احمد مشک زاده

بسم رب الشهدا ء و الصد يقين
شهادت ميد هم كه خدايي جز خداي يكتا نيست شهادت ميد هم كه محمد ر سو ل و فر ستاده برحق او ست و شهادت مي د هم كه علي و لي خدا ست و علي جا نشين ؟؟؟پيا مبر است .
با سلا م و د رو د فرا وا ن بر پيا مبران از آدم تا خا تم  و او ليا ء بزر گ اسلا م و با سلا م بر مهد ي مو عو د منجي انسا نها و نا يب بر حقش ر و ح خدا پير جمارا ن ؟؟؟؟؟؟و از و ارثا ن امام حسين (ع)كه با ايما ن و زهد و تقوا يش كه با عث ؟؟؟؟؟؟د نيا من اگرامر و ز در ؟؟؟؟؟؟شكر خدا ؟؟؟؟؟؟لطف خدا شا مل حالمان شد و از اختناق طا غو ت نجا ت ؟؟؟و امرو ز سعادت پيدا كر ده  تادر كنار رهبري آگاه و بيدار و خدا گو نه ليا قت خد مت به اسلا م محمدي را پيدا كر د يم و بعد از پير و زي انقلاب اسلا مي و استقرار جمهوري اسلا مي يكي از الطا ف د يگر خدا شامل حالما ن شد و جنگ بين حق و با طل بو جود آمد كه خود اين جنگ به تمام د نيا قدر ت اسلا م و معنو يت را نشا ن داد ؟؟؟ايرا ن هم ملت را به اهميت و حدت و يكپار چگي آگاه سا خت .
پس اي د و ستا ن و اشنا يا ن و اي كسا ني كه بعد از ما و ارث انقلاب خو نبار اسلا مي هستيد بدا نيد كه من آگا ها نه و عا شقا نه زند گي در جبهه و مبار زه با ستمكارا ن را آغاز كرد م و خود هجر ت  به جبهه و شر كت  در جهاد  مقد س اسلا مي را براي خود سعادتي بزرگ مي دا نم و از خداي مهر با ن ملتمسا نه مي خواهم  كه مرا از ؟؟؟و اقعي خود ش قرار داده و مرگم را شهادت در راه خود قرار دهد و اگر در خود نيا فت شهادت را نمي بينم و لي از لطف خود نا اميد نيستم و اميد وار م كه به اين سعادت بر سم ان شا ء الله و از همه خواهرا ن و برادرا ن و پدر ان و مادران مي خواهم  كه امام را تنها نگذار ند و مخلصا نه گو ش به فر مان نا يب بر حق امام زمان (عج)با شيد تا شا يد كه ر ستگار شو يد و به بهشت ابدي راه يا بم .
؟؟؟؟؟؟و د فاع از اسلا م و قر آن و د ست از ياري امام امت بر ندارد و تا زنده اي ز ينب وار زند گي كن تا خدا وند مر گت را شهادت در راهش قرار د هد همسر عزيز م ،ميثم و شيما و يا سر عزيز را خو ب تر بيت كن و بگذار  كه يا سر و ميثم سر باز امام زمان (عج)با شند و يا سر وار و ميثم وار از خادمين اسلا م و قرآن و امام عزيز با شند و شيما هم ما نند مادرش ز ينب وار بار بيا يد كه ر سالت اسلا مي خود را در اجتماع انجا م د هند و پيا م خون شهدا ء‌را به اجتما ع ؟؟؟برسا ند .
همسر م من در د نيا هيچكس را جز تو نزد يك به خود ندارم و تو تنها و ارث من هستي پس خو ب به و صيتم گو ش كن تا بعدا”عمل كني .
من ؟؟؟ر و زه قضا دار م
از بد هي ها يم خو ب مطلع هستي
مبلغ پنج هزار ر يال از طر ف من ؟؟؟پر دا خت كند .
كسي حق ندا رد تا تو زنده هستي طلب ار ث كند حتي فر زندا نم و حق د خالت در زند گي تو را كسي ندارد و كسي هم از طر ف من از پدر و ماد رم ار ث نمي بر د و را ضي نيستم كه فر زندا نم بعد از من از پدر و مادر م طلب ارث كنند حتي بعد از مر گ انها هم را ضي نيستم و من خود م را محر و مم از ار ث پدر و مادر مي دانم .
همسر م بعد از مر گم و اگر خدا وند ليا قت داد بعد از شهادتم در تر بيت فر زندا نم خو ب گو ش كن اجر ت بر خدا ي قادر و توا نا .
آخر ين و صيتم اين است كه خود ت مرا ببخش و از تمام كسا ني كه از من حقير بد ي د يده اند طلب عفو و بخشش كن كه بدر ستيكه خدا وند حق ناس را نمي بخشد مگر طر ف از انسا ن را ضي شو د و سعي كن در د نيا خدا او بهتر ين و يا ور براي خود قرار دهي بد ر ستيكه او بهتر ين يا و ر بند گ

احمد، بیست‌وهفتم دی‌ماه سال 1341 در شهرکرمان به دنیا آمد. پدرش علی‌اکبر و مادرش سکینه نام داشت. احمد تا دوم متوسطه درس خواند. او سال 1363 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی احمد نیز به عنوان پاسدار وظیفه راهی جبهه‌های نبرد شد. او سرانجام دوم دی‌ماه سال 1365 در آبادان بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.