به نام خدا و به اميد يارى امام زمان (عج ) شروع به نوشتن وصيت نامه اى مى كنم كه ان شاء الله گواه بر عقيده و هدف من باشد ، درود بر قائد عظيم الشان و رهبد كبير انقلاب اسلامى ايران و سلام بر شهيدان گلگون كفن از هابيل تا حسين (ع ) و از حسين تا شهداى كربلاى ايران .
اسلام بدون رو حانيت مانند كشور بدون طبيب است .(امام خمينى )
هدف من از رفتن به جبهه تحقق بخشيدن به پيام هل من ناصر ينصرنى حسين (ع ) و ارج نهادن به خون شهداى پاك باز راه اسلام است ، شهيدانى كه هدفى جز بر قرارى نظام عدل اسلامى در پهنه گيتى را نداشته اند و اكنون وظيفه ماست كه اين رسالت را به نحو احسن به مقصد بر سانيم و تمامى مشكلات را با يارى خداوند متعال حل نمائيم .
تا آنجا كه مى دانم در هر زمان از ابتداى خلقت تا كنون جنگ هاى زيادى رخ داده و افراد زيادى كشته و مجروح شده اند اما آيا جنگ زمان ما هم مانند همان جنگ هاست ؟ مى دانم جز چند جنگ از جنگ هائى كه صورت گرفته جنگ هاى ديگر در راه خدا نبوده است . و باز اين جنگ ها چندان شباهتى با جنگ زمان ما ندارند اما اكنون يعنى زمان جنگ تمام اسلام با تمام كفر آن هم در زمان غيبت امام زمان (عج ) زمانى كه هيچ پيامبر يا امامى حضور ندارد تا ما را راهنمائى نمايد ليكن از آن جائى كه بر طبق آيه قر آن كريم كه مى فر مايد اطيعو الله و اطيعو الرسول و اولى الامر منكم وظيفه ماست كه از ولى فقيهمان يعنى امام خمينى اين نائب به حق حضرت مهدى (عج ) پيروى نمائيم و همان طورى كه لفظا اين ندا را سر مى دهيم كه : ما همه سر باز توئيم خمينى ، بايد با عمل خودمان به دشمنان اسلام و قر آن و دشمنان روحانيت بفهمانيم كه ما از پيروان حقيقى ولايت فقيه و از پويندگان را ه حسين (ع ) و ادامه دهندگان مكتب هستيم .
اما مى خواهم به شما عزيزان كه بعد از من و ديگر شهدا قصد ادامه را ه شهدا و پيمودن خط امام را داريد پيامى عرض كنم : اگر چه خودم را كوچكتر از آن مى دانم كه بخواهم پيامى عرض نمايم ولى به عنوان قطره اى از دريا .
اى برادران و خواهران – اى هم رزمان و هم سنگران تنها مطلبى كه تذكر آن را مهم مى دانم اين است كه نكند مال دنيا شما را فريب دهد ، نكند دلبستگى به زندگى شما را از راهى كه در آن قدم بر مى داريد ، باز دارد ، نكند از دنباله رو بودن مقام ولايت فقيه مانع شود .
تنها و تنها وصيت من و ديگر شهدا اين است كه تا آخرين قطره خونتان از پيروى را ه ولايت فقيه و رهبر مان دست بر نداريد و به آن وفا دار باشيد .
نكند مانند كوفيان شويد .
در آخر از فرزندانم مى خواهم كه در راه اسلام و قر آن و خط رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى كوشش كنند و هيچ وقت امام را تنها نگذاريد و خط امام را كه همان خط اسلام است فراموش ننمائيد و اين شعار را هر گز فراموش نكنيد كه :خدايا ، خدايا تو را به جان مهدى تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار
والسلام
عباس، دهم بهمنماه سال 1312، در شهركرمان به دنیا آمد. پدرش اسدالله و مادرش صغری نام داشت. او تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. عباس سال 1340 ازدواج كرد که ثمره این ازدواج دو پسر و سه دختر بود. او كارمند اداره راه بود. با شروع جنگ تحمیلی رژیم صدام بر علیه ایران، عباس نیز به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. عباس سرانجام بیستوهفتم اردیبهشتماه سال 1361 در عملیات بیتالمقدس در كوشك بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.
پیكر وی مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال 1367، در قطعه 1، ردیف 12، شماره 35 گلزار شهدای کرمان به خاك سپرده شد.
پسرش محمدجواد نیز به شهادت رسیده است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه