سید کمال هاشمی ساردویه

بسمه تعالی
سلام من به پدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم و قوم و خویشانم و با روحی شاد و خندان که برای روح شما هم شادی می بخشم . برای من لبخند بزنید نه زاری کنید من که رفتم به مقصد و در راه ایمانم.
سلام من بر تمام دوستان و رفیقان و ادامه دهنده راه ما باشید و اسلام را یاری کنید که حسین یاری شود ما که جزء این جان ناقابلمان چیزی دیگر نداشتیم این هم اهداء کردیم به حسینمان به پیامبرمان ودر این راه می روم خوشحالم. پدر و مادر شما ……….
و برای من حجله نبندید و یک پرچم سبزی بر بام خانمان برافشانید چون مثل قاسم داماد آرزو داشتم.
پدر و مادر ناراحت نباشید شما هم باید حسین را به همین راه یاری کنید و من دیگر از سهیمه حسین بودم که ای کاش 100 جان داشتم ودر راه حسین می دادم. مادر دیگر تمام می کنم فقط همیشه مرا بیاد داشته باشید و بر سر قبر من عکسم را که بزرگ کردم بگذارید.
و از شما دوستان می خواهم بر مزارم گرد بیایید تا من شاد شوم.
خداحافظ خداحافظ     دیگر رفتم ای مادر
به قبرستان گذر کن    ببین روح جوانم را
تفنگم بر سر دوشم    که مثل موج می خروشم
بیا شیرت را بکن حلالم    که دیگر برنمی گردم.

زندگینامه شهید سیدکمال هاشمی
چهارم شهریور 1346درروستای گروه راین ازتوابع شهرستان کرمان دیده به جهان گشود پدرش سیدرضا کشاورزبود ومادرش حورنسانام داشت تاپایان مقطع راهنمایی درس خواند گچکاربود به عنوان بسیجی درجبهه حضوریافت سوم تیر1366درماووت براثراصابت ترکش به سروگردن شهیدشد مزاروی درزادگاهش واقع است