حسین حسینی صباغ

نــام :
حسین
نـام خـانوادگـی :
حسینی صباغ
نـام پـدر :
علی
تـاریخ تـولـد :
1344
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسمه تعالى

ان الله اشترى من المومنين انفسهم واموالهم بان لهم الجنة يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون ويقتلون وعدا عليه حقا فى التوراة والانجيل والقرآن ومن اوفى بعهده من الله فاستبشرو ببيعكم الذى بايعتم به وذالك هوالفوز العظيم .
همانا خدا خريدارى مى كند از اهل ايمان جان و مال را به بهاى بهشت آنها درراه خدا جهاد مى كنند كه دشمنان دين را به قتل رسانند ويا خود كشته شوند اين وعده قطعى است بر خدا وعهديست كه در تورات وانجيل وقرآن ياد فرموده واز خدا با وفاتر به عهد كيست اى اهل ايمان  شما به خود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت وپيروزى بزرگى است
< ايه 110تا 111سوره توبه >

تاريخ 24/4/62
اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد ؟
اى جوانان مبادا در غفلت بميريد كه على (ع) در محراب عبادت شهيد شد
مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه على اكبر حسين درراه خسين باهدف شهيد شد ؟
وصيت به پدر ومادر وخواهر وبرادرشروع مى كنم .
اى پدر ومادر و خواهرم و برادرانم مبادا وقتى كه خبر شهادت مرا شنيديد بر من گريه كنيد  پدر جان دوست دارم مرا در پهلوى همدوست و همسنگرم على گلستانى و حسين محمدى بخاك بسپاريدم .
پدر جان از قول من بگو هركس با انقلاب مخالف است با خدا مخالف است و با من مخالف است زيرامن بايد برادران راه مرا ادامه دهيد تا ظهور حجة ابن الحسن العسكرى امام زمان ((عج) شهادت يك افتخارى است كه نصيب من نمى شود .
مادر گرامى من مى دانم زياد براى من زحمت كشيدى ، مرا در راه خدا قربانى مى كنند .
وتو اى مادرم تو از خدا بخواه كه قربانى تو را  قبول بفرمايد ومبادا در مزار من گريه كنيد .
و من با همه شهداء يكى است  تو هم نگاه به آن مادران شهداء بكن و تو مادران شهداى را دلدارى ده ؟؟؟ وتو مادرم در سر نماز امام را دعا كن ونماز به خواهر كوچكم كاملا ياد ده واز قول من  به خواهرم بگو حجاب آن است با خون سرخ من چادرى مشكى بر سر توست و تو با اين چادرى مشكى سايه اى بر قبر من مى اندازى  آن سايه حجاب است ونه تو خواهران اسلامى من به همين طور باشند كه حجاب را رعايت نمايند والسلام .
اى مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خدا نمى توانيد جواب زينب (ع) را بدهيد كه تحمل 72 تن شهيد را نمود وهمه خانواده ها مانند خانواده وهب ميمانند كه جوانان آنانرا به جبهه ها ى نبرد حق عليه باطل بفرستيد زيرا مادر وهب فرمود  سرى را كه در راه  خدا دادم پس نخواهم گرفت حضورتان را در جبهه هاى حق عليه باطل ثابت نگه داريد
سلام مرا به رهبر عزيز برسانيد و بگوييد تا قطره خونم سنگر اسلان را ترك نخواهم كرد با خداوند پيمان  مى بندم كه در تمام عاشوراها ودر تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشم وسنگر او را خالى نكنم تا هنگامى كه همه احكام اسلام در زير پرچم اسلامى امام زمان (عج) به اجرا در ايد
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار  ازعمر ما بكاه و بر عمر او بيفزا.
پدر جان اگر من شهيد شدم در كنار قبر على گلستانى و محمدى دفن كنيد و در مزار من گريه نكنيد كه باعث نا را حتى من است اگر من شهيد شدم  من را از جهادآباد ببريد  و من ارزو دارم كه مرا در سر فلكه زمين بگذاريد و بلند كنيد

بیوگرافی

نهم تير 1344 ، در روستاي مهدي‌آباد از توابع شهرستان رفسنجان چشم به جهان گشود. پدرش علي، كشاورزی می کرد و مادرش حيات نام داشت.. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. او نيز كشاورز بود.. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در مهرا ن توسط نيروهاي عراقي به شهادت رسيد. پیکر وي مدتها در منطقه برجا ماند و سال 1373 پس از تفحص، در روستاي علي‌آباد تابعه شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1362/05/08
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
مهران
عـملیـات :
والفجر3
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *