شهاب حسین پور راینی

بسم الله الرحمن الرحیم
(یا ایها النفس المطمئنه ار جعی الا ربک را ضیة مر ضیه فاد خلی فی عبا دی و ادخلی جنتی)
اشهد ان لا اله الا الله و اشهدان محمد ا ” رسو ل الله و اشهد ان علیا و لی الله
شهادت مید هم  که هیچ معبو دی جز الله شا یسته ستا یش و پرستش وتکریم نیست .
و شهادت مید هم  به ر سالت حضر ت ختمی مر تبت محمد بن عبدالله (ص)بنده بر گزیده خدا و شهادت میدهم  به و لایت برحق حضر ت علی بن ابیطالب (ع)و 11اختر اسمان و لا یت علیه السلام از نسل ایشان  .
ان الله اشتری من المو منین انفسهم و اموالهم با ن لهم الجنه (قرا ن مجید تو به آیه 11)
سخن از جهادی مقد س برای د فا ع از اسلام و نوا میس مسلمین است
جهادی  که با ایثار و از خود گذشتگی به هد ف خودمیر سد و ان زمان که اسلا م مضطراست و پیرو واقعی می طلبد با ید جان خود را فدا کرد .
جهادی که چه فتح کنی و دشمن را به هلاکت برسا نی و چه به شهادت نا ئل آیی  در هر دو صو ر ت پیروزی  با مجا هد فی سبیل الله است .مصداق این سخن (هل تر بصو ن بنا الا احدی الحسنین )میبا شد .
ما با جا ن و هستی که خدا عطا نموده با او معا مله می کنیم  و تجار تی را انجا م مید هیم که بسیار پرارزش است و ان لقاءمعبود مان الله است .
در ره دو ست جان و مال چه ارزشی دارد ؟اگر هزا را ن بارهم زنده می شد م باز مشتاق آن بودیم که به خدایمان بپیو ند یم .
دراین زمان  دشمن باتمام قوا وتجهیزا ت  جدید خود درمقابل حق ایستاده و می خواهد که نورخدارا خا موش نماید که  در نهایت بی شر می نمیدا ند که خدا خود حافظ آن است . .

او این رانمی توا نست در ک کندکه امت حز ب الله با یک اشار ه ر هبر برای تحقق آرما نهای الهی خو یش می کوشدوتا باطل برضد حق  را ازپا درنیا و ر د بجای خود نمی نشیند .
عزیزا ن فرصت را مغتنم شمارید وبرای پاسخگو یی  به ندای رها یی بخش قرآن گو ش فرا دهید وراهی میدا ن کارزار شوید .(و مالکم  الا یقا تلون فی سبیل الله و المستضعفین …و در بند کشید گان تاریخ را ازچنگال ستم استکبار نجا ت دهید وحسین زمان را یاری نما ئید که اگر او را یاری کنید د ین خدا را یاری کرده اید زیرا اطاعت  از فر مان خاتم ر سو ل وامام و نا ئب امام در یک ردیف قرار گرفته اند .
مرد م مسلمان آگاه با شید که این دنیای فا نی است و نبا ید  برآن وابسته و دلبسته بو د
و از وابستگی و وارستگی خود را ر ها نما یید .زیرا مو من با ید دراین  جهان مانند مسافرباشد و ازاین جهان همچو ن کشتزاری برای آخر ت ذ خیر ه وتو شه ای بردارد که پیا مبر اکرم (ص)میفر ماید :الدنیا مزر عة الا خره
بعضیهامی گویندحیف بو د که فلانی رفته جا یش خالی مگر اینجا  چه ارزشی داشت کسی ازاینجارفته بلکه بدان که اوراحت شد و توهم مشتا ق ر فتن باشی .
خو شا بحال کسا نیکه دنیا را به حقار ت شناختندودر عو ض آخر ت را به بزر گی و عظمت شنا ختند به ان مایل شد ند و روی آو ردند .
زند گی خود حر کتی است برگرفته ازجسم باوجه معنوی …
مقصداصلی خدا ست و اگر زند گی در راه کسب رفاه و کا خهای مادی با شدآن و قت د یگر ارزشی ندارد .
ما میمیر یم تا به رنجد ید گان جامعه های فر دا بگوئیم که زند گی دررفتن است نه درماندن و حال که بناست از این عالم بر ویم چه بهتر  که در راه خدا کشته شو یم .
امت  قهر مان پرو ر تنها چیزی که ملتمسانه  از شماتقاضا دارم عمل به د ستورات الهی است .اطا عت ازفر مان و لی فقیه است که امام زمان سلام الله علیه میفر ما ید :
و اما الحو ادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیکم

برای تعجیل در ظهور صاحب الزمان در دعاها و مناجاتهای شبانه تان از خدا بخواهید، مساجد را خالی نگذارید اطاعنت از روحانیت مبارز و متعهد نمایید که العلما ورثه الانبیا(عالمان وارث پیامبرانند). اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان.

بيست‌وهفتم ارديبهشت 1342، در شهر راين از توابع ‌شهرستان كرمان به دنيا آمد. پدرش ‌‌‌امير، كارگر بود و مادرش ‌فاطمه نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس‌ خواند و ديپلم گرفت. معلم بود، به‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. شانزدهم ‌مهر 1362، در مهران توسط نيروهاي عراقي  بر اثر اصابت ‌‌تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وي در زادگاهش واقع است.