عباس آخوندی

به نام الله و به یاد الله و برای الله
“ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين “
“من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه ومنهم من ينتظر وما بدلوا تبديلا “
سلام بر پیامبران الهی به ویژه خاتم الانبیاء که ما را از گمراهی به نور اسلام فرا خواندند. درود بر ائمه معصومین )ع(  و با سلام و درود به رهبرکبیر انقلاب اسلامی بزرگ پرچمدار اسلام که ما را از گمراهی و ضلالت رژیم ستمشاهی نجات بخشید به ادامۀ راه اسلام و قرآن هدایت نمود. سلام بر روحانیون مبارز که ما را پیرو امام و در خط امام قرار دادند و امام عزیزمان را به ما شناساندند. سلام و درود بیکران به شما امت حزب الله که نارسایی ها و کمبودها و مشکلات انقلاب بردوش شما بوده و به بیانات امام عزیزمان گوش فرا دادید و خسته نشدید.
بار خدایا! تو را حمد و سپاس می گویم که ما را در اصحاب خودت از طریق جهاد در راه الله قرار دادی و راه زیستن در راه حسین )ع(  را از مکتب خونین حسین )ع(  تو بیاموزیم. خدای من شهادت می دهم که محمد )ص(  بندۀ توست اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله.
ای خدا، رسول اکرم )ص(  در جوّ خفقان عربستان با آن فسادی که وجود داشت تبلیغ کرد رسالتش را، و خسته نشد.  تا اینکه اکنون هم پیام این آیه از قرآن کریم در گوش ما است: “اشداء علی الکفار رحماء بینهم ”  پیام آنروز بود که این جوانمردی در امت ماست. خدای من جز تو کسی ندارم معبودی سزاوارتر از تو نیست. الهی می توان مخلص شد و خوب شد اما نگهداشتن خیلی مشکلتر خواهد بود، از به دست آوردن آن، جنگ را گرم نگه دارید. ای پدران! پسرهایتان و ای مادران! فرزندانتان را همچون علی اکبر  امام حسین )ع( تقدیم اسلام کنید. ای کسانی که با این انقلاب الهی و با امام و بیانات امام و جبهه رفتن و جنگ مخالفت می کنید شماها کفر ورزیدید و کافر شدید مگر از نوح می خواهید بیشتر عمرکنید، اگر هم عمرکنید باز هم خواهید رفت از این دنیای فانی، پس چرا توشه ی راه بر نمی دارید. خدایا! شکر می کنم که این انقلاب را یاری نمودی و ما توانستیم توبه کنیم به سوی درگاه تو. خدایا! حمد و سپاس تو را که ما را از این نعمت جنگ محروم نکردی. ای خدا حال که در اصحاب تو هستیم مرا همچون اولیاء خاصۀ خودت از اصحاب خودت قرار ده. ای امت حزب الله اولین شهید نخواهم بود و آخرین آنها هم نخواهم بود. شهیدانی بودند چون حاج احمد و سایر شهدا همه رفتند و بعضی ها خواهند رفت. گفتنی‌ها گفته شد و نوشتنی‌ها مکتوب شد . دستورالعمل‌ها داده شد، پیا مها شنیده شد. خدا قرآنش را به پیامبر نازل کرد و حدیث ها گفته شدند و همه هم برای بشر. ای مسلمانان بپاخیزید که اکنون وقت گفتن و شنیدن نیست. ای مسلمانان قیام کنید که تمام کفر در برابر اسلام واقع شده است.  وقت، وقت عمل است اگر یک لحظه غفلت کنید پا روی خون شهیدانی همچون رجائی‌ها و باهنرها و بهشتی‌ها  خواهید گذاشت که باعث و از عوامل انقلابمان بودند، در روز رستاخیز شرمنده خواهید شد. ای زنده ها، ای مسلمانان که مسلمان یعنی تسلیم حق و خدا بودن چرا به سویش روی نمی آورید و مخلص نمی شوید خدا گونه می شوید. دلسرد نشوید که این انقلاب و جنگ برایتان یک نعمت الهی است اگر تعقل کنید. از بیانات روحانیون به خصوص امام جمعۀ محبوب و مبارز شهرمان حجه الاسلام حاج شیخ محمد هاشمیان استفاده ببرید. پیرو مخلص خدا و شاگرد امام باشید. باشدکه ]به[ پیامهای امام امت ]که[ در رابطه با ائمه هستند گوش فرا دهید. نماز جمعه  را ترک نکنید، در  مراسم های بزرگ در رابطه با انقلاب شرکت کنید خدای ناکرده هیچگاه از جنگ روی گردان نشوید. ای جوانان به جبهه بروید و توبه کنید از گذشته های خود و جنگ را تا آزادی مستضعفان از چنگ مستکبران و تا جاری شدن احکام اسلام در جهان ادامه دهید. ای خواهران حجابتان از خون من سرختر و رنگین‌تر است و اثرش بیشتر. از دامن زن، مرد به معراج رود و سعی کنید جامعه را آلوده نکنید و از حجاب است که جامعه در مسیر الهی قرار می گیرد. ای مسلمانان قرآن بخوانید و ذکرخدا گویید. “هرکجا هستید از خدا بترسید”.
وصیت به خانوادۀ گرامیم:
پدر بزرگوارم و گرامیم شما که تمام عمر برایم زحمت کشیدید، دست های زحمتکش شما را بوسه می زنم و عفوکن مرا اگر برایتان خوب نبودم و شکرکن خدای جل و جلاله که الطاف الهی شامل حالتان شده است و صبر پیشه کنید.
مادر مهربانم درود خالصانه گرمم به شما که تمام سختی ها و ناراحتی ها بر شما بود نتوانستم فرزندی خلف برایتان باشم مرا عفوکنید. اگر ستایش کردنت کفر نمی شد و معبودی نداشتم پیامبران و ائمه هم نبودند شما را می پرستیدم و سجده می کردم شما را. و دعایم کنید که خداوند گناهانم را عفوکند. ای برادرانم سعی کنید راه مرا ادامه دهید و به جبهه بروید و از جنگ رو گردان نشوید و پیرو امام باشید. و خواهرم زینب وار زندگی کن و صبور باش و دعایم کن. ای خانوادۀ گرامیم ببخشید که برایتان خوب نبودم من یک چیز بهتر داشتم که شما را تحت الشعاع خود قرارداده است عشق به امام حسین )ع ( بود. انشاءالله  مرا عفوکنید و دعایم کنیدکه خداوند این بندۀ حقیر فرزند نالایقتان را عفوکند. ای مردم شهید پرور لاهیجان، ببخشید اگر درحق هر کدام کوتاهی کرده باشم مرا عفو کنید و دعا کنید خداوندا! مرا با اولیاء خاصۀ خودش محشورگرداند و فرزندتان را جبهه بفرستید همچون همیشه.
-1 دست از امام عزیزمان و اسلام دین مبین پیامبر برندارید.
-2 از جنگ روی گردان نشوید و پیرو انقلاب باشید.
-3 از روحانیون حمایت کنید به خصوص امام جمعۀ محترم شهرمان حجة الاسلام حاج
شیخ محمد هاشمیان و نماز جمعه، نمازجمعه، نمازجمعه را ترک نکنید.
-4 هیچگاه خدا را فراموش نکنید و از خدا بترسید قرآن بخوانید و ذکر خدا را بگویید و شکرگزار خدا باشید. امام امت را دعا کنید و دعای کمیل و توسل و زیارت عاشورا و ادعیه را فراموش نکنید و هرچه باشکوهتر برگزارکنید. خدا را شکر می کنم که مرا هدایت نمود و جز جان چیزی نداشتم که هدیه کنم امیدوارم که خدای سبحان آن را بپذیرد. خدایا! به بزرگواری خودت از گناهانم صرف نظرکن و مرا عفوکن. خدایا! من لیاقت ندارم که از اولیاء خاصۀ تو باشم، خدایا! این لیاقت را به من عطا فرما. خدایا! با زنده بودن من به جامعه هیچ نفعی نمی رسد انشاءالله  امیدوارم که با نثار خونم درخت اسلام را آبیاری کرده باشم. خدایا! یک مدتی با اصحاب تو از اموال بیت المال از امکانات جمهوری اسلامی ایران استفاده کردم. خدایا! در راهت هیچکاری نکردم. خدایا! جز بارگناه باری ندارم. خدایا! شهیدانی عزیز رفتند و ما ماندیم خدایا! دیگر تحمل ندارم زنده برگردم خجالت می کشم که دوباره زنده به قبر شهدا بیایم و جوابی نداشته باشم. خدایا! مرا عفوکن و مرا همراه با اولیاء خاصۀ خودت محشورگردان. از همۀ مستمعین می خواهم که دعایم کنند خداوندگناهانم را عفوکند. و اگر جنازه ام به سمت شما رسید در نزدیکی قبر حاج احمد دفنم کنیدکه شاید از تشعشع نور قبرش عذاب کمتری ببینم. انشاءالله  خدا مرا می بخشد و امام جمعۀ شهرمان نماز مرا بخواند. خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی )عج( خمینی را نگهدار. دانش آموز حزب الله پیرو روح الله – بسیجی مشتاق لقاءالله – منتظر بقیه الله – بسیجی عاشق شهادت.

دهم شهريور 1346 ، در روستاي لاهيجان از توابع شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. پدرش علي، كشاورز بود و مادرش عصمت نام داشت. تا چهارم متوسطه در رشته ادبيات در س خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهارم دي 1365 ، با سمت آر پی جی زن در خرمشهر بر اثر اصابت تركش به سر و دست، شهيد شد. مزار وي در زادگاهش واقع است.