حاج محمدحسین ذهاب ناظوري

نــام :
حاج محمدحسین
نـام خـانوادگـی :
ذهاب ناظوري
نـام پـدر :
اکبر
تـاریخ تـولـد :
1335
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

مورخ 62/7/20

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ 

ترجمه: و انان که گرویدند و هجرت گزیدند و جهاد کردند در راه خدا و انان که جای دادند ویاری کرد ند ان گرو ه ایشنند گروندگان براستی برایشان راست آمرزش وروزی خوب . پرورد گارا برروان مقد س محمد و آل محمد رحمت فرست و مرزهای اسلام را از حمله دشمنان در پناه خود مصون و محفو ظ بدار . پروردگارا اینان که به ناحق بر مرزهای ما هجوم اوردند دشمن تو باشند و با تو سر جنگ دا رند پس تو هم با آنان بجنگ درآی . پروردگا را سربا زان ما درس تقوی و پر هیز بیاموز اگر قلم تقدیر تو فرمان شهادتشان رابه امضا رسا نید چنان کن که ابتدا مزه فتح را بچشند و دشمنان ترا به ذلت اسارت و شکست در اندا زند و بلاد مسلما نان را از شر اجانب ایمن دا رند و لشکر کفر را از مرزاسلا م برا نند (ازدعای امام سجاد برا ی رزمندگان پرتوان اسلام )

من امید وا ثق دار م که ملت ما تن به ننگ نداده و نخواهندداد وتا رژیم منحط بعث عراق سقو ط نکند از پای نمی نشینند شما هیچو قت از هیچ چیز هراس ندا شته با شید شما برای حفظ اسلام دارید جنگ می کنید (از سخنان فرمانده کل قوا امام خمینی) خدایا ،بار الها ، پرورد گارا ،معبودا ،معشو قا ،مولایم من ضعیف و ناتوا ن که تحمل درد ازد ست دادن پاهایم را ندا رم چگونه تحمل عذاب تو و فراق تو را میتوا نم بکنم . خدایا مرا ببخش از گناهان من درگذر تو کر یم ورحیم هستی . من با امام خمینی میثاق بسته ام و به اوفا دارم زیرا که او به اسلا م وقرآن و فادار است و اگر چندین بار مرابکشند وزنده ام کنند د ست از حسین زمانم نخواهید کشید . با در ود بی پا یا ن بریگانه منجی عالم بشریت قا ئم المنتظر المهد ی (عج)ونا ئب بر حقش حضر ت امام خمینی ورهبرکبیر انقلاب اسلا می و امید محر ومین ومستضعفین جهان و بزرگ مر جع جهان اسلا م وبا درود بر حضر ت آیت الله منتظری امید امام و امت شهید پرور و سایر علمای بزرگ اسلام و آیا ت عظام و مسئولین محتر م جمهوری اسلامی که به منزله بازوانی پرقدرت برای امام عزیزمان میبا شندوبا سلام برشهیدا ن راه حق و حقیقت ازصدراسلام تاکنون و جا نبا زان انقلاب اسلا می و مبارزین راه حق درسراسر جهان وصیت خود را آغازمی نمایم .

بسم رب الشهدا ءوالصد یقین بنده حقیر ذ لیل مسکین مستجیرخدا هیچی از خود م ندا رم که به ر شته تحریردرآورم وتو صیه و سفارش حقیر اینست که ازقرآن که همه اش نور پرو رد گا رلا یزالال است پند بگیرند و از رسول گرامی اسلام حضرت محمد بن عبد الله (ص)و خا ندان گرا میش ائمه اطهار علیهم السلام و ازسید الشهدا امام حسین (ع)سرور آزاد گان درس بیا موزند وشر ح زندگا نی ان حضر ت را مطالعه نما یندوببینند حسین (ع)چه راهی را انتخاب نمود و هدفش چه بود پیام امام حسین که پیام شهید است اینست . (انی لا اری الموت الا سعادة والحیا ة مع الظالمین الا بر ما ) آنجا که بخواهید زند گی بکنید با ظالم وستمگر آنجا که زند گی فقط خوردن با شد واب نوشیدن با شد و خوابیدن وزیربارذلتها رفتن با شد مر گ هزاران باربهتر از ز ند گیست ومردن تر جیح دارد . اگر چه دنیا بسیار قشنگ و زیبا ست و لی آن خانه آخرت هرچقدرکه د نیا قشنگ وزیبا با شد ازآن زیبا تر است اگر مال د نیا را د ست آخربا ید گذا شت و رفت چرا انسان نبخشد ؟چرا انسان به دیگران کمک نکند ؟چرا انسان خیر نر سا ند ؟و اگر این بدنها با ید بمیر د حتی اگر در بستر ودر مبار زه با یک بیماری باشد با ید بمیر د چرا انسان زیبا نمیرد ؟ پس کشته شدن انسان در راه خدا با شمشیر بسیار جلیل تر و زیباتر است.
از پدر و مادرم که تاکنون رنج و زحمت فرزندشان را کشیده اند و با وجود اینکه خانواده ای مستضعف بودیم مرا به مدرسه فرستادند نهایت تشکر و قدردانی را دارم و گرچه نتوانستم حتی جبران یک ساعت از محبتهای بی دریغ شما را بنمایم و در بزرگی هم برای شما جز ناراحتی و غم و غصه فراهم نمودن دیگر سودی نداشتم و انشاالله خداوند به شما اجر و مزد عنایت فرماید و دشمنان اسلام و دشمنان شما را اگر قابل هدایت هستند هدایت فرماید و اگر نیستند نابود و خوار و ذلیل گرداند. انشاالله تعالی اگر سعادت یاری کرد و شهادت در راه خدا نصیب بنده گردید گرچه لیاقت آن را ندارم، مرا در گلستان شهدای مسجد صاحب الزمان کرمان دفن نمایید و از همگی اقوام و آشنایان و دوستان بخصوص همسایگان طلب بخشش و عفو دارم و حلالیت می طلبم از برادران و خواهرم طلب عفو و بخشش می نمایم از آنهایی که در حق من و شما ستم روا داشته اند و همیشه در صدد آبروریزی و تهمت و غیبت و شکایت و حتی کتک زده اند بنده به سهم خودم حالا که بسوی الله می روم و انشاالله بلقا خدا نزدیک می گردم آنها را می بخشم و از خدا می خواهم که آنها را هدایت فرماید. ان الله بصیر بالعباد و از بنده هم اگر اشتباهاتی سر زده و احیانا ستمی در حق کسی روا داشته ام از همگان طلب حلالیت می نمایم و از همسرم نیز می خواهم که هر چه اتفاق افتاده و هر نوع ضربه ای که می خواسته در حق من و پدر و مادرم و برادران و خواهرم روا داشته بقول خودش هر تقاصی که در آخرت باشد تقاص زن و شوهری در این دنیاست خداوند متعال حکم کند. انشاالله تعالی او را نیز می بخشم و حلال می کنم و او هم اگر خواست حلالم کند و اگر بچه هایم را نگه می دارد که خدا به او اجر و ثواب جهاد فی سبیل الله را عنایت فرماید و اگر نخواست بچه ها را به پدر و مادرم بسپارد و اگر قبول نکردند به افراد خیرخواه و یا به بنیاد شهید بسپارد از پدر و مادرم و برادرانم می خواهم تا حد امکانشان اگر برایشان مقدر بود برایم نماز و روزه بخوانند و آنچه فکر می کنم بدهکار به کسی نیستم کسانی که ادعای بحق کردند که طلبی دارند در حد امکانتان ادا کنید وگرنه خدا انشاالله ادا خواهد کرد از همسرم و خانواده او توقع ندارم هیچ کار برای من انجام دهند و اصلا قلبا راضی نیستم آنها فقط حقی اگر دارند طلبشان را مطالبه کنند که آنهم هر چه قانون شرع اسلام اجازه داد رفتار نمایید و امید است که با ریختن خون حقیر در راه خدا همه چیز بین شما اصلاح گردد و قلبهایتان از هم صاف و پاک گردد و مقصر هر که می خواهد باشد بخود بیاید و دست از رذائل و پستیها بردارند و بدانند که همه باید بمیرند و روز حسابی هم هست و جور و ستم پایدار نمی ماند و همیشه حق پیروز است و باطل نابود خواهد شد همگی شما را بخدای بزرگ می سپارم و التماس دعا دارم و از شما می خواهم که دست از یاری حسین زمان خمینی بت شکن بر ندارید و اسلام را یاری کنید و از جان و مال در راه کمک به جبهه های نبرد نور علیه ظلمت دریغ نورزید و نگذارید خون شهیدان پایمال شود راهشان را ادامه دهید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.فرزند شما محمدحسین ذهاب ناظوری. 62/7/20

بیوگرافی

يكم خرداد 1335، در شهرستان كرمان به دنيا آمد. پدرش اكبر، كارگر بود و مادرش كبري نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه درس خواند و ديپلم‌‌ گرفت. سال 1356، ازدواج ‌كرد و صاحب سه دختر شد. معلم بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دوم آبان 1362، در مريوان توسط نيروهاي عراقي شهيد شد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس‌از تفحص سال 1367، در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش به ‌خاك سپرده شد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/08/28
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
مریوان
عـملیـات :
والفجر4
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
3
ردیـف :
10
شـماره :
9

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *