بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه شهید محمود شمس الدینی (علی مراد)
اللهم ارزقنی توفیق شهادت فی سبیلک: خدایا سعادت در راهت رانصیب من کن
الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا
کسانیکه ایمان آوردند می جنگند در راه خدا و کسانیکه کافر شدند در راه طاغوت می جنگند. پس بجنگید دوستان شیطان همانا حیله شیطان ضعیف است. خدایا من شمعم ، می سوزم تا راه را روشن کنم فقط از تو می خواهم که وجودم را تباه نکنی و اجازه دهی تا آخر بسوزم که خاکستری از وجودم باقی بماند. خدایا به میدان مبارزه آمدم با دشمن قوی که دولتهای بزرگ حامی او هستند پنجه در افکنم به اسلحه شهادت مجهز شدم تا با قدرت ایمان از قید و بندهای مادی آزاد گردم و بتوانم با عظمت روح را بر فرق ماده بکوبم. از خود گذشتم تا از قید و بندهای مادی رها شوم و بتوانم با بزرگی روح سخن بگویی، ما مثل امام حسین (ع) در جنگ وارد شدیم و باید مثل او به شهادت برسیم. و پیام من به ملت عزیز شهیدپرور این است که دست در دست همدیگر داده با تمام ظالمین مبارزه کنید. آنها را از صحنه خارج بکنید که نتواند کسی بر سر ملتهای ضعیف ظلم و ستم کند. ملت عزیز از شما می خواهم دست از اسلام قرآن و امام برندارید. پشتیبان ولایت باشید چون پایه و اساس انقلاب اسلامی ولایت فقیه است. اگر پیروی از ولایت و رهبری کردید بدانید پیروز هستید. جایگاه شما بهشت است و اگر اطاعت از رهبر نکردید و گول انسانهای مغرض و ملحد را خوردید جایگاهی در قیامت منتظر شما هست. پدر و مادرم دوستان من اگر من جان خود را در راه اسلام از دست دادم، ناراحت نباشید که دشمن شاد شود این یک مرگ پرافتخار و آگاهانه است. من به آرزوی دیرینه ام رسیده ام. ای پدر و مادرم می بایست در پیری عصای دست شما باشم ولی قرآن و دین ما در خطر بود. بر من واجب بود که به جبهه بروم واز اسلام دفاع کنم و از تو پدرم متشکرم که در حقیقت شهادت نامه مرا به دست خودت امضاء نمودی. و شما ای برادران عزیز راه مرا ادامه بدهید و آماده نبرد با اسرائیل غاصب باشید و شما ای خواهران راه حضرت زینب سلام الله علیها را ادامه بدهید و با حجاب خود مشت محکمی به دهان دشمنان اسلام بزنید. من در این دنیا چیزی نداشتم که نثار اسلام کنم، فقط جانم بود که آنهم از خدا خواستم فدای اسلام بشود. امیدوارم به آرزویم که شهادت است برسم، اگر جنازه ام آمد مرا در کنار قبر شهید فلکناز شمس الدینی دفن کنید.
کربلا کربلا یا فتح یا شهادت
تاریخ 64/4/26 محمد شمس الدینی
نهم شهريور 1347، در روستاي سيهبنوئيه از توابع شهرستان رابر متولد شد. پدرش مراد و مادرش صغري نـام داشت. تا چهارم ابتدايي درس خواند. پاسدار بود، چهارم دي 1365، در امالرصاص براثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال 1374، در زادگاهش به خاك سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه