ارسلان ایرانمنش پاریزی

بسمه تعالی
با درود به رهبر کبیر اسلام و سلام به رزمندگان اسلام و نابودی صدام وصیت نامه خودم را به مادرم شروع می کنم. مادرم سلام. امیدوارم که حالت خوب باشد. مادرجان از تو می خواهم که زحمتهایی که برای من کشیده ای بحلم کن و شیرت را حلالم کنی. مادرم از تو می خواهم که شبهای جمعه مرا تنها نذاری. مادر عزیزم می دانم که راه سیرجان برای تو خسته کننده است ولی این خواهش من که تو من را تنها نگذرای. مادرجان موقعی که سر مزار من می آیی با یک شاخه گل و روحی شاد و لبانی خندان بیا که چشم دشمنان کور شود. مادرم از تو می خواهم که دین خود را ادا کنی و ؟؟ مذهبی حجاب خود را حفظ کنی و در زندگی زهرا وار زندگی کنی. مادر عزیزم از تو می خواهم که از اردلان برادرم غافل نشوی. من وصیت نامه برای سیرجان فرستادم. مادرم زمان حمله رسیده که می خواستم بروم حمله که بنظرم آمد یک نفر آمد بالای سرم و گفت ارسلان تو در این حمله شهید می شوی برو وصیت نامه برای مادرت بنویس که من هم دین خود را ادا کردم و این را نوشتم و به یکی از همرزمان خودم سپردم و گفتم این را رد کن سپاه کرمان. مادرجان دوست کرمانی من که خیلی مرا محبت کرده برادر محمد ضیاعزیزی است که موقعی که من از مرخصی آمدم جبهه به شهادت رسیده بود. از تو می خواهم که بروی مسجد و مزار ضیاعزیزی را پیدا کنی و از طرف من به او بگو ما در هنگام حمله با خون خود برایت می نویسم خداحافظ برای همیشه. سلام بر خواهرم مژگان. خواهر عزیزم بعنوان خواهر یک شهید وظیفه خود را به اسلام ادا کن و سنگر مدرسه را حفظ کن. خداحافظ- ارسلان.
دایی عزیزم هوشنگ سلام و امیدوارم که حالت خوب باشد. دایی امیدوارم خواهرزاده بی محبت خود ارسلان را بحل کنی و از اینکه تو هشت سال به مادرم و خواهرم مژگان محبت کردی و نتوانستم جبران کنم ببخشید. ایمان را ببوس. خاله عزیزم قیصر که محبت کرد در پادگان پیش من آمد به خاله ام بگوید که بعنوان خاله یک شهید به مردم نشان بده که وظیفه خاله یک شهید…
سلام بر تمام فامیل از فامیلهای عزیزم می خواهم که هرکس توانایی دارد بیاید جبهه و هر کس  هم ندارد پشت جبهه. ارسلان ایرانمنش.
سلام مرا به پسرخاله عزیزم سید محمد برسانید و بگویید چند بار در پادگان پیش من آمدی و نتوانستم جبران کنم. بحلم کن.

يكم فروردين 1348، در شهرستان سيرجان متولد شد. پدرش علي‌‌اكبر، راننده بود و مادرش پروين نام داشت. تا اول راهنمايي‌ تحصيل كرد. راننده ‌بود، به‌ عنوان بسيجي درجبهه حضور يافت. هفدهم‌تير 1365، در مهران بر اثر اصابت تركش به سر و پا، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.