علی اکبر رحیم زاده عرب

بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زندگان هستند که در نزد پروردگارشان روزی دارند .
درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی
سلام بر پدر و مادر مهربانم ناراحت نباشید که این یک افتخار الهی است برای شما و برای تمام مسلمانان و خواهران و برادران مسلمان و اقوام و خویشان . پدرجان ناراحت نشوید از این که من شهید شدم و باید افتخار کنید که پسرتان برای اسلام و قرآن و راه حق علیه باطل شهید شده است و ما کسانی هسیتم که به راه  امام حسین و یارانش شهید می شویم.
و ای مردم گمان نکنید کسانی که شهید می شوند آنها مرده اند، بلکه آنها شهید زنده هستند و شهید قلب تاریخ و وصیت من این است که برادران اسلامی راه اسلام و قرآن را ادامه بدهند و به امید خدا و امام زمان و با فتح پیروزی اسلام بر کفر کرب و بلا را فتح کنید و بعد به قدس حرکت کنید و به یاری الله و به یاری امام زمان و به یاری فرمانده کل قوا و به یاری حرمت خون شهیدان آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید شوم. ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد.
ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع)و با هدف شهید شد.
ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلو گیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود.
همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام ، پس نمی گیرم.
برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست . حضورتان را در جبهه های حق بر علیه باطل ثابت نگه  دارید.
سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد . با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاهای امام حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم. تا هنگامیکه همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا در آید.
و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید. اگر فیض شهادت نصیبم گشت، آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی  نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دماء شهداء آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.
وصیت من این است این شعر را بر سنگ قبرم بنویسید.
دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم
روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم

پنجم‌ تير 1344، در شهرستان بردسير چشم به جهان گشود. پدرش مرتضي و مادرش گلناز نام داشت. تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم فروردين 1362، در فكه بر اثر جراحات جنگي به شهادت رسيد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال 1372، درگلزار شهداي زادگاهش به‌خاك سپرده شد.