حمدالله سلیمانی ساردو

به نام خداوند شهيدان ورهروان راه مقدسشان 

خدايا درهاى رحمتت را بر يكتا پرستان خود مبند ومشتاقان خود را از نظر به ديدار جميل خويش محجوب مفرماى .خدايا دست خود را به دامان كرم تو آويخته ايم و براى رسيدن به عطاهاى تو آرزوى خويش گستردم . پس به پاكى يگانگى خود پاكم گردان و مرا از بندگان بر گزيده ات قرار ده.اى كه وقتى بنده اى چيزى از تو خواست به او عطا مى كنى وهنگامى كه چيزى را كه در خاطر اوست آرزوكند او را به آرزويش مى رسانى .نه وقتى كسى به تو روى آورد اورا به خود نزديك مى كنى و ميان او و خود فاصله اى نگذارى.

.خدايا كيست كه از سر خواهش پذيرايى به  درگاهت فرود آمد وتو از او پذيرايى نكرده باشى وكيست كه با دل اميد وار به پيشگاهت بايستد و تو به او احسان نكرده باشى .آيا شايسته است كه مرا به آرزوى ديرينه ام كه رسيدن به جوار مقدست است نرسانى مرا با اوليائت همنشينى نكنى خدايا آرزويم را براور كه تو بر هر چيز آگاهى آمين يا رب العالمين .

خداوندا ما را به ياد خود مشغول ساز واز خشمت در امان دار وبه  رحمت خويش از عذابمان رهايى ده .بخشايش خود را روزى ما گردان و از راه بزرگوارى با ما به نيكويى رفتار كن كه تو به  دلها نزديك  ودعاى ما را اجابت مى كنى .عمل به طاعتت ومرگ برآيين وسنت پيامبرت را كه درود بر او وخاندانش باد نصيبمان كن مرا وپدر ومادرم را بيامرز وبه آندو رحمت فرست كه در كودكى پرورش كار من بوده اند نيكو كاريشان را پاداش ده و گناهشان راببخش .

سلام برشما اى خاندان نبوت و جايگاه رسالت ومحل فرود امدن فرشتگان  سلام بر امامان هدايت وروشنى بخش تاريكى ها ،ونشانهاى پرهيز كارى وصاحبان خردمندى وهوشيارى ،پناه گاه عالميان ووارثان پيامبران ،عاليترين نمودارو بهترين دعوت ،جهت هاى خدا بر اهل دنيا وآخرت رحمت وبركت خدا نثارتان باد اى اولياء و احبان خدا.

اى رهبر عزيزم اى اسوه تقوى وفضيلت ،اى سلاله پيامبر ،اى فرزند عزيز زهرا واى ابوذر زمان واى بت شكن قرن ابراهيم واى حامى محرومان دربند اسارت واى دشمن ستمگران وظالمان ،اى روح الله سلام خدا وفرشتگان خدا وهمه انس وجن بر تو اى نايب مهدى اى مهدى واى آخرين فرستاده رحمت تو را به جان مادرت زهرا نايبت خمينى كبير را يارى فرما .

پدر جان تو كه سالها رنج بردى ومرا بزرگ كردى جز اين نبوده كه ادامه دهنده خط سرخ حسين باشم ودر راه رسيدن به آن به شهادت برسم خدايت جزاى خير دهد كه تو چنين  بودى كه خدامى خواست وخدايت صبر دهد كه تو هم صبرى دارى چرا كه خدا گفته كه ان الله مع الصابرين .

مادر جان اكنون روى سخنم با توست كه همدرد فاطمه اى ،همنام زينب مباركت باد كه چون زينب خواهى بود اما مادر جان بياد آورى روزى را كه مى گفتى قربان دردهاى دلت زينب جان ،هم اكنون مى توانى احساس كنى ،درك كنى كه زينبت چها كشيد وتو هم چون او صبور باش زارى مكن تا زينب قدر تو رابداند .
خواهرانم اميدم اين است كه نداى زينب را لبيك بگوييد واز ميراث زينب كه حجاب است پاسدارى كنيد چنا ن باشيد كه او ،وچنان گوييد كه او گفت وخداى او گفت .

برادرانم چنان خود را به آيين مقدس رهايى بخش اسلام عزيز خود را وفق دهيد ودنبال انچه باشيد كه اولياءخدا واوصياءاو گفتند واعمال خود را با قوانين الهام بخش مكتب وحى ونبوت وقرآن مطابق سازيد كه حزب خدا پيروز است وخدا شما را از حزب خود قرار دهد  از شما همه كه وقت محترمتان را با گفتن مسائل نا قابلى گرفتم تقاضاى عفو مى كنم واز همه اقوام ودوستان عاجزانه مى خواهم كه به خاطر خدا هر بدى كه از من ديدهاند عفو كنند از شما مى خواهم كه مرا در بهشت معناصرى پايين قبر محمد دفن كنيد .

اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمدا رسول الله واشهد ان علياولى الله

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

ذليجان 15/10/61 بنده وحقير خدا و برادر كوچك شما  حمدالله سليمانى

هفتم مرداد 1342،  در شهرستان جيرفت به دنيا آمد. پدرش اسدالله، كشاورزي ميکرد و مادرش رضيه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. ششم آبان 1362 ، در مريوان توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به كتف، شهيد شد. پیکر وي را در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش به خاك سپردند.