عباس احمدپور

نــام :
عباس
نـام خـانوادگـی :
احمدپور
نـام پـدر :
بخشعلی
تـاریخ تـولـد :
1348
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
“والذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون” آنان که ایمان آوردند و از وطن حجرت گزیدند و در راه خدا، ایمان و جانشان جهاد کردند آنان را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران دو عالمند. با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و این قلب تپنده امت اسلامی ایران و سلام به پویندگان راه حق و حقیقت. بار خدایا! هنوز چیزی از عمر من نگذشته اما من پیش پا  افتاده و ناتوان هستم و قدرت و توان از تو می خواهم از تو سپاسگزارم که به من این لیاقت پر افتخار را دادی که در این مکان مقدس پا بگذارم. و بار خدایا! خیلی از بهترین یاران تو این افتخار بزرگ را پذیرفتند و تو به آنان دادی از تو می خواهم که نصیب جسم ناتوان من هم این لیاقت با افتخار بکنی. در این موقعیت حساس که گویا تاریخ تکرارگشته و این غارتگران شرق و غرب  این جنگ را به ملت مسلمان ما تحمیل کردند و این جنگشان برای کشورگشایی نبود بلکه برای از بین بردن نظام جمهوری اسلامی بود و آنها از یک کلمه می ترسیدند آن هم (امام) و یاران امام با فداکاری خویش تا به حال جلو این مزدوران را گرفتند و من، ماندن در قریه را خیانت به خویش دانستم و با یاری خدا پا به جبهه نهادم تا بتوانم جان نالایقم را فدا کنم تا اسلام زنده بماند و ای خدای مهربان این لیاقت بزرگ را نصیب من بکن. [خدایا! مرا] به آرزویم که شهادت است برسان. و سخنی برای مردم مسلمان ایران وصیتی برای مردم که شما مانند پروانه به دور امام بگردید و لحظه ای از یاری او و انقلاب دست برندارید و دعا کنید تا خدا فرج آقا امام زمان(عج) را نزدیک کند و ای کاش خدا بیشتر به من جان می داد تا نثار راه انقلاب و مهدی زهرا(عج) و نایبش کنم امیدوارم که خدا این جان ناقابل را از من روسیاه گناهکار قبول کند. کاری نکنید که خون شهدا به هدر برودکه فردای قیامت شهدای صدر اسلام و حال جلوتان می ایستند و پدر و مادر شهیدان و آن بچه ای که بابایش را از دست داده می گوید بابای من خون خود را ریخته است آنوقت شما توجهی نداشتید که آن روز، سخت روزی است. این راه را با آگاهی انتخاب کردم. امت شهید پرور در این انقلاب کوتاهی نکنند و هر نوع توطئه را سرکوب کنند و امام را تنها نگذارند و حسین زمان “هل من ناصر ینصرنی ”  گفته است مردم بشتابید مانند اهل کوفه نشوید با تمام وجودتان لبیک گفته و یاریش دهید و برای فرج ولی عصر(عج) هرشب و روز دعا کنید. و اما سخنی با دوستان و ای دوستان عزیز، من به عنوان یک فرد کوچک و بی قابل با شما این سخن را می گویم که هر کدام که می توانید به جنگ با دشمن خارجی اسلام بشتابید و هر کدام که کاری باعث می شودکه نتوانید [با دشمن] خارجی به جنگ برخیزید حتماً با دشمنان داخلی اسلام یعنی این منافقین کافر به جنگ برخیزید امیدوارم که هر کاری انجام می دهید در راه خدا باشد.
و اما سخنی با خانواده: پدر و مادر و برادران و خواهرانم از اینکه من شهید شدم به هیچ وجه ناراحت نباشید و عوض اشک غم، اشک شوق از دیدگانتان بریزید و اگر گریه کنید این منافقین کافر خوشحال می شوند چون اگر من شهید شدم به آرزوی خود رسیده ام [و] به دیدار خدا رفته‌ام و من پیش حسین(ع) [هستم] من زنده و شاهد و ناظر هستم. و ای مادر مهربان و دلسوزم محبت داری و این را از یاد نم یبرم که در روز آمدنم به جبهه چقدر شاد بودی و مرا در راه جهاد برکفر تشویق م ینمودی آفرین بر تو مادر در نبودن من گریه مکن که سیاهدلان شاد می گردند و خوشحال باش و صبرکن که خدا با صابران است  و پدر و مادر امام را دعا کنید. والسلام .
[وصیت‌نام های دیگر]
بسم الله الرحمن الرحیم
“ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون” کسی که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده و جاوید است و لیکن شما این حقیقت را در نخواهید یافت.
اولین وصیت این حقیر این است، اگر این افتخار بزرگ یعنی شهادت نصیبم شد هیچ یک از افراد خانواده مان بر این افتخار بزرگ ناراحت نباشند میدانم که ناراحت نیستند چونکه خود می دانند این راه مقدس را خود انتخاب کردم و برآن استوار ماندم و خداوند متعال را سپاس که این نعمت را به من بخشید و من را هم یکی از کوچکترین یاوران حسین(ع)  قرار داد و من دوست دارم اشکی که می ریزید به خاطر مظلومیت امام حسین(ع) و اهل بیت او باشد چونکه خیلی مصیبت ها دیدند. و دیگر وصیتم به پدرم این است که بگوید امانتی داشتم از خدا بود و او را پس گرفت و او را فدای اسلام کردم. وصیتم به مادرم این است که بگوید جگر گوشه ای داشتم و او را در راه خدا دادم. وصیتم به برادرم این است که بگوید سنگر برادرم خالی است اسلحه غرق به خونش منتظر دستی تواناست. وصیتم به خواهرم این است که بگوید برادرم برای آزادی کشورش و مبارزه با بی حجابی شتافت و در راه خدا شهید شد و تو ای برادر کوله بارت را ببند دست در دست سربازان ده که نوای کاروان عشق از جنوب و غرب، از خوزستان تا کردستان به گوش می رسد دوباره بخوان نوای دلتنگی، به کربلا بیندیش که هوای کربلا داشتن عزت است و حسینی زیست سیادت و سرباز خمینی بودن سعادت. برخیز ای فرزند رشید حسین(ع) برخیز، به بی تفاوتی‌ها پشت پا بزن و به ذلتها بشور. کربلا همان کربلا است خیمه های سوخته اش را بنگر، علی اکبرش را دریاب و فریاد مظلومیت علی اصغرش را به گوش بشریت برسان خطبه های زینب(س) را به یاد آور همدوش و همگام عباس دلاور بر سپاه کفر بشور و چون حسین(ع) […]  و بی سر به کوی یار بشتاب که رسیدن به او اشک می خواهد، از دنیا و علایق مادی بریدن می خواهد خون می خواهد و از جان گذشتن. بپاخیز، پای در چکمه گذار، لباس رزم بر تن کن و سوره های جهاد را در خاک خونرگ دیارمان مردانه به تفسیر نشین. برخیز که نوای چاووش عشق، تو را به محفل عارفان مصلح  و شب زنده داران مخلص می خواند به آنجا که یاران آشنا همه گردآمده اند کارگر، کارمند، دانشجو، بازاری و کشاورز، بی هیچ ریا و تکبری در یک سنگر بخاطر یک هدف می رزمند با خصم می ستیزند تا خورشید اسلام همچنان در آسمان میهن بتابد و نظام عدل الهی در سرتاسرگیتی استقرار یابد. والسلام .
“یارای زبان کو که ثنای تو کنیم /توصیف کمال کبریای تو کنیم. چیزی به  بساط ما تهی دستان نیست/ جانی که تو داده ای فدای تو کنیم .
زبان حال اینجانب: خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. خدایا! خدایا! رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما. عباس احمدپور

بیوگرافی

یکم فروردين 1348 ، در روستاي عبدل آباد از توابع شهرستان شهربابك به دنيا آمد. پدرش بخشعلي، كشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. طلبه حوزه علميه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و نهم دي 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و دست، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي روستاي برفه تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/10/29
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
کربلای5
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *