سید محمدعلی ابراهیمی پور فرسنگی

نــام :
سید محمدعلی
نـام خـانوادگـی :
ابراهیمی پور فرسنگی
نـام پـدر :
سیدعباس
تـاریخ تـولـد :
1341
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسمه تعالیپروردگارا از تو تمنا دارم هر آنچه را که به عنوان وصیت می نویسم فقط برای رضای تو باشد. پروردگارا از تو می خواهم عاجزانه که ما را از آنان قرار دهی که برای مقام قرب و دوستی خود انتخاب نموده و مشتاق لقایت و خشنود به رضایت گردانیده ای و نعمت دیدارت را عطا و برای مقام رضایت برگزیده ای.خداوندا اگر چه گناهانم زیاد است ولی رحمت تو بزرگتر است و اگر چه اهلیت رسیدن به رحمت تو راندارم ولی رحمت تو اهلیت رسیدن به من را دارد چرا که تو ارحم الراحمینی. خداوندا چه نعمتها دادی که نه قدرش را دانستم و نه لیاقتش را داشتم و نه آنها را شکر کردم، وای خدای کریم و رحیم مرا ببخش که این همه ناسپاسی کردم و کفران نعمت کردم.خداوندا نعمتهای بیکران و بی حد تو مرا از انجام وظیفه شکرگذاری غافل کرده و دیدی فضل و کرم تو و نعمتهای پی در پی تو مرا از انجام شکر و ستایش و سپاس بازداشت و اگر چه من کفران نعمت کردم ولی ای خدای رحمان تو با این همه ناسپاسی نعمت را قطع نکردی و با همه گناهان که انجام دادم مرا رسوا ننمودی و با همه توبه شکستنها که انجام دادم آبرویم را محفوظ داشتی و مرا در جلو عموم زیبا جلوه دادی و ای خدا تو ستارالعیوبی. خداوندا حالا که به تو رو آوردم و پناه آوردم پناهم ده و حال که توبه کرده ام توبه ام بپذیر، چرا که اگر تو مرا طرد کنی به که رو بیاورم که مهربانتر از تو باشد.خداوندا اگر چه لیاقت پاسداری را ندارم  ولی ای خدای کریم از بد زندگی تو خودت کمک کردی و راهت را نشانم دادی . خودت مرا وارد سپاه اسلام کردی خودت دستم را گرفتی و به جبهه آوردی و خودت آبرویم را حفظ کردی حال از تو می خواهم ای رب ودود در این لحظات آخر که چیزی به عملیات نمانده باز هم رحمتت را بر من نازل کنی و مرا عاقبت به خیر بگردانی. خداوندا وقتیکه به اعمال و کردارم می نگرم ناامید و وقتی  که به رحمت و مغفرت تو می نگرم امیدوارم، خداوندا از تو می خواهم عاجزانه که این حقیر را که برای امر به معروف و نهی از منکر و برای اینکه مسلمانان عزیز باشند و حق را یاری کرده باشم و تو از من راضی باشی به جبهه آمده ام و هدف مادی نداشته ام از تو می خواهم که گناهانم را ببخشی و مرا پس از هدایت کردن در راهت ثابت قدم بداری…به پدر و مادر عزیزم: ای کسانیکه با شادیم شاد بودید و با ناراحتیم غمگین ، از شما می خواهم عاجزانه و خاضعانه که این فرزند ناقابل خود را حلال کنید و ببخشید. من در مقابل محبتهای شما نه زبان تشکر دارم و نه زبان سپاسگذاری. فقط از خدا می خواهم که به شما در مقابل این همه محبت اجر عنایت بفرماید. از شما می خواهم که با بی صبری اجر خود را ضایع نکنید و بردبار باشید، نصرت خداوند نزدیک است.همسر عزیز و مهربانم ، ای کسی که در این زمان کم زندگی با من خیلی سختی کشیدی و رنج خوردی از تو می خواهم که مرا ببخشی و حلال کنی و همواره در زندگی صابر و شکیبا باشی و با بی صبری اجر خود را ضایع و تباه نکنید که خداوند با صابران است و بازگشت همه به سوی اوست.خواهران و برادران عزیزم، مرا ببخشید و حلال کنید و بدانید که ما در این دنیا برای نیستی و نه برای هستی و برای رفتن نه برای ماندن و برای مردن نه برای زندگانی آفریده شده ایم و دنیا خیلی زودگذر است و ما باید از فقط آنچه که می ماند اعمال خوب و بد ماست که بعدا گریبانگیر ما می شود و از شما تمنا دارم که مرا ببخشید و حلال کنید.امت حزب الله و رزمندگان عزیز و ملت قهرمان و سلحشور: از شما درخواست دارم که صحبتهای امام امت را با جان و دل بشنوید و به<

بیوگرافی

دوازده م فروردين 1341 ، در روستاي سرآسياب فرسنگي از توابع شهرستان كرمان به دنيا آمد. پدرش سيدعباس و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. پاسدار بود. سال 1365 ازدواج كرد. بيست و نهم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/10/29
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
کربلای5
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *