احمد کمساری راوری

نــام :
احمد
نـام خـانوادگـی :
کمساری راوری
نـام پـدر :
حسن
تـاریخ تـولـد :
1341
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

كدشناسايى  :1634366
كدبايگانى  :6125458
نام  :احمد
نام خانوادگى  :كمسارى‌راورى
نام پدر :حسن
تاريخ‌تولد  :10/03/1341
ش.ش   :4
محل‌صدورشناسنامه   :زرند
تاريخ شهادت  :22/05/61
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌كرمان
شهر :اداره‌بنيادشهيدكرمان
وصيت‌نامه   :%%1
1634366
احمد كمسارى راورى
بسم الله الرحمن الرحيم «بنام الله يارى دهنده روح الله »ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا لبل احياءعند ربهم يرزقون  نپنداريد انانكه در راهخدا كشتهمى شوند مردگانند بلكه انان زنده اند و نزد پرور دگار شان روزى
مى خورند .
مادرم مبادا قطره اى اشك بخاطر از دست دادنمبريزى ،زيرا امانتى بودم در نزد شما ،انها كه جز عشق به خدا ب چيزى دل نمى دهند انها كه راهشان را جز براى رسيدن به الله عاقبت با قلبى آكنده از عشق ؟؟؟سينه اى خونين و سرى شكافته و دستى بريده به سوى معبودشان مى شتابند و رسيدن به مقصود برايشان چه اسان است كه خود مى دانند . خداى گونه شدن چه لذتى دارد . اگر چه ا ز ابتداى تاريخ قابيل و قابيليان ،نمرودها و فرعونيان ،تا ابو سفيان و يزيديان همواره در پى خاموش كردن نور حق بر پاى خاسته و در برابر ؟؟؟دان حق  پرچمداران سپاه حقيقت و فضيلت و انسانيت قلم بر افراشته و بازندگى ووجود ننگين خونين ؟؟؟واشراف ادمى و كرامت انسانها را به تباهى و فساد كشاندند اما در اوج همين سياهيها و نيرنگها ظلمها تسلط مطلق خورشيدهاى پر فروغ و فروزان ابرهاى سياه و غليظ كنار زدند واشته هاى تابناك و حيات بخش خويش را بر ؟؟؟بشريت و دلهاى انسانهاى آزاده و حق جو و بلند همت گستردند .
ميدان اين اسطوره هاى ايثار و مقاومت و اين الگوهاى شهامت و شهادت در لحظه لحظه هاى انقلاب خونبار اسلاميان ار 15خرداد 42تا 17شهريور 57از 17شهريور تا 22بهمن ؟؟؟پيشگامان مبارز و پاكبازان انقلاب راستين اسلامى ؟؟؟و جاى پاى گامهاى استوارشان بر خط سرخ شهادت نو ؟؟؟بهترين سرمشق و والاترين روش براى رسيده به الله بوده و هست و خواهد بود و در همينخط خونين است كه گاهاى پاك باخته انقلاب يكى يكى در قبول دعوت حق به سوى او مى شتابند و همچون پب چراغى در دل عاشقان الله ؟؟؟مى تابانند و با خون خود پيام مى دهند كه ما مى ميريم ؟؟؟رنجديدگان جامعه هاى فردا بگوييمكه زندگى در رفتن است نه به مقصد رسيدن كه مقصد پايان زندگى انسانى است  همه يكسان به مرگ مى رسند ولى همه يكسان زندگى نكرده اند زندگى مرگ است و مرگ مقصد بايد در راه پيروزى بوده ؟؟؟اين به متعهد مى شوم به قران كه در راه خدا به جنگ با كفار بروم و شايد اگر نتوانم يكى لز انها را بكشم يعنى كفار را از بين ببرم پس بگذاريد خونم به ديگر شهدا پيوند دو كفار در ان فرق شوند اى كسانى كه صداى مرا  از اين وصيتنامه ميشنوند تا انجا كه قدرت داريد اين انقلاب را يارى دهيد نگذاريد خون اين شهيدان پايمال شود .
شهيد احمد كمسارى كه عاشق شهادت بود به هدفش رسيد او آگاهانه به شهد خويش رفت  براى جهاد در راه خدا و به تحقيق رساندن جمهورى اسلامى در دنيا و سرنگونى صدام و صداميان .
اين جنگ خيلى وقدس است شما را به خون شهيدان سوگند نگذاريد به سازش كشيده شود و هرگز هر گز تا خون در بدن داريد امام را تنها نگذاريدكه او ثارالله است و هميشه سر نماز او را دعا كنيد تا زمانى كه يك مسلمان ادمى ذليل است مبارزه است و اين مبارزه بى امان تا نابودى كفر و شرك و نفاق ادامه خواهد داشت من در اينجا اگر شهيد شدم قسم مى خورم به خونم كه پدرم مادر من اما را تنها نگذاريد چون نها مثل مردم كوفه نخواهند بود .
وبه اميد پيروزى حق عليه باطل  و السلام 4/10/61

بیوگرافی

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1361/05/22
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *