علی نادعلی پور – وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
بنام الله یاری دهنده روح الله
مپندارید آنانکه در راه خدا کشته می شوند، مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
با درود و سلام بر حضرت مهدی (عج) دوازدهمین اختر فروزان امامت و سلام بر رهبر کبیر اسلام ، امام امت خمینی بت شکن و درود به روان پاک شهدای انقلاب که به ندای خمینی لبیک گفتند و در جبهه های نبرد حق علیه باطل جان شیرین خود را عاشقانه فدا کردند.
درود خداوند بر این شیران روز و زاهدان شب که شب و روز تلاش می کنند درود خداوند بر روحانیونی که حوزه های علمیه را رها کردند و به این مملکت خدمت می کنند.درود خداوند به انهایی که در راه انبیاء و اولیاء خدمت می کنند.درود بی پایان خداوند بر حضرت مهدی و نائب برحقش امام امت خمینی بت شکن.
وصیتی به خانواده عزیزم دارم:اول اینکه سلام عرض می کنم، و بعد اینکه اگر من شهید شدم مرا در کنار قبر پدرم به خاک بسپارید و مسئله بعد اگر که من شهید شدم چونکه شما خانواده همیشه در صحنه به گردن من حق دارید امید است که مرا در لحظات آخر ببخشید،خداوند انشاءالله بشما صبر عنایت کند.من دیگر از راه دور با شما همشهریان عزیز خداحافظی می کنم. خدانگهدارتان باد. سخنم را با یکی دو تا از سخنان پیر جماران، این قلب ملت مظلوم بپایان می برم.
به شهادت تاریخ:هیچ قدرتی نمی تواند آتش قلب ملت مظلومی که برای رسیدن به آزادی و استقلال قیام کرده فرونشاند. (سخنان امام امت)
شما که برای اسلام بپا خواسته اید و جان و مال نثار می کنید در صف شهدای کربلا هستید، چرا که شما پیرو قرآنید. (سخنان پیر جماران خمینی)
کرب بلا می روم مادر خداحافظ
دیدار قیامت
تاریخ نامه وصیت؟ 61/10/30
تاریخ:شهادت؟….
محل شهادت؟ ….
شهدا شمع محفل بشریتند
تاریخ 61/10/30
نادعلی پور
زن مربی اسلام است (امام خمینی)
امام را دعا کنید. در سر نمازهایتان در موقع راه رفتن در موقع تلاش کردن.
زندگینامه شهید علی نادعلی پور
ایشان در تاریخ 1345/1/3 در روستای ارجمندیه بدنیا آمدند دوران دبستان خود را تا پنجم ابتدایی در دبستان روستای ارجمندیه گذراندند. ایشان به علت اینکه مدرسه راهنمایی در روستایشان نبود نتوانستند ادامه تحصیل بدهند ایشان از نظر ایمان و اخلاق بسیار خوب بودند کوچکترین بی احترامی نسبت به خانواده ی خود نمی کردند ایشان زمان بیکاری خود دوش به دوش پدرشان در کارهای کشاورزی کار می کردند و همیشه کمک دست پدرشان بودند تا اینکه در سن 15 سالگی تصمیم گرفتند به جبهه بروند و ایشان به علت اینکه خیلی به انقلاب و جنگ علاقه داشتند به جبهه رفتند و به درجه رفیع شهادت رسیدند و مفقود الجسد شدند. 1385/9/29 .
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه