عباس پور چنگیز

بسمه تعالی
خود را بشناس تا خدا را بشناسی. خدا را بشناس تا از خود رها گردی و به خدا برسی (وصیت نامه شهید عباس پورچنگیز) (حضرت علی (ع))
خدایا بند بند وجودم اقرار می کند که شایسته ترین معبود تویی . پس شهادت میدهم که محمد فرستاده توست و علی دوست توست و اسلام آخرین دین توست و قرآن کتاب است از طرف خدا به رسول. با هم مهربان باشیم که ثروت و مال دنیا تمام شدنی است و تنها خوبی از انسان باقی می ماند و زرق و برق دنیا و تجملات چشم شما را خیره نسازد که جز تهیدستی در آخرت ندارد خدایا در همه حال مرا یاری کن که من ضعیفم. دل خانه خداست و در خانه ی خدا چیزی دیگر جای ندهید. وقتی که وارد جبهه شدم با این انگیزه بود که شاید در راه خدا کشته شوم و درس عبرتی باشد برای بازماندگان و از ملت شهید پرور ایران می خواهم به قول امامان معصوم مسئله جنگ را فراموش نکنند. از مسائلی که شما را به دنیا وابسته می کند جدا خودداری کنید چرا که دنیا هیچ ارزشی ندارد و از غیبت و تهمت بپرهیزید. پر و مادر و همسر و فرزندم و همچنین خواهرانم شما برای من خیلی عزیز هستید ولی اسلام عزیزتر است چه کنم حفظ جان واجب است ولی وقتی که اسلام در خطر است باید جان فدای اسلام شود. اگر توفیق شهادت نصیبم شد در مرگ من گریه نکنید بی تابی نکنید و از حضرت زینب الگو بگیرید چرا که بعد از شهادت امام حسین کارش نوازش یتیمان و بی سرپرستان بود. انشاءالله که شما نیز……

يكم ارديبهشت 1340، در روستاي بزنجان از توابع شهرستان بافت زاده شد. پدرش گرام و مادرش سكينه نام ‌داشت. تا پایان دوره راهنمايي درس خواند. سال 1360، ازدواج كرد و صاحب يك پسر شد. به عنوان سرباز ارتش به جبهه اعزام گرديد. بيست‌و‌هشتم آذر 1365، در چنانه شوش بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر، شهيد شد. مزار وي در زادگاهش واقع است.ش