حبیب اله نمازیان

وی خردادماه سال 1378 در رزمایشی که به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر در منطقه عمومی دارنگون شیراز برگزار شده بود، دچار سانحه هوایی شد و به شهادت رسید.

با سلام به آقا امام زمان (عج) و درود به روان پاک و پر فتوح حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه در بهترين و حساسترين دوران زندگي ما به فرياد ما رسيد و راه درست و صراط مستقيم را به ما نشان داد، تا ما چقدر از اين نعمت بي انتها بهره ببريم و سلام به شما دوستان و همكاران گرامي و كم توقعم ، شمايي كه كليه ماموريتها و وظايف خود را با كمترين توقع براي رضاي خدا و راه او انجام مي دهيد هرگز ارزش كار خود را با چيزهاي اندك پايين نياوريد.اجر، مزد و پاداش خود را از او بخواهيد كه ثروتش بي انتها و كرامتش بي حد و وصف مي باشد. با يكديگر متحد باشيد كه در سايه اتحاد به همه اهداف مقدس خود كه همانا برقراري نظام اسلامي در كل جهان ميباشد خواهيد رسيد . دوستانم ، مايي كه ادعاي سربازي امام زمان(عج) را داريم بايد ارادتي خاص و مخلصانه نسبت به آقا و سرور خويش داشته باشيم. حركات و سكنات ما طوري باشد كه آقا ما را به سربازي خويش قبول فرمايد و ما افتخار اين را داشته باشيم كه در لشكر امام زمان(عج) باشيم. امشب بعد از خواندن نماز مغرب و عشاء تفألي به قرآن مجيد زدم و استخاره اي كردم و آيات 237 تا 245 سوره مباركه بقره آمد .(237- حافظوا علي الصلوات . . . و يبصط و اليه ترجعون -245) برخود واجب دانستم تجديد وصيت كنم و وصيت نامه ام را از نو بنويسم. قصد سفارش و توصيه را ندارم اما نكاتي است كه بايد حتماً تذكر بدهم و با اين زبان الكن و قلم قاصر بگويم و بنويسم تا انشاءالله درآينده بعد از من آغازي باشد براي كليه كساني كه هستند و از نعمات الهي استفاده مي نمايند دوستان عزيزم! شهادتِ جديري، آليان برين و رضا ياسيني براي ما سرمشقي باشد و آغازي باشد براي تحولات دروني و ظاهري ما. آنها رفتند و اين خط پاياني ندارد و تك تك ما اگر لياقتش را داشته باشيم و به اين حد رسيده باشيم كه خداوند ما را بپذيرد خواهيم رفت.”پس از كنون ، از همين حالا گريه و زاري را كنار بگذاريد بيايد منطقي فكر كنيد، به دانش خود بيفزائيد، به مصنوعات خود بيافزائيد، ادعاها را كنار بگذارید

حبيب‌الله فرزند عباس، اول خردادماه سال 1343 در کرمان و در خانواده‌ای متولد شد که کسب روزی حلال در آن حرف اول را می‌زد، کسی نماز اول وقت را فراموش نمی‌کرد و فرزندان از همان کودکی با مسجد، قرآن و محبت نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) آشنا می‌شدند.
در دوران تحصیل همیشه جزء شاگردان ممتاز بود و دوران دبیرستان او مصادف با اوج فعالیت‌های انقلاب به رهبری امام خمینی بود.
حبیب‌الله با تمام توان در همه تظاهرات و برنامه‌های انقلابی شرکت می‌کرد. بارها توسط ماموران رژیم پهلوی مورد ضرب و شتم قرار گرفت، اما شجاعانه ایستاد و مبارزه کرد تا این‌که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
بعد از آن با تشکیل بسیج مستضعفین، به عضویت این نهاد نوپا درآمد. دیپلم که گرفت در کنکور سراسری دانشگاه‌ها شرکت کرد و به خاطر علاقه‌ای که به خلبانی داشت، سال 1361 وارد دانشكده افسري امام علي شد. طی مدت تحصیل، بارها به جبهه رفت.
خلباني بالگرد را در شیراز آموخت سپس به مركز آموزش خلباني هوانيروز اصفهان اعزام شد و دوره تخصصي خلباني بالگرد جنگي كبرا (209) را با موفقیت طی کرد.
حبیب‌الله پس از این دوران ازدواج و مدتی در پایگاه هوایی مسجدسلیمان خدمت کرد و پس از آن سال 1371 به هوانیروز کرمان منتقل شد. او در عملیات‌هایی که بر علیه اشرار و قاچاقچیان و سودا گران مرگ در منطقه جنوب‌شرق کشور انجام می‌گرفت، فعالانه و عاشقانه شرکت می‎کرد.
مجدداً سال 1376 جهت طی دوره استاد خلبانی بالگرد جنگنده كبرا به مركز آموزش شهيد وطن‌پور اصفهان اعزام و با رتبه ممتازي فارغ التحصيل شد.
وی خردادماه سال 1378 در رزمایشی که به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر در منطقه عمومی دارنگون شیراز برگزار شده بود، دچار سانحه هوایی شد و به شهادت رسید.
از وی یک پسر و یک دختر به یادگار مانده است.