اکبر ستار زاده بردسیری

نــام :
اکبر
نـام خـانوادگـی :
ستار زاده بردسیری
نـام پـدر :
غلامعباس
تـاریخ تـولـد :
1344
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه
بیوگرافی

يكم‌ فروردين 1344، در شهرستان بردسير به دنيا آمد. پدرش غلامعباس، كشاورز بود و مادرش گل‌نساء نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته انساني درس خواند و ديپلم گرفت، به عنوان سرباز ارتش به جبهه اعزام شد. بيست‌و دوم مرداد 1364، در شرهاني توسط نيروهاي عراقي  بر اثر اصابت‌ گلوله به ‌شهادت رسيد. مزار وي در زادگاهش واقع است.

بسمه تعالی بنام ایزدمنان که همه هستی از اوست که جان می دهد و جان میگیرد وسلام برحضرت ختمی مرتبت رسول گرامی حق و درود بر پیشوایان اسلام که ادامه دهنده راه احمدندو سلام بر روح حضرتامام خمینی (ره) و آروزی طول عمر برای حضرت آیت الله خامنه ای رهبرعظیم انقلاب اسلامی و سلام برشهدای صدر اسلام وانقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی. شهدا ایثارگرانی هستند که جان خود را در طبق اخلاص نهاده و آنرا فدای دوست ومعبود خود میکنند شهید اکبرستارزاده در اول فروردین ماه سال یکهزار و سیصدو چهل و چهار درروستای مخلص آباداز پدری بنام غلامعباس و مادری بنام گلنساء چشم به جهان گشود وکلبه ای مختصر را با تولدش منور ساخت .او درخانواده ای کشاورز دوران طفولیت و نوجوانی خویش را سپری کرد و درسال 1351 وارد مقطع ابتدایی  شد و پس از سپری شدن این دوره وارد مقطع راهنمایی درمدرسه راهنمایی شهید شبستری شد و سپس وارد مقطع دبیرستان دردبیرستان طالقانی رشته علوم انسانی شد و در سال 1363به اخذ دیپلم نائل آمد و داوطلبانه درآذرماهاین سال راهی خدمت مقدس سربازی بدون اینکه خانواده اش اطلاعی داشته باشند همین بس که پول همراه نداشته و از یکی از اقوام درکرمان قرض می گیرد. اخلاق و رفتار و روحیات شهید یک مسلمان به تمام معنی بودودرمراسم مذهبی شرکت می نمود و همیشه در فکر آسایش و کارگشایی همونوعان و مردم اجتماع بود و به هر طریق ممکن سعی داشت باری از دوش دیگران بردارد و تا حد ممکن افراد محتاج را یاری و مساعدت می نمود.در صحنه های انقلاب و تظاهرات شرکت می کرد . انگیزه حضور شهید حسن میهن دوستی و فرمان حضرت امام خمینی (ره) بود نامبرده دوره آموزش نظامی را در پادگان نزاجا گذرانید و سپس طبقه تقسیم نیروها در لشکر ذوالفقار رشته تکاوری راهی جبهه غرب کشور شد. با اینکه در جبهه  همیشه درگیری و فشار بعثیون عراقی ادامه داشت حتی کوچکترین حرفی و یا نوشته ای به خانواده و دیگران نمی گفت و همیشه گفته اش این بود انشاءالله نیروهای اسلام برکافران صدامی پیروز خواهند شد و خداوند حضرت امام (ره) را طول عمر عنایت فرماید که شاهد پیروزی سربازان و ملت ایران بر متجاوزان عراقی باشند. در آخرین مرخصی که وی به خانواده آمد در راه به برادرش گفته بود که شنوائیش را از دست داده است و در اثر صدای خمپاره های دشمن پرده های گوشش پاره شده است وخواهش کرده بود که به مادرش چیزی نگویند چون حتی راضی نمیشود که تا این حد باعث ناراحتی والدینش شود و هنگام عزیمتش حرکات و رفتار شهید با قبل فرق کرده بود و همیشه می گفت اگر خداوند ما را لایق شهید شدن بداند ازدل و جان به دیده منت داریم شهید اکبر ستارزاده همگی دوستان و آشنایان و کسانیکه با او همنشین بودند در فراغش گریان و گویی گمشدهی دارند و باورشان بود که او شهید شده است . بعضی از اقوام که روز پیش از خبر شهادت او به خانواده اش خبر داشتند شب را هیچ به مان نگفتند و تا اینکه صبح روز بعد یعنی 64/5/27 توسط یکی از اقوام خبر شهادت او را به خانواده ما دادند و ما در محل بسیج سپاه پاسداران حاضر شدیم و شهید را دیدیم و از خداوند منان آرزو کردیم که این هدیه ناقابل را بپذیرد .جبهه ای که شهید فوق در آن مشغول نبرد با بعثیون عراقی به قدری خطرناک بود طبق گفته شهید بعضی ازسست ایمانان تاب و تحمل این را ندارد و شانه از زیر بارمسئولیت خالی می کنند و یکی از اقوام به شوخی گفت تو هم مثل آنها باش مگرچه می شود خدا را شاهد می گیریم درجوابش گفت اگر ما هم مثل آنان شویم جلوی این از خدا بیخبران را کی سد می کند و ما با خدای خود پیمان بسته ایم تاآخرین لحظه زندگیمان همانجا خواهیم ماند یااینکه به فیض شهادت نائل بشویم و یا اینکه با پیروزی به خانه و کاشانمان باز خواهیم گشت خداوند همه خدمتگزاران به اسلام و جمهوری اسلامی ایران را هدایت و محافظت و طول عمر عنایت بفرماید. والسلام

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1364/05/22
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شرهانی
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *