بعضی از مردانند که از جان خود در راه رضای خدا در گذرند و خدا دوستدار چنین بندگان است. (قرآن کریم)
با درود و سلام به امام زمان(عج) و سلام من بر حسین زمان کسی که به ما یاد داد:«بمیر و تن به ذلت نده» همانطور که امام حسین فرموده که«باید تمامی مسلمین آزاده باشند.» و سلام به این رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و سلام بر شهیدان به خون خفته و درود بر امت به پا خواسته و همیشه در صحنه. و سلام بر پدر و مادر گرامی و خواهران و برادرانم و خویشانم. این پیروزی شهادت من بر شما مبارک باد. این مایه سرافرازی شماست و از خداوند بزرگ و متعال می خواهم که در هنگام شهادت عنایتی کند که به فکر او باشم و از خداوند برایم طلب مغفرت کنید، چون من غرق در گناه بودم و به این اعتراف خود به گناه افتخار می کنم.
سلام بر تو پدر و مادر گرامیم، فرزندتان شجاعانه به شهادت رسید و به پیام امام حسین که در کربلا گفت:«هل من ناصر ینصرنی. آیا کسی هست که مرا یاری کند» لبیک گفتم و چه زیباست که انسان این چنین با معبود خود دیدار کند و به سوی او پرواز کند و شما نباید در شهادت من گریه کنید چون گریه شما دشمن را شاد و خوشحال می کند و شماها که در روز عاشورا به سر و سینه خود می زدید و حسین حسین می کردید و سیاه پوش می شدید، پس در عزای من برای علی اکبر و علی اصغرها و برای یاران باوفای حسین گریه و زاری کنید و از یاد خدا غافل نباشید که عذاب خداوند ما فوق عذابهاست و من هم چون وظیفه شرعیم بود، به یاری حسین زمانه شتافتم و یاران او را در جبهه ها یاری کردم و در این جا قرآن می فرماید:«وَ ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فِی سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَمِنَ الرِّجالِ وَ النِساءِ وَ الوِلدانِ.(نسا، 57) چرا در راه خدا و در راه آن مردم بیچاره، از مردها و زنها و بچه هائیکه در تحت شکنجه قرار گرفته اند نمی جنگید.» و شهید مطهری می فرماید دفاع از کشور و ملت ستمدیده جایز است بلکه واجب هم هست و ما باید به دنبال فرموده های قرآن و استادان پاک برویم که ستمکاران را نابود کنیم.
تو نیز خواهرم بتوانی پیام خون برادرت به ویژه شهدای کربلای ایران را زینب وار به نسل آینده و دیگر خواهران برسانی و تو برادر عزیز، اسلحه به خون آغشته مرا بردار و کلاهی آهنین بر سر گذار و با قمقمه ای پر از آب و خشابی پر از فشنگ و با ایمانی راسخ، بر قلب منافقین و کفار حمله ور شوی و تا نابودی آنها اسلحه را کنار مگذاری.تا ملت های شرق و غرب بدانند که فرزندان این ملت شهید پرور، از اسلام و قرآن خود چگونه دفاع می کنند و همین شماها […] را پرورش داده و به تمام کشورهای جهان صادر کرده وبرای ما و شما بسی افتخار است که در راه خدا به شهادت برسیم و مثل فرزندان سرمایه دار، در جای گرم و آسایش و خوشی، با بدترین وضع بمیریم. ما نمی خواهیم مثل اینها باشیم. روایت شده گناهکاران با روی سیاه و بدنی پر از خاک و کثیف وارد صحرای محشر می شوند و بر پیشانی آنها مهر بدنامی خورده می شود و کسانی که مومن و با تقوی و بی گناه بودند، با روی سفید و با روی خندان و با بدنی پاکیزه و بر روی پیشانی آنها مهر افتخار و بندگی خورده است و چهره ای شاداب دارند که وارد میدان می شوند.
پیامی به امت شهید پرور این است که از رهنمودهای امام استفاده کنند و با امام خود پیش روند، تا بتوانند حاکمیت الله را پیاده کنند و ما هر چه در جبهه ها داریم از شما امت حزب الله است و خداوند به شماها عزت و جلال بدهد و توفیق اخلاص عمل عنایت فرماید. در راه پیمایی ها و نماز جماعت ها و جمعه ها شرکت کرده و با همین وحدتی که بینتان به وجود می آید، می توانید مشت کوبنده ای به صدام و اربابانشان بزنید و شما بدانید که اگر تنم را قطعه قطعه کنند باز از امام جدا نخواهم شد.
و در آخر وصیتنامه، از پدر و مادر و خواهر و برادرانم و خویشانم که اگر من نافرمانی کردم، مرا ببخشید و حلال کنید و از همه برای من حلالی بخواهید و در فقدان من اشک نریزید. اگر شما خوشبختی مرا می خواستید بدانید من در این راه خوشبخت شدم. و مرا می توانید در بهشت معناصری جیرفت اگر شد پهلوی شهید […] به خاکم بسپارید و اگر نتوانستید شب های جمعه بر مزارم حاضر شوید، می توانید فقط یک فاتحه برایم بخوانید.
از بابت من مقدار 1000 تومان به فقرا بدهید و مقدار 20 تومان به پسر حاجی گلندام در ساردوئیه و مقدار 100 تومان به محمدمراد علی شریفی و مقدار 300 تومان به علی مشایخی بابت شیلنگ و قرض خودم و تعداد 43 روزه است که نگرفته ام و می توانید قضای آنها را بگیرید.
به امید فتح و رسیدن به قدس و باز شدن راه کربلا با سیل خروشان خون ماها و ظهور زود حضرت مهدی(عج) و دعا کردن به جان پیر جماران و پیروزی رزمندگان و شفای معلولین و آزادی اسرا و بخشش گناهان.
خداحافظ همگی شما
چه خوش باشد که با ایمان بمیرم به زیر سایه قرآن بمیرم
به حق حرمت قرآن ناسخ خدایا پاک و با ایمان بمیرم
61/11/10
ششم فروردين 1346، در شهرستان جيرفت به دنيا آمد. پدرش اصغر و مادرش عذري نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم اسفند 1363، در شرق رود دجله بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر او مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص پنجم اردیبهشت 1374، در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه