حمید فرخی پور

تاريخ 23/؟/61 بسم رب شهدا و صديقين به نام پاك شهيدان پاك خدا
اينجانب حميد فرخى پور فرزند خليل دادى شماره شناسنامه 115متولد جيرفت صادره از دهجرد محا تولد دهجرد تا ريخ 1345وصيت نامه خود را به اين شرح مى نويسم من وصيت مى كنم كه اگر در جبهه شهيد شدم كه انشاالله شهيد خواهم شد به گفته هاى من عمل شود من وصيت مى كنم كه بعد از من برادرانم همه راه من كه همان راه امام و راه امام همان راه خدا و قران كريم است ادامه دهنداز برادرانم مى خواهم كه غرور و تكبيرى كه در خود دادند بدور ريخته و مانند ديگر شهيدان زنده ساده باشند و از پدر و مادرم مى خواهم كه بعد از دست دادن من گريه كنند نه اينكه گريه ؟؟؟بلكه گريه سوز كنند همانطور كه حضرت محمد گريه مى كرد و گريه سوز بود و اين راه فراموش نكنند كه اگر مرا از دست دادن 7هفت نفر مانند من و شايد بهتر از من كه بهتر هم خواهند بود دادند مادر و پدر گرامى حرفهاى فرزند كوچك خود را كه فرزند روح الله خواهد بود از دل و جان گوش كنيد ؟؟؟
اگر كه من شهيد شدم به برادر كوچكم مهدى بگوييد كه برادرى داشتى كه جان خود را در راه است از دست داد و خود را فداى راه خدا كرد و او هم اكنون در نزد خداى خود است و به ديگر شهيدان راه جندالله پيوست وشما مادر و پدر عزيز نيز به او بگوييد كه تو ديگر برادرانت بايد راه او را ادامه دهيد و در راه استقرار جمهورى اسلامى بر تمام دنيا پا بر جا باشيد و نبز هيچ وقت امام عزيز را در حساس ترين لحظه ها تنها نگذاريد كه خداى نكرده و خدا و امام زمان از تمام مسلمين بر گردد شما نيز مانند خانواده هاى ديگر سفيدان در راه اسلام محكم و استوار باشيد و اگر لازم شد فداى اسلام وجند الله كنيد .
من در تاريخ 26/1/1361به جبهه حق عليه باطل اعزام مى شوم كه دوش به دوش ديگر برادرانم در جبهه  بر عليه كفر صدامى  مبارزه كنم وبر شما نيز واجب است كه نماز بخوانيد و در نماز جمعه كه مظهر كاملى است از صف توحيد ى ملت اسلام وحق بدرستى است شركت كنيد و هر جمعه بر مزار من گرد اييد و گل بر روى مزار من گذارد كه روح من شاد مى گردد و من از خدا مى خواهم كه تمام گناهان من و تمام مسلمين را ببخشد وم و ديگر ان را رستگار كند .
خداوندا من را شهيد و به خيل ديگر شهيدان پيوند ده و من راه رستگاران كن .
سلام و درود خدا بر روح پاك شهيدان اسلام و درود بر خمينى  امام ورهبر كبير انقلاب وبنيانگذار جمهورى اسلامى .
پايان