علی اسماعیلی رنجبر

بسم الله الرحمن الرحیم
أمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ
گمان می کنید به بهشت داخل خواهید شد بدون آنکه خدا امتحان کند و آنانکه جهاد در اره دین کرده و آنها که در سختیها صبر و مقاومت کنند مقامشان را بر عالمی معلوم گرداند.
خداوندا اکنون که قلم بر صفحه کاغذ خطوطی را نقش می بندد تا نانوشته نیتم را خوانی و ناگفته هدفم دانی خداوندا مرا بر آن دار که رضای تو در آن است.
پدرجان بدان که من امانتی بیش نزد شما نبودم و از خدای خود عاجزانه و خاشعانه تقاضا کن که این امانت را قبول کند انشاالله که خداوند زیارت قبر حسین(ع) را نصیب شما گرداند و تو ای عزیز دل و مهربان و مادر دلسوز شکر خدای را بجا آور که فرزندت با سرطان و تصادف و زلزله نمرد که خدا بر ما نپسندد مرگی غیر از مردن در راه خودش. پس مادرم در سختیها زینب(س) را یاد کن و از حضرت فاطمه(س) کمک بگیر و با استقامت دشمنان دین را نابود گردان.شما ای برادرانم سلاح من ایمان و گلوله اش تکبیر و برد نهائی براندازی ستم و نابودی کفر و تکمه انفجاریش ریختن خونم بر نخلستانهای جنوبغربی و آبهای اروند است و صدای انفجارش بر گوش عالمیان می رسد و موج انفجاریش کاخهای ستم را می لرزاند پس بعد از من بر دوش گرفتن سلاحم و ادامه حرکتم را فراموش نکنید. شما ای خواهران مدینه و متعهدم که خدا را قسم می دهم به عفت زهرای اطهر(س) و شجاعت زینب(س) که توفیق حفظ حجاب و عفیف بودن و استقامت عنایت فرماید و آنگونه که زینب را قهرمان کربلای تاریخ اسلام کرد شما را قهرمان عفت و استقامت و صبوری گرداند و شما ای مردم مسلمان بدانید که دشمن با من بسیجی و فرد فرد ما کاری ندارد او با قرآن اسلام و اکنون جماران کار دارد.جوانان را به جبهه بفرستید و خودتان هم پشت جبهه ها را حفظ کنید که خدا این نعمت بزرگ را برایتان حفظ کند انشاالله . شما ای بسیجیان که امام بزرگوارمان به بوسیدن بازوی شما افتخار می کند ایمان و صبر و استقامت را پیشه کنید که پیروزی در میادین نبرد محتاج چیزی دیگر نیست و گشایش امداد غیبی خداوند در زمانی صورت می گیرد که شما تمام تلاش و کوشش خود را انجام داده باشید و راهی دیگر به فکرتان نیست و شما ای محصلین عزیز خدا را شکر کنید که در چنین زمان و مکانی مقدس مشغول تحصیل هستید درستان را از دینتان جدا نسازید و هر دو را با هم عجین کنید که این دو در مکتب ما به هیچ وجه از هم جدا نمی شود و سعی کنید جبهه ها را فراموش نکنید ومواظب باشید نکند روزی فرا رسد که خدای ناکرده جمهوری اسلامی از نداشتن متخصص متعهد ضربه بخورد که این خواسته تمام جنایتکاران است و همانطور که به فکر جبهه هستید به فکر علم هم باشید و سنگرهای مدرسه را چون سنگرهای خط مقدم حتی بهتر حفظ کنید و بدانید که مسئولیتی سنگین بر دوش شماست و هر روز با دادن شهید مسئولیت شما بیشتر می شود انشاالله که وظیفه خودتان را به نحو احسن انجام دهید و فضای مدارس را با ذکر خدا معطر کنید شما ای پدر و مادر و برادران و خواهران و دوستان و آشنایانم شما را وصیت می کنم به صبر و استقامت و نمی گوییم بر فراغ من گریه نکنید ولی مواظب باشیدکه از این گریه ها منافقان سو استفاده نکند و موقعی که گریان هستید به مظلومیت ائمه اطهار بخصوص زهرا(س) و امام حسین(ع) و تنهایی علی(ع) گریه کنید که آنها با آنکه معصوم بودند از همه مظلوم تر بودند و به یاد واقعه کربلا بگریدند. در پایان از همه شماها طلب مغفرت دارم و هر کسی در هر جا که هستید اگر کوتاهی یا خطایی در رابطه با خودتان از من دیدید و این وصیت را می بینید و یا می شنوید مرا عفو کنید. انشاالله خداوند در عوض به شما اجر دهد و از خداوند متعال زیارت قبر حسین(ع) را برایتان خواستارم.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

سوم فروردين 1342 ، در روستاي شهرآباد از توابع شهرستان رفسنجا ن ديده به جهان گشود. پدرش حسين، فروشنده بود و مادرش معصومه نام داشت. دانشجوي دور ه كارشناسي و مربي پرورشي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيستم دي 1365 ، در شلمچه بر اثر انفجار توپ به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي شيخ عبدالحسين روستاي نوش آباد تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.