بعد از گذشت مدتی رضا به عنوان بسیجی عازم جبهه های نبرد شد و سرانجام بیستوهفتم دیماه سال 1359 در پیرانشهر بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
شهید نامه ای به عنوان وصیت نامه نوشته که با این جملات شروع شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
اشهد ان لا اله الله….اشهد ان محمد رسول الله…اشهد ان علیا ولی الله..
وصیت نامه اینجانب رضا شجاعی فرزند حسین شجاعی به شماره شناسنامه 522 وتاریخ تولد 1337 وضعیت مجرد .
اگر چه در زندگیم نتوانستم کمکی به کسی نمایم حال به ابدیت می پیوندم که خود هنوز نمی دانم که جزو کدام دسته خطاکار یا از بندگان خالص خدا هستم می خواهم تا این لحظه ..ارثی دارم بر اساس قانون تقسیم شود و متذکر می شوم بعد از فوت من مرا در هر قبرستانی که به خاک سپرده نشانی برسر قبرم نگذارید منظورم سنگ قبر و تشریفات به خاک سپردن و خاک و سعی کنید با ساده ترین و کم خرج ترین وضع مرا به خاک بسپارید به مادرم بگویید با گریه کردنش روح مرا عذاب ندهد و خواهش میکنم نگذارید مادرم گریه کند و به خواهرها و برادرانم بگویید که او را اکثر به قبرستان ببرند و دارائی خود را به خواهران و برادرانش بخشیده بود و به مادرش نوشته بود: در دفترچه پس اندازم مقداری پول دارم اگر می توانی با این پول مکه بروی برو و اگر نتوانستی هر چه دلت خواست انجام بده و در خاتمه نوشته بود:پدرم دلخور نشو که فقط به تو چیزی نمی دهم چون هستیم از توست در عوض از تو می خواهم که همیشه به درگاه خداوند طلب آمرزش گناهانم را بکنی..
والسلام
یازدهم مهرماه سال 1337 در شهر کرمان فرزندی متولد شد که والدین او حسین و معصومه، نامش را رضا گذاشتند، رضا تا پایان دوره متوسطه در رشته برق درس خواند و به نوعی در شغل، جا پای پدر گذاشت و برقکار شد.
بعد از گذشت مدتی رضا به عنوان بسیجی عازم جبهه های نبرد شد و سرانجام بیستوهفتم دیماه سال 1359 در پیرانشهر بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه