بسمه تعالی
به نام خداوند بخشنده مهربان با سلام و درود بر تمام پیامبران برحق الهی از حضرت آدم(ع) تا حضرت محمد خاتم انبیا(ص) و با تقدیم عرض سلام به پیشگاه حضرت مهدی(عج) یگانه منجی عالم بشریت و با تقدیم عرض سلام به نائب برحقش حضرت امام امت خمینی کبیر ناخدای کشتی پرتلاطم نهضت انقلاب اسلامی ایران از 15 خرداد تا 22 بهمن 57 و از اول جنگ تحمیلی تا امروز که ما رزمندگان ایران در جبهه های حق علیه باطل می جنگیم. بنده از تمام مردم شریف ایران مخصوصا برادران بلوردی عاجزانه می خواهم که به یاری رزمندگان اسلام بپا خیزند و امام امت را تنها نگذارند و با رفتن خود به جبهه ها مشت محکمی بر دهان ابرجنایتکاران جهان و دوستان داخلی و خارجی آنها بکوبند و چشم آنها را کور کنند و به دشمنان از پشه کمتر انقلاب اسلامی ایران تذکر می دهم که دست از نیرنگ روبه صفتانه خود بردارید و کارها را بسپارید به دست اسلام و یاوران اسلام. شما کافران مانند موش به سوراخهای خود بروید و منتظر خشم مردم و خدای بزرگ باشید تا اینکه یاوران اسلام دستشان باز باشد و برای اسلام و مسلمین خدمت نمایند. از پدر و مادر خود می خواهم که مرا ببخشند و حلال نمایند. ای مادر مهربان سوگند می دهم تو را به خدای یکتا و بخون پاک شهیدان در مرگ من گریه نکنید و ای همسر مهربان تو را به خدای بزرگ سوگند که فقط برای رضای خداوند مانند حضرت زینب(س) صبر کن و از دو نور چشمم به خوبی پذیرایی کن. و ای مادر عزیز حکیمه را بدست تو و تو را بدست خدا می سپارم و در عوض گریه شربت و شیرینی بدهید که خداوند بشما طاقت داد و نذر شما به پیشگاه یزدان پاک مورد قبول قرار گرفت. از دوستان و همرزمان خود می خواهم که شبهای جمعه به مزارم بیایید و مرا شاد کنید. ای برادر مهربان علیجان در مرگ من مبادا اشک از چشمهایت سرازیر شود. بخدا سوگند من راضی نیستم و به مادرت هم بگو که گریه برای من نکند. ای برادر و ای همرزمم و ای همسنگرم احمد میرشکارپور به این وصیت نامه من که در پیش تو می باشد عمل کن. ای همسنگران مرا در شبهای جمعه تنها نگذارید همچنین ای امت حزب الله بلورد مرا از شهید معصومی دور نکنید و در آخر تنها سفارشی که به شما ملت دارم این است که امام امت را تنها نگذارید و راه شهیدان را ادامه دهید و جبهه ها را خالی نگذارید. ای ملت شهیدپرور بلورد بگویید به افرادی که در گوشه و کنار زخم زبان می زنند بدانند این عزیزان خداوند در جبهه ها در روز و شب در زیر رگبار دشمن در کوهها و دره ها در شبهای تاریک با خدای خویشتن راز و نیاز دارند و به شما می گویند بشتابید تا اینکه از این فوض عظیم بهره مند شوید و بی بهره نباشد تا اینکه در پیش فاطمه زهرا(س) و امام حسین(ع) و علی اکبر(ع) روسفید باشید نه اینکه سرافکنده بمانید. ای دایی مهربان شما بزرگید و عقل شما هم بزرگ می باشد. خواهرت و علیجان را در بر بگیرید و آنها را نصیحت کنید برای اینکه برادرم قلبش درد می کند و به خانواده و فرزندان من سرکشی کنید و آنها را دلداری بدهید و باز به همسرم عرض می کنم که برای خدا با مشکلات مبارزه بکنید و برای رضای او صبر را پیشه خود قرار دهید در پایان از همگی خداحافظی می کنم و شما را بخدا می سپارم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سوم تير 1336 ، در روستاي بلورد از توابع شهرستان سيرجان به دنيا آمد. پدرش باباجان، كشاورز و دامدار بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. بنا بود. سال 1360 ازدواج كرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و یکم دي 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و دست، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه