عباس حسین زاده

بسم الرب الشهداء والصديقين

خدايا آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند                   فرزند وعيال وخان ومان را چه كند

ديوانه كنى هر دو جهانش بخشى                                 ديوانه تو اين جهان را چه كند

گر مرد رهى ميان خون بايد رفت                                    سر در ره فتاده وسرنگون بايد رفت

در مسلخ عشق جز نكو را نكشند                                  روبه صفتان زشت خو را نكشند

خدايا اعضاء وجوارح بدنم بخود مى لرزد  وتوان اينكه بتوانم وصيت نامه اى را بنويسم ندارم  چرا كه كليه اعضاء وجوارحم از من قاصر شكايت دارند . به درگاهت نافرمانى زياد كردم  نا اميد نيستم  مى دانم هر گنهكار ى به در خانه ات بيايد  ودر بزند وطلب عفو وبخشش كند  حتما شفاعتش مى كنى .

واى كريمى كه از هر عيب  مصفايى ، اى ستار واى غفار  واى پوشنده عيوب ناديده  بگير عيبهاى اين بنده عاصى  كه در پيشگاهت خجالت دارد  اگر گناهم را ببخشى  فرداى قيامت  طاقت آتش سوزان جهنم  را ندارم اى قادر منان  چگونه از درگهت بخشش بطلبم در حالى كه سراسر بدنم  غرق در  منجلاب  كناه است  ولى مى دانم در نا اميدى بسى اميد است  تقاضاى  اين بنده گنهكار از درگاه معبودش طلب آمرزش وبخشودن گناهان مى باشد  .

پروردگارا در طول زندگى چه خطاهايى را مرتكب نشدم ، چه غيبتها نكردم  ، خلاصه تو خودت از تمام  ريزه گناهانى را كه كرده ام  خبر دارى  از درگاهت باز هم طلب عفو ومغفرت دارم  حال بعد از اينكه ميدانم مرا نمى بخشى زيرا معاصى زياد كرده ام  باز هم نا اميد نيستم  ومى خواهم بار سفر راببندم يعنى سفر الله كنم  خدايا كوله بارم سنگين است  ونمى توانم آنرا به پشت حمل كنم  ولى اى معبودم از تو استعانت مى خواهم  .بار سفررا خالصانه بسته ام هيچ دل را به  دنيا نبسته ام

پروردگارا وضع مسافرتم خوب نيست يعنى هنوز كارها را  […] نكرده ام  شايد در دلم هواى گذشته […] آنجا كه غفلتم اجازه مى دهد  نيت را خالص كرده ام  وكارها را خودت هماهنگ كن  بعضى از دوستان اين سفررا يك روزه ،بعضى يكماهه وبعضى يكساله طى كرده اند

اما پروردگارا اين بنده حقيرت  بعد از گذشت سه سال از جنگ با سفر را مى خواهم ببندم  ومسافر الى الله بشوم  بليط سفررا گرفته ام اما نمى دانم اجازه سوار شدن را به بنده گنهكارت مى دهى يا نه  پناه مى برم به تو از شر شيطان وشط هواى نفسانى  خصوصا نفس اماره اين نفس سرزنش گر وملامت كننده انسان  از در گاهت از اين دنياى مادى رخت بربستم  وحيات دنيوى را به آخرت ترجيح دادم فعلا ثبت نام كرده ام يعنى […] استاد نوشته ام در حقيقت گفته ام […] هستيم و هر چيزى را كه دارم فروختم و دادم تا در مقابلش رضاى تو را به من بدهند ديگر نمى خواهم اين معامله را پس بگيرم .

خدايا تو خودت گفتى آنكس كه با من معامله كند ودر راه من جهاد كند من هم مزد جهاد را كه شهادت است به او مى دهم آمدم در راهت جهاد كنم و زندگى ذلت بار اين دنيا را بر مرگ با عزت ترجيح ندهم .

اى خداى بزرگ تو خودت مى‌دانى كه من همچون ياران و ياوران حسين زمان يعنى خمينى بت شكن كه فرمودند : جوانان اين مملكت به جلو برويد و هر چه زودتر اين را تمامش كنند با عقلى روشن و فكرى باز و بصيرتى آگاهانه بسوى جبهه حركت كردند و هر چه را بر سرم آيد از جانب خداوند متعال مى دانم نه اينكه بعضيها فكر كنند تحت تاثير تحريكات دنيوى قرار گرفتم !خير هدفم لله […] نيتم خدمت به مكتبم بود جنگيدن درراه خدا را با دشمنان خدا يك فوز عظيم مى دانم و اين فوز عظيم نصيب همه كس نمى شود و خدا خودش مى داند كه به نيت مهاجرا الى الله بسويش حركت كردم .

اى ياران امام واى كسانيكه امام را دوست داريد نكند كه همچون ياران امام حسين (ع ) او را تنها بگذاريد كه آنان روز ديگر براى […] و انقلاب فاجعه به بار مى آورد.

تنها وصيتم به شما ملت شهيد پرور اين است كه اين فرزند پاك ومعصوم فاطمه زهرا (س ) را تنها مگذاريد تمام سنگرهاى انقلاب را محكم نگه داريد كه خداى نكرده دشمنان اسلام و منافقين در صفوف شما رخنه نكند از هر گونه اختلافى كه به ضرر انقلاب باشد پرهيز كنيدد خوش دارم اگر جسدم در صحراى خوزستان ماند يا مفقودالاثر شدم بدانيد كه در خاك دشمن مانده ام و صورت قبرى برايم درست كنيد چرا چون اسير شدن به دست دشمن را مايه ننگ مى دانم .

شما اى برادران و خواهران خوب مى دانيد كه خون شهيدان باعث گردش چرخ اين انقلاب شده است پس لحظه اى كوتاهى از را ه شهيدان گناهى بس بزرگ دارد از مال ومنال دنيا دل بركنيد و بيشتر به معنويات و جهان اخروى بيانديشيد دست در دست هم دهيد قلبها و نيتهاى خودتان  را يكى كنيد كسانيكه كوچكترين اختلافى با ولايت فقيه دارند در تشييع جنازه ام شركت نكنند عكس امام را بر بالاى سرم بزنيد چرا ؟چون تا آخرين قطره خونم عشق و علاقه زياد به امام و ولايت فقيه داشتم و قتى كه شهيد شدم لباس سياه برايم نپوشيد چرا كه امت اسلام سياهپوش نمى شود گريه برايم نكنيد و فقط گريه براى امام حسين (ع ) كنيد وبر مظلوميت امام و انقلاب گريه كنيد.

در پايا ن سفارش به همسر مهربانم دارم و آن اينست با اينكه چند روزى از زندگى دنيوى را با هم سپرى نكرده بوديم كه شرايط جبهه و جهاد اقتضا كرد كه تو را تنها گذاشتم و بيارى دين خدا بروم همسرم مجاهدت تو همچون زينب (س ) است كه تصميم گرفتيد با فردى ازدواج كنيد كه هدفى جز اسلام و پيروزى اين انقلاب را نداشت همسرم گر چه چند روزى هم با هم نبوديم و اگر خداوند خواست وفرزندى را به تو عطا كرد حتما اسمش را مجتبى اگر دختر شد[…].

مادر و پدر اميدوارم كه […] بعد از من به شما صبرى و اجرى بزرگ عنايت كند و شمارا از مقربين در گاهش قرار دهد همسرم اميدوارم بعد از من پيامرسان خون من باشيد و چند روزى كه با هم بوديم از شما مى خواهم كه مرا ببخشيد ودعا كنيد كه خداوند مرا ببخشد .

در صورتيكه همسر صاحب بچه اى شد تمام وسايل زندگى به خ‌ودش تعلق مى گيرد و اميدوارم كه آن فرزند اسلام را خوب بشناسد و چريك بچه اى  ببار بياوريدكه ضد دشمنان اسلام و دوست امامان و دوست امام حسين (ع ) باشد […] ولايت باشد و سردارى خوب براى اسلام باشد و جنگجويى همچون پدرش باشد در صورتيكه خداوند به من ضعيف و فقير و گنهكار ترحم كرد و مرا از اين دنيا برد جايى مرا به خاك بسپاريد كه بيشتر رضايت همسرم باشد البته همسرم هم با پدر و مادر و برادرانم مشورت كند كه مشكلى برايشان پيش نيايد اگر چنانچه فرزندى از همسرم به دنيا نيامد مجاز است بعد از گذشت يك سال از شهادتم با هر كس كه دلش مى خواهد ازدواج كند و بدانيد كه خداوند انشاءالله ارحم الراحمين است و در آن دنيا با هم قلبهايمان يكى خواهد شد .

در مورد مهريه همسرم -در مهريه ذكر گرديده است كه يك جلد كلام الله مجيد هديه دويست تومان كه هديه كرده ام […] كه خداوند بر او واجب تر دانست و من حقير فرصت پيدا نكردم ـرساله امام كه گفته است […] بخواند و مسايل شرعى و عملى را ياد بگيرند ـ پرداخت پنج سكه آزادى به قيمت پانزده هزار تومان كه […] پول هست هر كدام خودشان صلاح دانستند به ايشان بدهيد ـاگر باز هم خودشان بخشيدند […] كه رضايت داشتند ومن هم راضى هستم تا زمانيكه همسرم ازدواج نكرده اند كليه وسايل […] كه داريم به ايشان تعلق مى گيرد .

و اما در پايان سخنى چند با پدر و مادرم :پدر ومادر عزيزم سلام از اينكه با رنجهاى روزگار وتلخيهاى روزگار مرا بزرگ كرديد و تربيت نموديد تا اينكه بنده در راه اسلام بروم به جبهه و خدمت كنم كمال تشكرو […] را دارم و بدانيد كه رنجهاى روزگار زود گذر است ، برايم ناراحت نشويد بلكه بيشتر به فكر اسلا م ،امام باشيد تا مى توانيد تا آنجايى كه توانايى داريد به جبهه ها كمك كنيد ، همواره پيرو راه و كلام گهربار امام باشيد امام را […] تنها نگذاريد.

یکم خرداد1339 ، در روستاي  ده‌پيش از توابع شهرستان جيرفت به دنيا آمد. پدرش حسين و مادرش گلي نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. سال 1363 ازدواج كرد. پاسدار بود. نوزدهم دي 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.