بسم الله الرحمن الرحيم
اين وصيت نا مه ها انسان را مى لرزاند و بيدار مى كند .(امام خمينى )
ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون (قر آن كريم )گمان مبريد آنانكه در راه خدا كشته مى شوند مرده گانند بلكه آنان زنده اند و در خدايشان روزى مى خورند .
شهيد عزادار نمى خواهد بلكه ادامه دهنده راه مى خواهد .
همه روز خوف من است همه شب سخنم كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به كجا مى روم آخر ننمايى وطنم .
من خود نيا مده ام كه به خواست خودروم آنكه آورده مرا باز برد در وطنم با درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى وصيت نا مهخود را شروع مى كنم .
پدر و مادرم و برادر و خواهر در اين ساعت كه موفق شدم قلم را بر روى صفحه كاغذ جارى و وصيت نامه مى نويسم لحظه هاى آخر عمرم مى باشد كه هر دم و هر دقيقه منتظر هستم كى شهادت نصيبم خواهد شد و به خدا قسم هيچ باكى نداشته و مرتب از او (شهادت ) استقبال مى كنم .
مگرخون مناز خون هزاران جوان ديگر كه درخت اسلام را باور كردند رنگين تر است . خير
برادروخواهر بر من و بر تو است كه با نهايت كوشش خود از اسلام و قرآن و رهبر عزيزمان پشتيبانى كنم .
لحظه هاى آخر عمرم را مى گذرانم كه چند وصيت به پدر و و مادر و خواهرانم دارم .
پدرجان و مادر جان وصيتى كه بر شما دارم اين است كه اگر مى خواهيد روح مرا شاد باشد ابدا لباس سياه بر تن نكنيد و وقتى كه بر سر مزارم مى آييد اشك نريزيد .
من يكامانت بودم و از سوى خداوند آمده و بايد به سوى او باز گردم پس چه بهتر كه در سنگر جبهه با تركش و تير دشمن شهيد شوم .
وصيتى كه به برادرانم دارم مخصوصا برادر بزرگم ، اين است كه برادر جان خواهش مى كنم كه در راه برادرت كه همان راه انبياء و ولايت فقيه است ادامه دهيد و نگذاريد كه اسله گرم برادرت كه با آن قلب دشمنان اسلام را نشانه روى كرده بودم سرد شود برادر جان برو به جبهه ها و او را بردار و با دشمن زبون و ذليل بجنگ كه همانا او رو به شكست و نابودى است .
خواهشم از خواهرانم اين است كه هرچند كوچك هستيد مانند زينب پيام آور خون برادر خود باشيد و مانند زينب در برابر يزيديان زمان صبور باشيد .
د رآخر خواهشى كه از پدر و مادر خود دارم مرا در كنار پسر خاله ام دفن كنيد، چون هميشه در فكر او بودم كه چگونه مردانه جنگيد ، و مردانه به شهادت رسيد .
مسافر كـــــــــــــــر بــــــــلا ايـــــــــــرج حافظـــــــــــى والسلام عليكم برحمة الله و بركاته
دوم مرداد 1344، در روستاي اللهآباد از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرششهريار و مادرش خجسته نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در مهران توسط نيروهاي عراقي به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال 1378، در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه