سیدمحمود سادات حسینی

نــام :
سیدمحمود
نـام خـانوادگـی :
سادات حسینی
نـام پـدر :
سیدعباس
تـاریخ تـولـد :
1339
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم
السلام عليك يا ابا عبدالله ، السلام عليك يا انصار الحسين
سلام بر پيامبر اسلام كسي كه به انسانها درس زندگي كردن و درس چگونه مردن را داد.
سلام بر حسين و ياران باوفايش: ما از حسين شهيد درس گرفته ايم سالارمان حسين است ، پرچمدار حسين است ، فرمانده امام زمان است يا امام زمان.
اينجانب الحقير سيد محمود سادات حسيني فرزند سيد عباس شماره شناسنامه 1520 تاريخ تولد 1339، محل صدور حوزه 7 جيرفت مي باشم. اين چند كلمه را از روي رضا و رغبت بر روي كاغذ آورده ام. اميد است مورد عنايت خداوند قرار گيرد.
شوق مرا به جبهه برد چيزي ديگر نبود. فقط مسئله اسلام و جمهوري اسلامي والسلام.
سلام بر پدرم كه 27 سال زحمت و زجر زندگي را كشيد تا مرا به ياري خدا به اينجا رسانيد. پدر عزيزم اميد عفو دارم كه مرا مورد بخشش قرار دهيد. من فرزندي خوب براي شما نبودم. نتوانستم وظيفه خود را نسبت به شما انجام دهم. پدرجان فقط تنها خواهشي از شما دارم اين است كه اگر خدا شهادت در راه خودش را نصيب من كرد آنهم سعادتي است. از زن و بچه من خوب پذيرايي مي كنيد و آنها را دلداري و نويد دهيد. اگر خانمم من خواست همسر گيرد جلوگيري نكنيد. خانه مسكوني من تعلق به همسر و بچه ام دارد. اگر همسرم خواست شوهر گيرد خانه تعلق به بچه ام دارد. من از مال دنيا چيزي ندارم به جزء چند جلد كتاب آنهم انشاءالله بچه ام ادامه دهنده راهم است و آنها را بدهيد با سوادان مطالعه كنند و كتابخانه كوچكي بسازيد . پدرجان من مقداري قرض دارم كه به خانمم گفته ام.
در اين جبهه من با چشم خود ديدم بخدا قسم دست پرتوان خداوند در آن است، خدا اينجاست.
از پدر و مادر همسرم مي خواهم از كليه كساني كه با من در رابطه بودند حلالي بطلبند و از آنها خواهش نمايند كه مرا ببخشيند. همسر گرامي بچه ام را خوب تربيت كن . اگر خواستي همسر عزيز ازدواج كنيد صلاح با خودت است و هيچكس نمي تواند جلويت را بگيرد ولي اگر ازدواج نكرديد و خدا شهادت را نصيب شوهرت نمود، انشاءالله خواهيم حوريه همديگر بود. من در خانه خوش اخلاق نبودم، مرا حلال كن. من تو را موقعي كه از هم جدا شدم حلال نمودم چون من از دست تو اينقدر راضي هستم، خدا داند و بس.
در پايان پدرم – مادرم – برادرانم – همسرم – فرزندم – خواهرم من رفتم خاحافظ. مرا ببخشيد من در بين شما خوب نبودم،‌ مرا ببخشيد اگر فرزندي خدا به من از خانمم داد اسمش را گفته ام چه گذارد. (چون خانم من حامله است) بالاخره اين وصيت نامه را نوشتم انشاءالله اگر وقت بود وصيت نامه مهم خود را بعدا خواهم نوشت.
برادران مسلمان اسلام امروز نيرو مي خواهد. اسلام جوان مي خواهد، خون مي خواهد. دين اسلام به ما درس شهادت داد.

يا امام زمان ، يا امام زمان آقاي من ، مرا از سربازان خود قبول كن.

العبدالعاصي الحقير السيد محمودالسادات حسيني
به تاريخ 1365/11/12 خط مقدم «فاو»

بیوگرافی

ششم ارديبهشت 1339، در روستاي گروه از توابع شهرستان كرمان به دنيا آمد. پدرش سيد‌عباس، كشاورز بود و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1362، ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. شاغل آموزش و پرورش بود، به عنوان بسيجي‌ در جبهه حضور يافت. هفدهم بهمن 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت‌ تركش به پا و سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/12/17
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
فاو
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *