بابك محمدي سليماني

نــام :
بابك
نـام خـانوادگـی :
محمدي سليماني
نـام پـدر :
مهدي
تـاریخ تـولـد :
1344
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

“بسم رب الشهدا و الصدیقین و الصالحین”

“و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون”

مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد “امام خمینی(ره)”

اسلام امروز به این شهیدان و شهید پروران افتخار می کند. خدایا اگر قابلیت دارم مرا قربانی راهت کن و با خون ناقابلم درخت اسلام را آبیاری بنما. سرانجام پس از ماه ها و سال ها از گذشتن از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران موفق شدم راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شوم .اما و اما خجالت می کشم در برابر مظلومانی که در تاریخ خون بار انقلاب اسلامیمان زیسته و ان را به پیروزی رسانده. اما سرانجام بدست کوردلانی که خود را به  آمریکا فروخته اند(منافقین) شربت شهادت نوشیدند.وصیت نامه بنویسیم. اولین چیزی که می نویسم به امت شهید پرور ایران می گویم اگر می خواهید در مقابل خون این شهیدان مدیون نباشید پشتیبان امام بوده.هیچ وقت از او جدا نشده و برای او دعا کنید تا انقلاب حضرت مهدی”عج”زنده بماند. والا در برابر خون شهدا مدیون هستید و کسی که جمهوری اسلامی و  امام را قبول ندارد اگر در این جمهوری اسلامی استفاده ای کند. شهیدان شکایت او را به خدا خواهند کرد و حتی اگر خودم هم به این درجه والا رسیدم.

اما شما ای محصلین ایرانی، سخنم به شما این است همان طوری که امام گفت ما از تحریم اقتصادی و محاصره نظامی نمی ترسیم اما از فرهنگ وابسته می ترسیم.پس اگر پیرو امام هستید وظیفه تان مشخص است و اگر نیستید باید به گورستان تاریخ واصل گردید توسط حزب الله(الا ان حزب الله هم الغالبون) و همان طوری که حدیث نبوی است که مداد العلما افضل من دما الشهدا. پس باید پشت سر امام تان قدم برداشته و در سر کلاس ها حاضر شوید که کمر دشمن را به این طریق می شکنید و ار شما درخواست می کنم هیچ وقت امام را فراموش نکرده و برای او دعا کنید و در ضمن علم تان هم لله باشد اگر علم تان همراه تزکیه نباشد هیچ به درد جامعه نمی خورد.

اما شما خواهران در حفظ حجاب تان بکوشید که در این برهه از زمان حجاب شما کوبنده تر از خون من است. زیرا دشمن در صورت بی حجابی شما است که سواستفاده کرده و ضربه به انقلاب می زند.

پدر و مادر عزیزم که در راه بزرگ کردن من زحمت ها کشیده اید تا مرا به اینجا رساندید اما من نتوانستم هیچ در مقابل کارهای شما خدمت کنم. اما تو ای مادرم که شیره جانت را به من داده ای و بسی شب ها و ماه ها و سال ها در راه من زحمت کشیده و مرا بزرگ کردید. اما من رفتم تا خودم را هدیه ای از طرف تو در راه اسلام و ناموسمان کنم تا در آخرت در مقابل حضرت فاطمه”س” شرمنده نبوده و در مقابل او خجالت نکشید. زیرا او هم در روز عاشورای 61 هجری علی اکبر هیجده ساله اش را از دست داد و تو هم امروز در سال 1362 یعنی 1138 سال بعد از آن اگر فرزندت را از دست دادی ناراحت نباش و از شما می خواهم اگر من شهید شدم برادران دیگرم را طوری تربیت کنید که در آینده به اسلام خدمت کرده و حتی اگر لازم شد. آن ها را هم در راه اسلام بدهید زیرا امام حسین”ع”علی اضغر شش ماهه را در راه اسلام داد.

اما تو ای پدرم که تو همچون مادرم برای من زحمت کشیده، امیدوارم مرا ببخشید و از شما پدر و مادرم می خواهم که مرا ببخشید زیرا بخشش شما مایه بخشش خداست و اگر من موفقیت به دست آوردم و شهید شدم، در مرگ من که مرگ با عزت است هیچ گریه نکنید. حتی یک قطره اشک هم از چشمانتان جاری نگردد و حتی لباس سیاه نپوشید و به جای گریه جشن بگیرید و باز هم می گویم برادرانم را طوری تربیت کنید که ادامه دهنده راه شهیدان باشند و به جای خدمت به اسلام، لطمه به اسلام نزنند. و اما تو ای برادر بزرگم”سیامک”از تو می خواهم در اولین وهله به اسلام و میهن خدمت کنی و بعد به پدر و مادرمان و حتی به جای من  هم خدمت بنما و نگذار آن ها با شهید شدن من ناراحت بشوند و برادران کوچکمان را چون علی اضغرها و علی اکبرها به کمک پدر و مادر تربیت نمایید و می خواهم که نگذارید هیچ وقت ناراحت باشند.تو به آن ها کمک و خدمت کن زیرا احترام پدر و مادر بر ما واجب است و من که رفتم اما توئی که باید به جای من خدمت کنی و در راه اسلام چون حضرت عباس حتی اکر لازم شد خودت هم بدنت را در راه اسلام بدهید.

اما تو ای یگانه خواهرم، از تو می خواهم در راه اسلام همچون زینب (س) عمل نموده و در حفظ حجابت کوشیده و به پدر و مادر خدمت کنی و به جای من هم خدمت کنی و هیچ ناراحت نگردی زیرا مرگ برای همه است.(انالله و انا الیه راجعون) و من هم در راه خدا رفتم و مرا ببخشید.اما شما برادران کوچکم امیدوارم درس بخوانید و با درس خواندنتان به اسلام خدمت کنید و بعد از آن پدر و مادرمان و حرف های آن ها گوش کرده و به آن ها احترام گذارده و خدای نکرده کاری نکنید که موجب ناراحتی آن ها شود.

در آخر از همگی شما(پدر و مادرم و برادران و خواهرم) می خواهم که مرا مورد بخشش و عفو قرار دهید و تنها دعا به جان امام کرده و طول عمر او را خواسته و در همین جا با شما خداحافظی می کنم.از کلیه اقوامم می خواهم که مرا ببخشند و در راه انقلاب کوشش کنند و در پایان اگر من شهید شدم از پدر و مادرم می خواهم دعا کنند که این هدیه از آن ها پذیرفته شود و در پایان می خواهم که مرا در قبرستان کناروئیه دفن نمایید.

به امید پیروزی اسلام بر کفر

بار الها به اسلام و مسلمین پیروزی عنایت بفرما.الهی آمین

خدایا رهبر ما را تا انقلاب مهدیت برایمان نگهدار.الهی آمین

خدایا توفیق عنایت فرما که به پدر و مادرمان بتوانیم خدمت کنیم.الهی آمین

بیوگرافی

زندگینامه شهید معظم بابک محمدی

دوم خرداد1344درروستای کناروئیه اسفندقه ازتوابع شهرستان جیرفت زاده شد پدرش مهدی کشاورزبود ومادرش شوکت نام داشت تاسوم متوسطه درس خواندبه عنوان بسیجی درجبهه حضوریافت سیزدهم آبان 1362درپنجوین براثراصابت گلوله به سر وچشم شهیدشد مزاروی درگلزارشهدای زادگاهش واقع است

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/08/13
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
پنجوين
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *