اصغر دهقانی قناتغستانی

بسم الله الرحمن الرحیم ن الله اشتری من المومنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنه توجه ( بدرستیکه خداوند متعال خریدار جانها ومالهای مومنین است که بهشت را بازاء آنها دهد) ولالحسین الذین قتلو فی سبیل ا… امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون توجه (شهیدان راه خدا مرده ن نپندارید زیراآنها زندههستند و درنزد خدایشان روزی می خورند.) با نام خداو یاد خدا ونشانه های خدا راهی را می رویم که پیشوا و مولایم سالار شهیدانحسین ابن علی رفت. سالار شهیدان برای زنده ماندن اسلام ومسلمین جانشان را فدا کرد. درخت اسلام همیشه و در همه جااحتیاج به خون دارد.قطره قطره خون شهیدان بود که ملت ایران را اززیریوغ استکبارجهانی ،آمریکای جنایتکارنیز بیرون آورد و بجای آن طلوع فجررا نشاند. ملت ما بحمدالله آگاه شده است و پشت سررهبر کبیرانقلاب امام خمینی محکم و استوار ایستاده است . کوردلان ومنافقان ظاهر فریب باید بدانند که دیگر جای پایی در بین امت حزب ا… ندارند و چهر ه های منافق شناخته شده اند. ملت عزیزایران میدانند که در این انقلاب هر چه داریم از امام خمینی داریم ، بنابراین باید قدر این نعمت بزرگ را بدانیم و شکر این همه نعمتها رابجا آوریم. چندجمله ای به پدر ومادر و همسر عزیزم : بارالها تو را شکر میگویم که مرا در این راه قرار دادی و اگر نبود این عنایت تو نسبت به من می رفتم تا آنجا که شیطان مرا به ظلالت و گمراهی کشاند بارالها تو رابه حقیقت انبیاء و اولیاء و شهدایت قسم می دهمکهرهبر کبیر انقلاب را تا ظهور مهدی(عج) نگهدار پدر ومادر عزیزم می دانم شما خیلی زحمت کشیدید و رنج بردید تا مرا بزرگ کردید . اما من نتوانستم جبران کنم . امیداورم خداوندجزای خیرتان دهد،خواهشی که از شما دارم اینست که اگرخداوند نعمت شهادت را به من حقیرارزانی داشت بهیچوجه راضی نیستم برایم گریه کنید زیرا باشما دشمنان شادمی شوند.گشاده رو باشید تابااین کار مشت محکمی بردهان یاوه گویان بزنید. همسرعزیزم از تو می خواهم که مرا حلال کنی زیرا خیلی زحمت برایتاندرستکردم ، انشاءالله اگراین خدمت ناچیزمان پاداشی داشته باشدشما نیز درآن سهیم هستی . امیدوارم بچه هایم را خوب تربیت کنی و خوب تحویل جامعه بدهی .زیرا شمامادران هستید که با پرورش کودکانتان پاسداران نهضت خونین حسینی هستید .حمزه جان را از طرف من ببوسید، واو را همچون حمزه سیدالشهداء به جامعه تحویل دهید . زیرا حمزه نام مردی است که در تاریخ ثبت شدهو پاسداربوده است از برای اسلام و پیامبرو خاری بوده بر چشم دشمنان اسلام . واگرخداوند فرزندی عنایت فرمود نامش را حنظله یا رقیه بگذارید واگر به فیض شهادت رسیدم برایم گریه نکنید. از برادرعزیز و خواهران گرامیم تقاضای عاجزانه دارم و ازآنهامی خواهم اگرخداوندنعمت شهادت را به من ناقابل عنایت فرمود گریه نکنید و تا آنجاکه می توانید در تبلیغاسلام کوشا باشید و همیشه بیاد خانواده های شهدا باشید و به آنها کمک کنید. از طرف من ازتمامی اقوام وخویشان حلالیت بطلبید.و از آنها و از تمامی ملت حزب الله ایران می خواهم همانطورکه همیشه درهمه جاحضورخودشانرا در صحنه حفظ کرده اند بیشتر از پیش این حضور را حفظ کرده و پشت سر رهبرکبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی به مبارزه بی امان خودادامه دهند تا آنجاییکه دیگراثری از کفر و استکبارجهانی نباشد. تااینکه زمینه برای ظهور حضرت مهدی(عج)آماده شود، وایشان ظهور کنند ، چشم همه مردم دنیا به جمالشان روشن گردد و دنیا را پر از عدل و داد کند، چندجمله ای راجع به طلب کاریها و بدهکاری ها می نویسم . امیدوارمکه خداوند از سر تقصیرات هم

اصغر، دوم اسفندماه سال 1337 در روستای قناتغستان ماهان از توابع شهرستان كرمان زاده شد. پدرش علی، كشاورز بود و مادرش رخساره نام داشت. او تا پایان مقطع متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. سال1361، ازدواج کرد و صاحب یك پسر و یک دختر شد.
اصغر كارمند كمیته امداد بود که در دوران دفاع مقدس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
این جوان خوش‌غیرت، بیست‌ودوم بهمن‌ماه سال 1364، در اروندرود بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.

پیکر مطهر این شهید عزیز در قطعه 1، ردیف 10، شماره 17 گلزار شهدای كرمان به خاک سپرده شد.

//سردار محمدرضا حسنی‌سعدی نقل می‌کند:

اصغر دهقانی که ارادت خاصی به ائمه علیهم‌السلام خصوصاً امام حسین داشت، چند روز بعد از ازدواج، به همراه همسرش به گلزار شهدای کرمان می‌رود و به مکانی اشاره و می‌گوید: من در این‌جا دفن می‌شوم.
اصغر قبل از شهادت یکی از دوستانش را در خواب می‌بیند که او را صدا می‌زند و می‌گوید: چرا نمیآیی؟ نامه‌ای از امام حسین(ع) داری، بیا و نامه‌ات رابگیر.
چند روز بعد با عجله ساک خود را بسته و به جبهه می‌رود. او را در همان مکانی که قبل از شهادت مشخص کرده بود، دفن کردند.