حسن حسنی سعدی

این جوان باغیرت روستایی سرانجام هشتم مردادماه سال 1362 در عملیات والفجر3 در مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

پیکر حسن مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال 1399 بعد از 37 سال تشییع و در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.

حسن، یکم آذرماه سال 1331 در روستای سعدی از توابع شهرستان کرمان دیده به جهان گشود. پدرش محمدعلی، کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. او تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند و پس از آن به کار مشغول شد.
سال 1352 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. او کشاورز بود که با آغاز جنگ تحمیلی به‌عنوان بسیجی راهی جبهه‌های نبرد شد.
این جوان باغیرت روستایی سرانجام هشتم مردادماه سال 1362 در عملیات والفجر3 در مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

پیکر حسن مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال 1399 بعد از 37 سال تشییع و در قطعه 2، ردیف 3، شماره 6 گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
برادرش جواد نیز به شهادت رسید.

همسرش نقل می‌کند:
اواخر خردادماه سال 1363 بود که حسن به جبهه رفت. طی 40 روزی که در منطقه بود، فقط یک‌بار تماس تلفنی داشت و توانستیم از حال او باخبر شویم. پس از مدتی که کلاً در بی خبری بودیم، شنیدیم که هم‌رزمان او که در عملیات والفجر 3 شرکت داشتند از منطقه برمی‌گردند. برای گرفتن خبری از حال حسن، به دیدن آن‌ها در ورزشگاه میدان باغ ملی کرمان رفتم ولی هر کدام چیزی می‌گفتند. یکی می‌گفت اسیر شده، یکی می‌گفت مفقود شده و … و سال‌ها این بی‌خبری ادامه داشت تا زمانی که آزادگان از زندان‌های رژیم بعثی صدام آزاد شدند. وقتی اسرا آمدند و حسن و جواد بین آن‌ها نبودند، فهمیدم که شهید شده‌اند. پدر و مادر حسن که دایی و زن دایی‌ام هستند، خیلی با ایمان و صبور بودند. آن‌ها می‌گفتند خب جنگ و دفاع بوده و مردها وظیفه داشتند به جبهه بروند و از کشور و انقلاب و ناموس خود دفاع کنند.