ایرج عباس زاده چهار فرسخی

نــام :
ایرج
نـام خـانوادگـی :
عباس زاده چهار فرسخی
نـام پـدر :
علی
تـاریخ تـولـد :
1339/01/01
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

ايرج عباسزاده بسم الله الرحمن الرحيم ؟؟؟خداوند توانا اين فرصت را در اختيارم قرار داده تا وصيت نامه خويش را بنويسم زيرا چيزى لازم است و من كه براى آزادى تو خاك عزيز وطن و ابقاى دينم جان خود را فدا مينمايم به اميدى كه مورد قبول پر ور دگار يكتا قرار گيرد . سخنى با تو خواهر عزيزم . فاطمه جان تو برايم به اندازه پدر و مادر بلكه بيشتر زحمت كشيدى و لى افسوس كه من حتى نتوانستم به اندازه سر سوزن جبران نمايم حال كه اين سطور را مى نو يسم اشك از چشمانم سرازير گشته زيرا من هنوز به كمك هاى تو و محبتهاى همسرم نياز داشتم . زيرا من هنوز سيراب از فداكاريهاى شما نگشته بودم ليكن ديگر فرصت نيست . خواهر عزيزو دلبندم اميدوارم مرا ببخشى زيرا به بخشش تو و همسرم سخت نياز دارم هرگز محبتهاى شما را فراموش نمى كنم و دائم ثنا گوى شما هستم . سخنى با تو همسر عزيز و فدا كارم . من در اين مدت كوتاه زندگى با تو كاملا از توراضيم كه اميد وارم خدا هم از تو راضى با شد اگر ميخواهى من در آرامگاه ابدى خويش راحت با شم بايدشجاع‌وصبور باشى همانند زينب (ع )زيرا اين تنها براى تو اتفاق نيفتاده است دنيا نبايد اسيرت كند و نميخواهم در سوگ من زندگى خويش را تباه سازى به مجرد اينكه همسر ايده‌آلت را يافتى تن به ازدواج همسرى كه مرد باشد و قدر عاطفه و محبت ترا بداند اگر فرزندم انشاء الله سالم به دنيا آمد اگر پسر بود اسمش را امير بگذار و اگر دختر بود آرزو و او را تحت تر بيت خويش قرار ده مبادا درد يتيمى را حس كند. من نتوانستم تو را خوشبخت سازم در حالى كه‌در فكر راحتى تو و خوشبختى تو بودم بنا بر اين اميد وارم در اين مدت كو تاه اگر ناراحتى از دست من ديدى مرا مورد عفو قرار دهى از قول من از تمام آشنايان و دو ستان طلب بخشش نما ئيد . اگر كسى ادعاى طلبى كرد بپر دازيد هر چند كه فكر مى كنم كسى نباشد اگر و قت كرديد عصر ها پنجشنبه بر سر قبرم بيلئيد و فاتحه اى طلب نمائيد و لازم به تذكر است كه برايم يك مراسم خيلى محقر بگيريد و بيشتر فكر نماز و روزه من باشيد . آ رزويم در آخرين لحظات زندگى اين است كه صبور باشيد و غم و غصه نخوريد و گريه و زارى و شيون نكنيد كه اينجورى من راحت تر هستم در صورت امكان قبرم را در اطراف خاك پدرم بگذاريد و در سنگ بسترم حك كنيد ((در اينجا كسى با كو له بارى از آرزو آرميده )) زندگى هر چه هست از آن خود شماست و تو اى خواهرم با همسرم همچون خواهرى مهربان باش و تا سر حد امكان به او محبت كن و اين را بدانيد بيشتر از آنچه فكر كرديد دوستتان دارم اميد وارم فرزندى سالم و دلير از من بيادگار بماند كه مايه افتخار باشد . همسر عزيزم مرا ببخش حال كه بياد زحمات و محبت هايت ميافتم دلم ميگيرد كاش كه خداوند ناله هاى دلم را بر آورد و تا ابد هر چه كه بخواهى بر آورد و هميشه شاد و سالم زندگى كنى خواهرم را بدست تو و تو را بدست خواهرم سپر دم و هر دوى شما را به دست ايزد يكتا ميسپارم . از قول من از جناب غفارى بخاطر زحماتى كه برايمان كشيدند سپاسگزارى كنيد انشاء الله جبران زحمات ايشان را خداوند نمايد. با شما خدا حافظى ميكنم و به آرزوى خوشى و خرمى شما با خيال آسوده به جبهه حق عليه باطل ميروم زيرا خداوند فرموده )(حب الوطن من الايمان )(. دوستدار ابدى شما ايرج عباسزاده 5/6/1360

بیوگرافی

ایرج، اول فروردین‌ماه سال 1339 در روستای چهارفرسخ از توابع شهرستان كرمان چشم به جهان گشود. پدرش‌ علی و مادرش بی‌بی‌فاطمه نام‌ داشت. ایرج تا سوم‌ متوسطه درس‌خواند و به ارتش ملحق شد. سال 1359، ازدواج ‌كرد و خدا به او و همسرش یک پسر عطا کرد.
گروهبان ‌یكم ارتش بود و بر اساس شرایط جنگی کشور باید برای حفاظت از مام میهن در جبهه حضور می‌یافت. این ارتشی غیور یازدهم شهریورماه سال 1360 در منطقه سرپل ذهاب بر اثر اصابت خمپاره شهید شد. تاكنون اثری از پیكرش به دست‌ نیامده است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1360/06/11
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
عـملیـات :
سرپل ذهاب
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
گلزار شهدای کرمان
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
1
ردیـف :
14
شـماره :
26

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *