بسمه تعالی
بیا مادر بکن شیرت حلالم، گلوله خورده بالای شالم/ خداقسمت کند دیدار حالم، که سربازدم جنگم خدایا، به زیر جبهه جنگم خدایا.
با عرض سلام خدمت خانواده ام. من اکبر ابراهیمی فرزند محمود اینگونه وصیت می نمایم خواهرم معصومه من این نامه را برایت می نویسم و فکر می کنم که آخرین نامه ام باشد از تو خواهر عزیزم می خواهم که نامه من را به دست پدر و مادر ندهی چون آزرده خاطر می شوند در همین جاوقت را غنیمت می شمرم و شما خواهرانم را به حفظ حجاب و پاکدامنی دعوت می کنم امیدوارم این نصیحت من را به خاطر بسپارید.اما مادر عزیزم من را ببخش و شیرت را حلالم کن و برایم دعا کن که من محتاج دعا هستم برمرگ من عزاداری و گریه نکنید که مرگ حق می باشد و شهید شدن در راه خدا افتخاری است که نصیب هرکس نمی شود. برمن سیاه نپوشید که مولایم و سرورم امام حسین (ع) سزاواراست . مادر و پدر بزرگوارم در این لحظات که فکر می کنم به دیار باقی خواهم شتافت و در همین جاهم از شما پدر زحمتکشم به خاطر زحمات زیادی که به دوش شما قراردادم سپاسگزاری می کنم امیدوارم من را مورد عفو خود قرار دهید . شما خواهرم من این نامه را در کردستان می نویسم که فکر می کنم مستحق شهادت باشم برای در 64/9/12 در اشرف دره بجنورد درشب هنگام خواب نیت کردم که آیا به شهادت می رسم یا به زندگی و در این دنیای فانی می مانم وخداوند هم در آن شب رحمت خودش را شامل حالم قرار داد و جا و مکان من را به من نشان داد به همین خاطر در 65/4/30 در کردستان مشغول به نوشتن چند خطی شدم تا برای یادبود باقی بماند شاید من هم شربت شیرین شهادت را نوشیدم ودر هر حال شهادت افتخار من است و آن را براین دنیای فانی و زجر آور ترجیح می دهم در آخر دیدارمان را در جهان دیگری به شما وعده می دهم فرزند و برادر شما اکبر خداحافظ و نگهدار شما باشد. 65/4/30
اکبر، یکم تیرماه سال 1345 در روستای دارسینوئیه از توابع شهرستان كرمان به دنیا آمد. وی تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و پس از آن به شغل صافكاری اتومبیل مشغول شد.
دوران سربازی وی مصادف با دوران جنگ تحمیلی بود و اکبر بهعنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت.
وی سرانجام در دوم شهریورماه سال 1365 در پیرانشهر (غرب کشور) بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه