حسین زکی زاده قریه علی

بسم الله الرحمن الرحیم
متن وصیتنامه برادر حسین زکی زاده از نیروی مقاومت بسیج شهرستان زرند(سیریز)

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون(سوره آل عمران آیه 169)
گمان نبرید کسانیکه در راه خدا  کشته می شوند، مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدایشان روزی می گیرند.
ما برنده جنگیم و از جنگ نمی هراسیم ، اگر بنا باشد حقمان را در بغداد بگیریم تا بغداد پیش می رویم.(امام خمینی)
من نیز با  اعتقاد و  ایمان به امام خمینی و سخنان بهتر از گوهرشان به جبهه آمده ام و اگر قرار باشد تا آخرین نفس و آخرین قطره خون اینجا بمانم حتما تا آخرین نفس مانده و می جنگم.با درود و سلام بی پایان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی جملاتی را تحت عنوان متن وصیتنامه آغاز می کنم:
اولن صحبت من به پدر و مادرم می باشد و به آنها می نویسم که ای پدر و مادر عزیز و بهتر از جانم اگر با تفنگ قلبم را سوراخ کردند یا وقتی ترکش خمپاره مغزم را متلاشی کرد یا زمانی قطعه قطعه گوشت بدنم را از زیر تانک بیرون آوردند یا اگر اسیر دشمن تجاوزگر شدم اصلا برای من ناراحت نباشید زیرا من راه خود را خوب انتخاب کرده ام و این راه با را توکل به خداوند متعال ادامه می دهم.من آمده ام تا قلب دشمن را به نشانه بگیرم و متلاشی کنم تا دیگر فکر حمله به خاک مقدس سرزمین من ایران را نداشته باشد. حال هر چه می خواهد سرم بیاید فرقی نمی کند. هرچه باشد من افتخار می کنم . دوست دارم که کفنم را با خون گلگون کنم. آری پدر و مادر گرامیم از شما می خواهم همیشه وحدت کلمه را حفظ کنید و تا زمانیکه زنده هستید امام را دعا کنید زیرا هرچه داریم امام به ما داده دین، ایمان، ایثار.
از خواهر و برادرانم می خواهم که برای من هیچ گریه نکنند. زیرا گریه برای من دل دشمن را شاد می کند. ولی من می خواهم همیشه دشمن خوار و زلیل باشد. از تمام اعضاء خانواده می خواهم همیشه بیاد رزمندگان اسلام باشند و همیشه به آنها کمک کنند و مهمترین وصیت من این است که نماز را در هر گونه شرایطی بجا آورید زیرا نماز است که انسان را به مراحل بعدی دین و اسلام راهنمایی می کند.
از جوانان نیرومند کشور می خواهم که دنباله رو راه ما باشند و کسانیکه می توانند در پشت جبهه در سنگرهای دیگر مانند مسجد، علم و دانش به مردم کشور کمک کنند زیرا اجر آنها نیز کمتر از کشته شدن در راه خدا نیست.

در خاتمه از ملت بزرگ و سرافراز ایران می خواهم که به وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنند زیرا در این صورت هیچ نیرویی نمی تواند در بین آنها وارد شود یا به کشور تجاوز کند.

به امید پیروزی رزمندگان سلام در تمام جبهه های نبرد حق علیه باطل و به امید زنده بودن امام خمینی تا ظهور حضرت مهدی (عج)
نامه نوشتم خیلی غمگین بود        پایین نامه امضایی از خون بود
حسین زکی زاده قریه علی. اعزامی از سیریز زرند

سيزدهم ‌شهريور 1345، در روستاي ده‌علي از توابع‌ شهرستان كوهبنان چشم به‌ جهان گشود. پدرش اكبر، كارمند راه‌آهن ‌بود و مادرش ‌فاطمه‌ نام ‌‌داشت. تا پايان مقطع راهنمايي ‌درس‌ خواند، به‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست‌ودوم ‌فروردين 1362، در فكه ‌بر اثر اصابت تركش‌ خمپاره شهيد شد. پيكر وي‌ مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال 1378، در گلزار شهداي روستای سيريز تابعه شهرستان زرند به خاك‌ سپرده شد.