حسین شریفی راد

بسم رب الشهدا و الصدیقین
هان اهل قلم قلم تفنگ است امرور / برگیر سلاح خود که جنگ است امروز
برخیز که بسی بهانه سنگر گیریم / در خانه به هر بهانه ننگ است امروز
تقدیم به هر قطره اشکی که در سحرگاه بی طپش در شهادت فرزندی از اسلام بر بستر سجاده منتظران حقیقت می چکد. تقدیم به هر قطره خونی که در صبحگاه پرطپش پیروزی حق برای اعتلای اسلام بر خاک سیاه سنگر می چکد. چند سالی است که شاهد فاجعه آمیزترین فجایع به سرکردگی آمریکای جنایتکار و به بازی گیرترین جیره خوار بر ملت مسلمان ایرانیم. چه غنچه هایی که از اوان شکفتگی خویش پرپر شدند و جاودانه شکفتند و چه گلهای نوشکفته ای که راه همیشه شکفتن را […] دادند و رفتند. خدایا بار دیگر قلم چوبی بر روی کاغذ می لغزد و می خواهد گوشه ای از زندگی سرداری از لشکر امام زمان را وصف کند. آری حسین شریفی، قائم مقام تدارکات لشکر ثارالله.
حسین جان چه نیکو پر گرفته ای در حالی که سه فرزند به یادگار گذارده ای. علیت را درس […] صداقت داری که اسلحه به زمین افتاده […] و سعیده ات را درس […] چون زینب پیام آورت باشد.
مادرت را درس پایداری دادی تا همچون مادر ابوالفضل عباس علیه السلام به تو افتخار کند. پدرت را درس شهامت دادی تا همچون مولایت امام زین العابدین راهت را ادامه دهد. چه خوب نامی برایت برگزیده اند که شایسته این نامی ولی چه زود رفتی و چه زود پر گرفتی. کدام گوشه زندگیت را وصف کنم زندگی که سراسر درس و آموزنده بود.
شهید بزرگوار و دلسوز انقلاب رهرو رهبر انقلاب 26 سال قبل در 17 ماه شعبان پا به عرصه وجود گذاشت.
دوران طفولیت را در خانواده ای مذهبی  تربیت یافت و قبل از راهیابی به مدرسه مقداری از قرآن را فرا گرفت در سن 7 سالگی راهی مدرسه گردید و تا سال دوم راهنمایی درس خواند و به علت […] خانوادگی و امرار معاش اقدام به تحصیل نمود مدت سه سال درب مغازه ای شاگردی نمود سپس در بندرعباس مشغول به کار گردید و مدت 2 سال نیز آنجا کار کرد و بعد راهی انجام وظیفه خدمت زیر پرچم گردید.
با شروع حرکت های اولیه انقلاب دست از خدمت زیر پرچم کشید و به ندای امام پاسخ داد و با پیروزی شکوهمند اسلامی شهید عزیز پرتلاش […].
از همان روزهای اول جنگ در جبهه حضور داشت اصلا می توان گفت که زندگی خود را در جنگ گذراند. شهید بزرگوار فردی دلسوز و پرتلاش بود از هیچ کوششی در راه انقلاب فروگذار نمی کرد. دست هیچ مستمندی را رد نمی کرد به روحانیت علاقه خاصی داشت و از ابتدا با […] لیبرالیسم بنی صدری مبارزه می کرد و با کسانی که علیه روحانیت تبلیغات می کردند برخورد می کرد و همیشه می گفت تنها روحانیونند که می توانند اسلام و خط امام را در کشور […] نمایند و وظیفه هر مسلمان  این است که روحانیت را تقویت نماید.
اخلاص شهید را نباید از یاد برد و بقول یکی از دوستانش رمز شهادت او اخلاصش بود. به عبادات و نماز جماعت و جمعه اهمیت خاصی قائل بود و بالاخره بعد از چندین سال مبارزه و جهاد و شرکت در اکثر عملیاتهای مختلف خورشید فروزان او طلوعی دگر آغاز کرد جسم خاکیش را به ما سپرد و روحش به ملکوت اعلا پیوست.
در صبحگاهی که فردایش میلاد باسعادت امام زمان بود در زادگاهش به خاک سپرده شد و به این ترتیب استاد مخلص و تلاشگر خستگی ناپذیر عاشقانه بسوی معبودش پر کشید و راه و هدفش را بر جای گذاشت و زبان حال […] دلباخته اش این بود:
اگر قانون حاکم بر نظام هستی […] این نمی شد که روح […] من در قفس تنگ خاکی برای مدتی معین بماند من این قفس را می شکستم و به مدت یک چشم بر هم زدن آن روح بلند پرواز من در این قفس تنگ درنگ نمی کرد.
آری خاک سیاه مجنون و شلمچه که با خون سرخ مجنونهای این مکتب گلگون شد چشم به راه عشاقی است که کارکردن در […] اباعبدالله را تا کوی یار تا کربلای خونین  یاری کنند و […] در انتظار شیرمردانی که میله های قفس را بشکنند و آزادش کنند و کربلا را انتظار شیعیان حسین علیه السلام.  

هفدهم دي 1335، در شهرستان رفسنجان متولد شد. پدرش عباس، مغازه‌دار بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پايان ‌مقطع راهنمايي درس ‌خواند. سال ‌1358، ازدواج‌ كرد و صاحب يك پسر و دو دختر شد. پاسدار بود، بيست و يكم فروردين 1366، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به دست، قلب، سر و پهلو، شهيد شد. پيكر وي را در روستای جعفر آباد زادگاهش به خاك سپردند.