عباس عسکری

نــام :
عباس
نـام خـانوادگـی :
عسکری
نـام پـدر :
حسین
تـاریخ تـولـد :
1350
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ

إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ

ما از خداييم و به سوي او بازگشت مي كنيم.

بنام خداوندي كه در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مي كند. خدا را شكر و سپاس كه لباس هستي بر ما پوشانيد و ما را هدايت كرد و براي رشد و صلاح در اين دنيا قرار داد و انبياء را براي هدايت و يادآوري بر ما مبعوث كرد . تا ما را به ياد روز فصل و تغابن اندازد در اين مسير ائمه (ع) را نيز قرارداد كه در راه انبيا گام نهادند و زحمتها كشيدند تاكنون كه فرزند محبوب و عزيزشان مهدي موعود (عج) را برپاكننده عدل و داد قرار داد. مهدي موعود (عج) منجي عالم بشريت كه همه در انتظر ظهورش هستند و عاشقانش شب و روز گريه سر مي دهند. شبها ستاره ها را شماره مي كنند و در راه خدا جان مي دهند تا او بيايد و جهاني را پر از عدل و داد كند.

خدايا هر چه بد باشيم و هر چه روسياه باشيم باز بنده تو هسيتم. تو ما را خلق كرده اي و بازگشتمان به سوي تو است . پس مرا بپذير و در اين راه سوق ده تا بتوانم به نزد تو بيايم. پروردگارا در اين لحظه حساس زندگي ارزنده ترين كاروان شادي بر من شهادت در راه  توست و اميدوارم اين توفيق را كه بهترين ارزشهاست نصيبم سازي.

«فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِکُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ»

پس شاد باشيد با معامله اي كه با خداوند نموديد و اين است آن رستگاري بزرگ.

خدايا از بس تو را صدا زدم ولي نديدمت ديگر خسته شدم و تاب و توانم از دست رفته. اي خدا آرزويم اين است كه چون مادرم نامم را عباس نهاده است همچون ابوالفضل العباس (ع) بجنگم و در راهت دستهايم را بدهم. همچون او جان سپارم و در واپسين لحظات بدنم در راهت قطعه قطعه شود. اگر جنازه ام پيدا شد در هر جا كه صلاح مي دانيد دفنم كنيد.

عزيزان من توفيق ديدار با امام را نيافتم و اين ديدار به قيامت ماند سلام مرا به او برسانيد. عزيزان بر سر مزارم گل نياوريد و بگذاريد گمنام باشم چرا كه براي اصحاب حسين (ع)و حضرت ابوالفضل (ع) مجلس ختمي نگرفتند و اگر خواستيد مجلس ختمي برپا كنيد به ياد شهداي گمنام باشد.

عزيزان پيامي چند نيز براي شما ملت ايران خصوصا اندوهجرد دارم و من خيلي كوچكتر از آنم كه بتوانم پيامي داشته باشم. اما براي يادآوري مي گويم كه شما را به خدا دست از امام بر نداريد و شب و روز براي سلامتي امام و مجروحين و رزمندگان دعا كنيد.

مادر عزيزم : سلام بر تو من براي تو فرزند خوبي نبودم و شايد هر لحظه ناراحتت مي كردم.تو شبهاي بسياري بر بالينم  بيدار ماندي و از شيره جانت مرا پروردي . مادر عزيز هر چه جستجو كردم ، كلمه اي پرمعني تر و بهتر از اسم تو پيدا نكردم. اميدوارم توانسته باشي هديه ناقابل به درگاه خدا بدهي پس مراقب باش كه در اين امتحان موفق شوي. از تو مي خواهم مرا حلال كني.

اي عزيزان اهل خانه ، خواهر و برادرانم شما نيز هر يك براي من زحماتي كشيده ايد اما من در مقابل چيزي ندارم كه تقديمتان كنم. اميدوارم كه عوض آن را از خداي بزرگ بگيريد . همه مرا حلال كنيد و از خطاهايم در گذريد چرا كه راهي را كه انتخاب كردم خيلي با ارزش است. انشاءالله رضاي خداوند در آن است همه شما را دوست دارم اما دوستي خداوند بالاتر از همه اينهاست. پس مادرم  ،‌ خواهرم : چون زينب (س)استقامت كن و صبر پيشه ساز چرا كه زينب (س) مصائب بسياري را تحمل كرد. اما مادرم: مي دانم با نبودن من چهره تان غمگين است اما يان را بدان كه اين خود افتخاري بود كه نصيب ما شد.

خدايا عمر امام عزيزمان را به بلنداي آفتاب بگردان و او را تا انقلاب حضرت مهدي (عج) نگه دار.

آمين يا رب العالمين

بیوگرافی

بسمه تعالي

شهيد بزرگوار عباس عسكري فرزند حسين در تاريخ 1350/10/9 در روستاي اندوهجرد از توابع شهداد در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. پس از گذراندن دوران كودكي تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را به ترتيب در دبستان آزادي و مدرسه راهنمايي خانعلي اندوهجرد گذراند و براي ادامه تحصيل وارد دبيرستان شهيد مطهري اندوهجرد گرديد. در سال اول دبيرستان مشغول تحصيل بود كه حال و هواي كوي يار را بر قيل و قال مدرسه و درس ترجيح داد و به تشويق معلم خود آقاي رنجبر و هم كلاس هاي خود از جمله شهيد كدورتي كه آنان نيز عازم جبهه بودند به سوي جبهه نبرد حق عليه باطل شتافت. شهيد عسكري سه دفعه به جبهه اعزام شد كه در اين دفعات جمعا دو سال در جبهه حضور داشت و هر دو ماه يك بار براي ديدار با خانواده خود مرخصي مي گرفت. عسكري هنگامي كه ا زجبهه و جنگ تعريف مي كرد هم فداكاري ها و دلاوري هاي رزمندگان را توصيف مي كرد و هم حال و هواي معنوي حاكم بر جبهه و هم چگونگي پيشروي در خاك دشمن را بيان مي نمود.

به گفته دوستان و خانواده ايشان عسكري فردي مذهبي خوش اخلاق و عاشق ميهن و امام خميني بود و هميشه در فكر انجام دادن كارهاي نيك و خداپسندانه بود.

سرانجام عسكري در آخرين مرتبه  اي كه در سال 1367 به جبهه رفت در عمليات بيت المقدس به درجه رفيع شهادت نايل آمد و دنياي فاني را بدرود گفت.

شهيد عسكري در خاطره اي كه براي برادر خود بيان كرده بود،‌نقل كرده است:

ما در يك دشت وسيع با نيروهاي دشمن روبرو شديم، چون تعداد افراد ما كم بود، منتظر نيروهاي كمكي بوديم كه از راه برسند و ما را كم نيايند، اما نيروهاي كمكي دورتر از آنچه تصور مي شد رسيدند و تعدادي از همرزمانمان جلوي چشم همديگر به خاك و خون كشيده مي شدند.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1367/03/04
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
عـملیـات :
بیت المقدس 7
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *