کامل کر ده وبفرستم اما چو ن و قتی نمانده وعجله در کار است خلاصه میکنم . درمورد دفنم هرکجا که پدر م صلاح دا نست .در مورد خرج مرا سم زیاده روی لازم نیست .خوا هرا ن و برادرا نم سعی نما یند عبادت وسوادرا فرا گرفته و انجا م د هد بخصو ص خوا هر م فا طمه وبرادر م محمود تحصیل خودرا ادامه داده و دراین مورد کو شا باشند .درمورد بقیه دو ستان ،اقوام وکلیه خوا هرا ن و برادران مسلمان توصیه می کنم قدراین انقلاب اسلامی وامام عزیز مان رابدانید وبه توصیه های او و اصحابش عمل نمائید و تقوی راسر لوحه زندگیتان قرار داده و در تمام برنامه های زندگیتان سعی نمایند .آنچه را که اسلام و آن طو ر که اسلام خوا سته تغییر دهید نه انطو ر که خو دتان واطرا فیان حتی والدین شمامی خوا هند و ازتاریخ اسلام در گذ شته درس بیاموزید .پیامبر اسلام و ائمه معصومین وسر گذ شت ز ند گیشان را فرا موش نکر ده وقرآن مجید را هرلحظه که موفق شدید مورد مطالعه قرار دهید .تعدادی کتاب دارم جمع اوری توسط برادرم محمود و خواهرم فا طمه مورد استفاده قرارگیرند .
از همگی طلب عفو بخشش رادارم .به امید پیروزی اسلام برکفر جهانی . خدایاخدایا تا انقلاب مهد ی ،خمینی را نگهدار . پا سدار سپاه پا سداران انقلاب اسلا می وسربازامام زمان (عج)اگر قبو ل فر ما ید .والسلام علیکم و ر حمة الله وبرکاته
(صحبتی خصو صی درمورد برادران پا سدارم دارم .اگروقت شد جداگانه برای آنها می فرستم ). احمد تلاتوف مردادماه شصت و دو
پنجم خرداد 1340، در روستاي پيدافك از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرش علي و مادرش آمنه (فوت 1348) نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. پاسدار بود، پانزدهم مرداد 1362، در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به سر و قطع دست، شهيد شد. پيكر وي در وستای عليآباد هيشين تابعه شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه