بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
در شرایطی وصیت نامه خود را می نویسم که حس می کنم که به دانشگاه وارد شدم که مکتب آن شهادت است. خدا را شاهد می گیرم بر اساس وظیفه دینی و زنده نگه داشتن اسلام به جبهه نبرد حق علیه باطل آمدم. من یک سرباز اسلام هستم و اگر خداوند تأیید نماید خود را وابسته به حزب الله می دانم. تا آخرین قطره خون سعی می کنم تا همدوش سایر رزمندگان دین خود را نسبت به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه ادا نمایم. هوشیار و آگاه باشید. راه پاک شهیدان را دنبال کنید. نگذارید خونشان پایمال شود.پدر عزیزم دنیا زندانی بیش نیست برای انسان ها درود خداوند بر تو باد. پدر عزیزم امکان این است که جنازه من به دست شما برسد آنگاه بیاد شهدای کربلا بیایید و موقعی که ناراحت شدید به گلزار شهدا بروید. برادران مجاهد دعای توسل را از یاد نبرید. دوستان عزیزم جبهه ها را خالی نگذارید.
به امید پیروزی رزمندگان اسلام
خداحافظ
در همین جا شما را به خدای بزرگ می سپارم
در مورخه 1362/4/24
یکم فروردین 1344، در روستای رشکعلیاء از توابع شهرستان زرند چشم به جهان گشود. پدرش شکرالله (فوت 1348) کارگر شرکت ذغالسنگ بود و مادرش نصرت نام داشت. تا پايان مقطع ابتدایی درس خواند، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هشتم مرداد 1362، در مهران توسط نيروهاي عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر وی مدتها در منطقه به جاماند و پس از تفحص سال 1372، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردهشد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه